در معماری ایرانی، با وجود خصایلی برایاینکه تناسب و زیبایی سر درها و گنبدها و ایوانها خصلتی که بیشتر شایستهٔ بررسی است اصل معماری ایرانی و منطق ریاضی و عرفانی آن است. درونگرایی و انحراف معماران آریایی به سوی حیاطها، پادیاوها، گودال باغچهها، هشتیها و کلاه فرنگیها که شبستانها را گرداگرد خود گرفته است، از دیرباز جزء منطق ایرانی بوده است.
سابق از این که صفت جمشید ساخته شود، صدها درگاه و خوابگاه با ستونهای چوبی و سنگی در سراسر آفاق متمدن آن روز اسم شده بود، ولی نخستین بار در تخت جمشید میبینیم که ستونها تا آخرین حد ممکن از هم فاصله گرفتهاند با این که در بعضی از معابد کهن خارج از ایران (مثلاً مصر) فاصلهٔ دو ستون چیزی نظیر قطر آنها بلکه اندکی کمتر است.
معمار ایرانی توانست وسیعترین دهانهها را حرف کست افزود پیمونها به وجود بیاورد و آرایشهای الوان و سرگرمکننده خلق کند؛ به گونهای که ساختمان دو اشکوب به اندازهای از هم دور شده که گویی اشکوب زیری بعدها بر آن افزوده شده است.
از امتیازات معماری ایرانی این است که ابداً از مکان هندسی همگن برای تنپوش استفاده نشده و از اصطلاحات و نام چفدها(قوس) و طاقها و گنبدها در زبان فارسی پیداست که بیشتر به سمت شکل بیضی و تخم پرنده و بات (بیز) توجه داشتهاند. [۱]
ضرورت پیمون باب معماری ایرانی [ویرایش]
پیمون نه عزب در اطلس و اندازهٔ پایهها و ستونها در عرض و طول اتاقها و راهروها اثر دارد، بلکه حالت در و پنجره و نسبت بین آنها را نیز معین میکند و پس از همه در پوشش درگاهها، ایوانها، طاقها و گنبد خانهها تأثیر دارد. این تأثیر آن جا آشکار میگردد که استاد ایرانی میتواند حرف تضمین کافی با کاربرد پیمون کست افزود، طرح و محاسبه و اجرای آن را در آن واحد انجام دهد؛ بدون این که نا استواری به وجود بیاید. [۱]
سبکشناسی معماری ایران
پیش از اسلام
پس از اسلام[ویرایش]
از شش عشوه معماری ایران تاخت شیوه پارسی و پارتی مربوط به پیش از اسلام و چهار شیوهٔ دیگر مربوط به دوره اسلامی میباشد. غربیها برای شیوههای اسلامی نامهایی را به سمت کار میبرند مانند شیوههای اموی و عباسی.
پرهیز از بیهودگی
اگر در کشورهای دیگر، هنرهای وابسته به معماری مانند نگارگری (نقاشی) و سنگتراشی، پیرایه (آذین) بشمار میآمده، در کشور ایران هرگز اینگونه نبودهاست. بند سازی با گچ و کاشی و خشت و آجر و به فرموده خود معماران، آمود و اندود، افزونتر بخشی از پیشه بنیادی ساختمان است. ار نیاز باشد در زیر پوشش آسمانه (سقف) پنام (عایق) ی در جلو تف و سرما ساخته شود یا تفکیک بنا که ناگزیر پرپیمانه است و نمیتواند به سمت دلخواه معمار کوتاهتر شود، تنها با افزودن کاربندی میتوان آنرا کوتاهتر و باندام و مردموار کرد. اگر ارسی و روزن با چوب الا گچ و شیشههای حقیر و رنگین گره سازی میشود برای این است که در پیش آفتاب تند و گاهی سوزان، پناهی باشد تا چشم را نیازارد و اگر گنبدی از تیزه (معماری ایرانی) تا پیشکار با کاشی پوشیده میشود عزب برای زیبایی نیست. ازاینگذشته باید واژه زیبا را به سمت معنای زیبنده بودن و تناسب داشتن که ریشه در معنای هستیانه هنر دارد گرفت و نه قشنگی و جمال کور و برخاسته از احساسات شرطی شده. [۲]
اصول پویا در معماری گذشته ایران
معماری ایران'معماری در ایران افزون از ۶۰۰۰ سال تاریخ پیوسته دارد، ید کم از ۵۰۰۰ق. م معماری هر چاه باشد سازنده و سامان دهندهٔ فضای تعیش انسان است. آرزو ادراک گذشته و آموختن ثانیه گوهر اساسی معماری پیش ، یعنی فضاست، چیزی که دیگر زمان نمیشناسد و فضای شهرنشین واجد همین اصل اساسی است.
انحراف اجتماعی و معماری
عامل حقیقی یگانگی و هماهنگی معماری پیش ایران در انحراف و اعتقادهای مذهبی نهفتهاست. گرایشهای مذهبی که آسه حقیقی آن احدیت و وحدانیت است.
فرهنگ اصول حاکم و پویا
فرهنگ در برهان قاطع به معنی بیرق و اندیشه و عقل، ادب و بزرگی و سنجیدگی آمدهاست. ابداً هنرمند مسلمانی از ارث پیشینیان بی بهره نماندهاست. سخن از سنت، سخن از اصول تبادل ناپذیری است با منشأ هوایی و سخن از کاربردشان در مقاطع مختلفی از زمان و مکان. [۳]
اساس نظم و یگانگی
آراستگی جهان بود الهام بخش معماران ایران ارض بوده و معماری اصیل سعی داشته به سمت فضای زیست آدم نظم دهد. [۴] معماری ایران تجلی وحدت در کثرت و اهتمام برای رسیدن به یک وحدت در عالم بسیاری است و با اتخاذ اجزاء بر اساس نظم صورت میگیرد. [۵]
شرعیات ورودیها
فضای در به آغاز یک آخشیج کل نسبت به سایر فضاهای معماری گذشته ایران از اصول و ویژگیهای خاصی برخوردار است. بازده و نقش اصلی در در هر فضای محصور، تأمین یک ارتباط قابل بازدید بین درون و بیرون آن فضاست و لذا متناسب با خصوصیات کارکردی و کالبدی آن طراحی ساخته شود. گاهی سر در و فضای ورودی برخی از بناهای بزرگ عمومی نقش نشانه و نماد شهری را پیدا میکرد. (سر باب ورودی مسجد تام یزد) [۶]
حیاط (فضای باز)
حیاط، فضایی مرکزی با انتظام هندسی، درون نگر پیوسته حرف فضاهای اطراف، محور سازماندهی، سرگشوده، بر گرفته از باغ که تعاملی تنگاتنگ با اقلیم دارد. [۷]جایگاه حیاط مرکزی پیوسته مجسمسازی بخش اصول نظم فضایی و وحدت آفرین است. [۸]
نیارش و هندسه
در این معماری پیمون با عنایت به سمت جانگداز و فضاهای مقصود، باعث تنظیم ابعاد و اندازه هاست و هندسه راهنمای معماری در تأمین تناسب و هماهنگی اصولی.
در معماری ایرانی، با وجود خصایلی برایاینکه تناسب و زیبایی سر درها و گنبدها و ایوانها خصلتی که بیشتر شایستهٔ بررسی است اصل معماری ایرانی و منطق ریاضی و عرفانی آن است. درونگرایی و انحراف معماران آریایی به سوی حیاطها، پادیاوها، گودال باغچهها، هشتیها و کلاه فرنگیها که شبستانها را گرداگرد خود گرفته است، از دیرباز جزء منطق ایرانی بوده است.
سابق از این که صفت جمشید ساخته شود، صدها درگاه و خوابگاه با ستونهای چوبی و سنگی در سراسر آفاق متمدن آن روز اسم شده بود، ولی نخستین بار در تخت جمشید میبینیم که ستونها تا آخرین حد ممکن از هم فاصله گرفتهاند با این که در بعضی از معابد کهن خارج از ایران (مثلاً مصر) فاصلهٔ دو ستون چیزی نظیر قطر آنها بلکه اندکی کمتر است.
معمار ایرانی توانست وسیعترین دهانهها را حرف کست افزود پیمونها به وجود بیاورد و آرایشهای الوان و سرگرمکننده خلق کند؛ به گونهای که ساختمان دو اشکوب به اندازهای از هم دور شده که گویی اشکوب زیری بعدها بر آن افزوده شده است.
از امتیازات معماری ایرانی این است که ابداً از مکان هندسی همگن برای تنپوش استفاده نشده و از اصطلاحات و نام چفدها(قوس) و طاقها و گنبدها در زبان فارسی پیداست که بیشتر به سمت شکل بیضی و تخم پرنده و بات (بیز) توجه داشتهاند. [۱]
ضرورت پیمون باب معماری ایرانی [ویرایش]
پیمون نه عزب در اطلس و اندازهٔ پایهها و ستونها در عرض و طول اتاقها و راهروها اثر دارد، بلکه حالت در و پنجره و نسبت بین آنها را نیز معین میکند و پس از همه در پوشش درگاهها، ایوانها، طاقها و گنبد خانهها تأثیر دارد. این تأثیر آن جا آشکار میگردد که استاد ایرانی میتواند حرف تضمین کافی با کاربرد پیمون کست افزود، طرح و محاسبه و اجرای آن را در آن واحد انجام دهد؛ بدون این که نا استواری به وجود بیاید. [۱]
سبکشناسی معماری ایران
پیش از اسلام
پس از اسلام[ویرایش]
از شش عشوه معماری ایران تاخت شیوه پارسی و پارتی مربوط به پیش از اسلام و چهار شیوهٔ دیگر مربوط به دوره اسلامی میباشد. غربیها برای شیوههای اسلامی نامهایی را به سمت کار میبرند مانند شیوههای اموی و عباسی.
پرهیز از بیهودگی
اگر در کشورهای دیگر، هنرهای وابسته به معماری مانند نگارگری (نقاشی) و سنگتراشی، پیرایه (آذین) بشمار میآمده، در کشور ایران هرگز اینگونه نبودهاست. بند سازی با گچ و کاشی و خشت و آجر و به فرموده خود معماران، آمود و اندود، افزونتر بخشی از پیشه بنیادی ساختمان است. ار نیاز باشد در زیر پوشش آسمانه (سقف) پنام (عایق) ی در جلو تف و سرما ساخته شود یا تفکیک بنا که ناگزیر پرپیمانه است و نمیتواند به سمت دلخواه معمار کوتاهتر شود، تنها با افزودن کاربندی میتوان آنرا کوتاهتر و باندام و مردموار کرد. اگر ارسی و روزن با چوب الا گچ و شیشههای حقیر و رنگین گره سازی میشود برای این است که در پیش آفتاب تند و گاهی سوزان، پناهی باشد تا چشم را نیازارد و اگر گنبدی از تیزه (معماری ایرانی) تا پیشکار با کاشی پوشیده میشود عزب برای زیبایی نیست. ازاینگذشته باید واژه زیبا را به سمت معنای زیبنده بودن و تناسب داشتن که ریشه در معنای هستیانه هنر دارد گرفت و نه قشنگی و جمال کور و برخاسته از احساسات شرطی شده. [۲]
اصول پویا در معماری گذشته ایران
معماری ایران'معماری در ایران افزون از ۶۰۰۰ سال تاریخ پیوسته دارد، ید کم از ۵۰۰۰ق. م معماری هر چاه باشد سازنده و سامان دهندهٔ فضای تعیش انسان است. آرزو ادراک گذشته و آموختن ثانیه گوهر اساسی معماری پیش ، یعنی فضاست، چیزی که دیگر زمان نمیشناسد و فضای شهرنشین واجد همین اصل اساسی است.
انحراف اجتماعی و معماری
عامل حقیقی یگانگی و هماهنگی معماری پیش ایران در انحراف و اعتقادهای مذهبی نهفتهاست. گرایشهای مذهبی که آسه حقیقی آن احدیت و وحدانیت است.
فرهنگ اصول حاکم و پویا
فرهنگ در برهان قاطع به معنی بیرق و اندیشه و عقل، ادب و بزرگی و سنجیدگی آمدهاست. ابداً هنرمند مسلمانی از ارث پیشینیان بی بهره نماندهاست. سخن از سنت، سخن از اصول تبادل ناپذیری است با منشأ هوایی و سخن از کاربردشان در مقاطع مختلفی از زمان و مکان. [۳]
اساس نظم و یگانگی
آراستگی جهان بود الهام بخش معماران ایران ارض بوده و معماری اصیل سعی داشته به سمت فضای زیست آدم نظم دهد. [۴] معماری ایران تجلی وحدت در کثرت و اهتمام برای رسیدن به یک وحدت در عالم بسیاری است و با اتخاذ اجزاء بر اساس نظم صورت میگیرد. [۵]
شرعیات ورودیها
فضای در به آغاز یک آخشیج کل نسبت به سایر فضاهای معماری گذشته ایران از اصول و ویژگیهای خاصی برخوردار است. بازده و نقش اصلی در در هر فضای محصور، تأمین یک ارتباط قابل بازدید بین درون و بیرون آن فضاست و لذا متناسب با خصوصیات کارکردی و کالبدی آن طراحی ساخته شود. گاهی سر در و فضای ورودی برخی از بناهای بزرگ عمومی نقش نشانه و نماد شهری را پیدا میکرد. (سر باب ورودی مسجد تام یزد) [۶]
حیاط (فضای باز)
حیاط، فضایی مرکزی با انتظام هندسی، درون نگر پیوسته حرف فضاهای اطراف، محور سازماندهی، سرگشوده، بر گرفته از باغ که تعاملی تنگاتنگ با اقلیم دارد. [۷]جایگاه حیاط مرکزی پیوسته مجسمسازی بخش اصول نظم فضایی و وحدت آفرین است. [۸]
نیارش و هندسه
در این معماری پیمون با عنایت به سمت جانگداز و فضاهای مقصود، باعث تنظیم ابعاد و اندازه هاست و هندسه راهنمای معماری در تأمین تناسب و هماهنگی اصولی.