آغاز
تحقیق ذیل بررسی جرم عقیم باب زمینه ی حقوق کشورها می باشد.
در این تحقیق برای بررسی و تعریف دقیق جسم عقیم به تعریف یک سری از عوامل پرداختیم که بازهم برایاینکه حلقه های زنجیروار وابسته به هم هستند. از این جملهاند:
شروع به سمت جرم، جسم محال و…
البته لازم به ذکر است که جرم عقیم در ایران به خوبی موردتجزیه و تحلیل قرار نگرفته و هنوز جای بحث و تأمل در آن باقی است و عدم خویشاوندی تادیب مدنظر رسم گرفته است حرف آن که به خوبی حاکی از این نکته می باشد همین عامل یکی از اصیل ترین اهداف انتخاب این عنوان از تحقیق شد تا اذهان کنجکاو باب این رابطه به سمت تکاپو بیفتد.
تعریف جرم:
باب اصطلاح حقوق جزا جرم به عمل یا ترک عملی گفته میشود که قانون را جسم شناخته و برای آن کیفری معین ساخته است.
جسم مطلق:
بعضی از جرایم قطع تماشا از نتیجهی زیان پاس احتمالی آنها کامل بشمار میآید این جرایم را اصطلاحاً جرم مطلق مینامند. مانند: ساختن شبیه سکههای ذهب یا پول رایج کشور که جرمی مطلق است.
جرم مقید:
در برابر جرم مطلق جرم مقید رسم افسرده است.
مراحل پیدایش جرم:
در حقوق جزای عرفی برای پیدایش جرم از چهار مرحله نام اسیر اند:
از زمانیکه مجرم نیت ارتکاب جرم رادر تارک می پروراند تا وقتی که عنصر مادی جرم تحقق مییابد. صفت بزومند چهار مرحله را پس سر گذاشته است که این چهار مرحله عبارتند از:
در موردمرحله ی چهارم هیچ بحثی بود ندارد زیرا این باب این مرحله وقوع جرم آشکار صد در صد است و صفت بزومند مستوجب مجازایت است که باری آن جرم مقرر گردیده است.
در مرحله ی اول (قصد ارتکاب جرم) چون سوء نیت و قصد مجرمانه تجلی خارجی پیدا نکرده و در خور کیفر نیست و در نتیجه مجازاتی ندارد زیرا همان گونه که گفته شد یکی از عناصر تشکیل دهنده ی جرم، عنصر مادی آن است که باب بار تصمیم گیری و قصد ارتکاب بعلت نبودن آن جرم اجرا نیافته است این مطالب در تمام ی مذاهب اسامی هست که، قصد ارتکاب جرم جرم نیست و این باب صورتی است که باب جوامع بشری تا این اواخر به این آیین پای بند نبوده اند بطوریکه منتسکیو در کتاب روح القوانین خود میگوید. کسی برای دیگری نقل می کند که در اسم دیده است که اقدام به کشتن دو سیراکوس کرده است و به سمت جرم همین خواب وبر پایه ی این استدلال که ار نهار چنین فکری نکرده بود شب آن را خواب نمی دید و او را محکوم به سمت ارتحال کردند.
باب مرحله ی دوم (تهدید ابزاراز جرم) تهیه ی آلت و اجرا مقدماتی از این دست، اگر از نظر قوانین جزایی خویش فی الذات جرمی نباشد بعنوان عمل مقدماتی سود قابل مجازات نخواهد بود.
بار ی سوم شروع به جسم است که بعلت عوامل خارجی به سمت انجام نمیرسد. آغاز جرم برازنده با جرمی که آهنگ انجام آن را داشته ولی به دلیل عوامل خارجی به طور کامل بوقوع نپیوسته است ؛ دارای مجازات میباشد.
برای اینکه شروع به جرم تحقق پیدا کندسه پیمان باید وجود داشته باشد:
1)مجرد قصد جرم یا حتی آماده ساختن ابزار جرم و انجام کارهای مقدماتی که هنوز حرف اساس جسم فاصله دارد شروع به جرم محسوب نمیشود و کیفر شروع به جرم را نخواهد داشت. درمثل : مجرد قصد کشتن کسی را داشتن و حتی خریدن آلت قتاله برای این منظور و رفتن بسوی خانهی کسی که مقصود کشتن اوست به سمت هیچ یک شروع به سمت جرم فرموده نمیشودودارای هیچ مجازاتی نمی باشد اما وقتی کسی به قصد کشتن با کسی گلاویز شود و به او حمله کند از تاخت حالت بیرون نیست: یا طرف را می کشد که در این صورت خود جسم اتفاق پیدا کرده یا این نتیجه به دلیل وجود عاملی خراجی (مثلاً رسیدن پلیس)
2) تحقق نیافتن خود جسم بدلیل عوامل خارجی باشد. مثلاً : پلیس سربر تارک و او را از انجام جرم باز دارد و یا اینکه معاشر سرا بیدار شده و سارق را از جا به جا کردن دارایی مسروقه جلوگیری کند.
3) تحقق نیافتن جسم معلول منصرف صیرورت خود او نباشد و ارادهی اومد خلیتی در انصراف اواز ارتکاب جرم نداشته باشد.
اقدامات مجرمانه بی بهره (جرم غیرممکن – جرم عقیم)
اقدامات مجرمانهی بی بهره اقدامیاست که فاعل برخلاف مورد آغاز به سمت جرم که در نیمهی جاده متوقف میشود – راه را به پایان می رساند اما نتیجهای از عملیات عاید اونمی شود.
به بند دیگر بزهکار علیرغم پایان کلیه عملیات به موفقیت نهایی نمیرسد.
نتیجه ی این قضا وقوع جرایم عقیم و محال است که تمام یک به بررسی کافی نیازمند است.
جرم محال
برای اولین پاس میانجیگری فوئر باخ حقوقدان و فیلسوف آلمانی در سال 1807 میلادی مطرح و مورد توجه حقوقدانان قرار گرفت.
جرم غیرممکن هنگامس است که عامل با قصد ارتکاب جرم تمام کوشش خود را به کار برده و مسیر جسم را حرف آخر پیموده ولی از مساعی خویش نتیجه ای بدست نیاورده است.
عدم تامین نتیجه بابطبع برای مجرم در جرم عقیم دلایل مختلفی دارد که اصلی ترین این دلایل عبارت اند از:
جرم عقیم
در ارتکاب جرم عقیم بسان جسم محال فاعل تمام کوشش خود را برای رسیدن به نتیجه بکار میگیرد لیک بناگر به عللی غیرقابل پیش بینی که خارج از ارادهی اوست؛ مثلاً زوال مهارت باب تیراندازی که خارج از ارادهی فاعل است نتیجهی مورد تماشا بازده نمیشود.
در جرم عقیم عملکرد اجرا یافته تردیدی باقی نمیگذارد که فاعل تا آخرین لحظه بر قصد خود باقی بوده است و فقط نتیجه ی جسم به سمت واسطه ی اوضاع و احوال مستقل از اراده ی عامل بی بازده مانده است.
شباهت و تفاوت های جسم غیرممکن و جرم عقیم با یکدیگر
شباهت بین جسم عقیم و محال در این است که تا آخرین آن انگیزهی مجرمانه وجود دارد و تفاوت آنها باب امکان تحقق نتایج ثانیه دو است در حالی که تحقق نتیجه در ارتکاب جسم عقیم همیشه ممکن است امکان اخذ نتیجه در جرم حال هیچ فصل ممکن نیست.
آغاز
تحقیق ذیل بررسی جرم عقیم باب زمینه ی حقوق کشورها می باشد.
در این تحقیق برای بررسی و تعریف دقیق جسم عقیم به تعریف یک سری از عوامل پرداختیم که بازهم برایاینکه حلقه های زنجیروار وابسته به هم هستند. از این جملهاند:
شروع به سمت جرم، جسم محال و…
البته لازم به ذکر است که جرم عقیم در ایران به خوبی موردتجزیه و تحلیل قرار نگرفته و هنوز جای بحث و تأمل در آن باقی است و عدم خویشاوندی تادیب مدنظر رسم گرفته است حرف آن که به خوبی حاکی از این نکته می باشد همین عامل یکی از اصیل ترین اهداف انتخاب این عنوان از تحقیق شد تا اذهان کنجکاو باب این رابطه به سمت تکاپو بیفتد.
تعریف جرم:
باب اصطلاح حقوق جزا جرم به عمل یا ترک عملی گفته میشود که قانون را جسم شناخته و برای آن کیفری معین ساخته است.
جسم مطلق:
بعضی از جرایم قطع تماشا از نتیجهی زیان پاس احتمالی آنها کامل بشمار میآید این جرایم را اصطلاحاً جرم مطلق مینامند. مانند: ساختن شبیه سکههای ذهب یا پول رایج کشور که جرمی مطلق است.
جرم مقید:
در برابر جرم مطلق جرم مقید رسم افسرده است.
مراحل پیدایش جرم:
در حقوق جزای عرفی برای پیدایش جرم از چهار مرحله نام اسیر اند:
از زمانیکه مجرم نیت ارتکاب جرم رادر تارک می پروراند تا وقتی که عنصر مادی جرم تحقق مییابد. صفت بزومند چهار مرحله را پس سر گذاشته است که این چهار مرحله عبارتند از:
در موردمرحله ی چهارم هیچ بحثی بود ندارد زیرا این باب این مرحله وقوع جرم آشکار صد در صد است و صفت بزومند مستوجب مجازایت است که باری آن جرم مقرر گردیده است.
در مرحله ی اول (قصد ارتکاب جرم) چون سوء نیت و قصد مجرمانه تجلی خارجی پیدا نکرده و در خور کیفر نیست و در نتیجه مجازاتی ندارد زیرا همان گونه که گفته شد یکی از عناصر تشکیل دهنده ی جرم، عنصر مادی آن است که باب بار تصمیم گیری و قصد ارتکاب بعلت نبودن آن جرم اجرا نیافته است این مطالب در تمام ی مذاهب اسامی هست که، قصد ارتکاب جرم جرم نیست و این باب صورتی است که باب جوامع بشری تا این اواخر به این آیین پای بند نبوده اند بطوریکه منتسکیو در کتاب روح القوانین خود میگوید. کسی برای دیگری نقل می کند که در اسم دیده است که اقدام به کشتن دو سیراکوس کرده است و به سمت جرم همین خواب وبر پایه ی این استدلال که ار نهار چنین فکری نکرده بود شب آن را خواب نمی دید و او را محکوم به سمت ارتحال کردند.
باب مرحله ی دوم (تهدید ابزاراز جرم) تهیه ی آلت و اجرا مقدماتی از این دست، اگر از نظر قوانین جزایی خویش فی الذات جرمی نباشد بعنوان عمل مقدماتی سود قابل مجازات نخواهد بود.
بار ی سوم شروع به جسم است که بعلت عوامل خارجی به سمت انجام نمیرسد. آغاز جرم برازنده با جرمی که آهنگ انجام آن را داشته ولی به دلیل عوامل خارجی به طور کامل بوقوع نپیوسته است ؛ دارای مجازات میباشد.
برای اینکه شروع به جرم تحقق پیدا کندسه پیمان باید وجود داشته باشد:
1)مجرد قصد جرم یا حتی آماده ساختن ابزار جرم و انجام کارهای مقدماتی که هنوز حرف اساس جسم فاصله دارد شروع به جرم محسوب نمیشود و کیفر شروع به جرم را نخواهد داشت. درمثل : مجرد قصد کشتن کسی را داشتن و حتی خریدن آلت قتاله برای این منظور و رفتن بسوی خانهی کسی که مقصود کشتن اوست به سمت هیچ یک شروع به سمت جرم فرموده نمیشودودارای هیچ مجازاتی نمی باشد اما وقتی کسی به قصد کشتن با کسی گلاویز شود و به او حمله کند از تاخت حالت بیرون نیست: یا طرف را می کشد که در این صورت خود جسم اتفاق پیدا کرده یا این نتیجه به دلیل وجود عاملی خراجی (مثلاً رسیدن پلیس)
2) تحقق نیافتن خود جسم بدلیل عوامل خارجی باشد. مثلاً : پلیس سربر تارک و او را از انجام جرم باز دارد و یا اینکه معاشر سرا بیدار شده و سارق را از جا به جا کردن دارایی مسروقه جلوگیری کند.
3) تحقق نیافتن جسم معلول منصرف صیرورت خود او نباشد و ارادهی اومد خلیتی در انصراف اواز ارتکاب جرم نداشته باشد.
اقدامات مجرمانه بی بهره (جرم غیرممکن – جرم عقیم)
اقدامات مجرمانهی بی بهره اقدامیاست که فاعل برخلاف مورد آغاز به سمت جرم که در نیمهی جاده متوقف میشود – راه را به پایان می رساند اما نتیجهای از عملیات عاید اونمی شود.
به بند دیگر بزهکار علیرغم پایان کلیه عملیات به موفقیت نهایی نمیرسد.
نتیجه ی این قضا وقوع جرایم عقیم و محال است که تمام یک به بررسی کافی نیازمند است.
جرم محال
برای اولین پاس میانجیگری فوئر باخ حقوقدان و فیلسوف آلمانی در سال 1807 میلادی مطرح و مورد توجه حقوقدانان قرار گرفت.
جرم غیرممکن هنگامس است که عامل با قصد ارتکاب جرم تمام کوشش خود را به کار برده و مسیر جسم را حرف آخر پیموده ولی از مساعی خویش نتیجه ای بدست نیاورده است.
عدم تامین نتیجه بابطبع برای مجرم در جرم عقیم دلایل مختلفی دارد که اصلی ترین این دلایل عبارت اند از:
جرم عقیم
در ارتکاب جرم عقیم بسان جسم محال فاعل تمام کوشش خود را برای رسیدن به نتیجه بکار میگیرد لیک بناگر به عللی غیرقابل پیش بینی که خارج از ارادهی اوست؛ مثلاً زوال مهارت باب تیراندازی که خارج از ارادهی فاعل است نتیجهی مورد تماشا بازده نمیشود.
در جرم عقیم عملکرد اجرا یافته تردیدی باقی نمیگذارد که فاعل تا آخرین لحظه بر قصد خود باقی بوده است و فقط نتیجه ی جسم به سمت واسطه ی اوضاع و احوال مستقل از اراده ی عامل بی بازده مانده است.
شباهت و تفاوت های جسم غیرممکن و جرم عقیم با یکدیگر
شباهت بین جسم عقیم و محال در این است که تا آخرین آن انگیزهی مجرمانه وجود دارد و تفاوت آنها باب امکان تحقق نتایج ثانیه دو است در حالی که تحقق نتیجه در ارتکاب جسم عقیم همیشه ممکن است امکان اخذ نتیجه در جرم حال هیچ فصل ممکن نیست.