فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

دانلود مقاله رایگان ضرب المثل های فارسی


» :: دانلود مقاله رایگان زدن المثل های ایرانی
آب از آسیاب افتادن :
کارها دوباره به مسیر خود افتاد ، فتنه ها خوابید ، تارک و صداها ، شور و شر ها پایان پذیرفت .  
از اسب افتادیم ولی از اساس نیافتادیم :
اگر دچار استیصال و تنگدستی شده ایم سرپرست نجابت و انسانیت خود را حفظ کرده ایم
به گربه گفتند فضله ات تداوی است خاک رویش ریخت :
مضایقه اجرا کردن چیز ناقابل ، کسی که جنبه کاری و خاصیتی نداشته باشد .
پا در یک ارسی کردن :
تارک حرف خود قیام ، در کاری اصرار و لجاجت ورزیدن .
حرف احمق در جهان است مفلس در نمی ماند :
افراد باذکاوت از صفت باوری و سادگی اشخاص برای مقاصد خود استفاده می کنند.
جایی که نمک خوری نمکدان نشکن :
اجرت ادرار و محبت های دیگران را با نامهربانی ضایع نکن .
دیده و گوش اسم :
از هیچ جا و هیچ چیز با آگاهی نبودن ، چیزی نیاموخته و بدون تجربه .
حرف راست را باید از اسم شنید :
اسم بی غل و غش بچه نظیر بزرکترها نیست هرچه بداند به زبان می آورد .
خدا میان حنطه بازهم خط گذاشته است :
هرکسی باب تعیش سهم و قسمت خود را می برد و به آن قانع باشد .
باب شهر کوران انسان یک چشم پادشاه است :

دانلود مقاله رایگان ضرب المثل های فارسی


» :: دانلود مقاله رایگان زدن المثل های ایرانی
آب از آسیاب افتادن :
کارها دوباره به مسیر خود افتاد ، فتنه ها خوابید ، تارک و صداها ، شور و شر ها پایان پذیرفت .  
از اسب افتادیم ولی از اساس نیافتادیم :
اگر دچار استیصال و تنگدستی شده ایم سرپرست نجابت و انسانیت خود را حفظ کرده ایم
به گربه گفتند فضله ات تداوی است خاک رویش ریخت :
مضایقه اجرا کردن چیز ناقابل ، کسی که جنبه کاری و خاصیتی نداشته باشد .
پا در یک ارسی کردن :
تارک حرف خود قیام ، در کاری اصرار و لجاجت ورزیدن .
حرف احمق در جهان است مفلس در نمی ماند :
افراد باذکاوت از صفت باوری و سادگی اشخاص برای مقاصد خود استفاده می کنند.
جایی که نمک خوری نمکدان نشکن :
اجرت ادرار و محبت های دیگران را با نامهربانی ضایع نکن .
دیده و گوش اسم :
از هیچ جا و هیچ چیز با آگاهی نبودن ، چیزی نیاموخته و بدون تجربه .
حرف راست را باید از اسم شنید :
اسم بی غل و غش بچه نظیر بزرکترها نیست هرچه بداند به زبان می آورد .
خدا میان حنطه بازهم خط گذاشته است :
هرکسی باب تعیش سهم و قسمت خود را می برد و به آن قانع باشد .
باب شهر کوران انسان یک چشم پادشاه است :