ضمیر اول شخص جمع در نتیجه تحقیقات و اقدامات [ناظر به]
مشتری دریافتیم که استفاده دهی را می استطاعت با رویکرد تمرکز یافتهتری در فروش افزایش
داد. برای مانند حرف تمرکز بر یافتن فرصت های جدید برای گسترش سهم [از] سبد مشتریهای پر رشد، بکارگیری آن دسته از منابع فروش که
مهارتشان در ردیف این فرصتهاست و همچنین الغا فعالیتهای بی ثمر منبعها فروش ، مسئولین
بازاریابی اقدامات لازم را برای شکوفا اسم بهره وری پنهان بکار بسته و به نحو بهتآوری
روندهای نزولی فروش و عایدات را از اینرو به آنرو می کنند.
استفاده اهرمی از راهبرد خرج بازاریابی برای نیرو بخشیدن به
فرایند فروش
ضمیر اول شخص جمع ابزار سودمندی شبر آوردهایم که میتواند
بینشی به سمت سازمانهای فروش دهد که برای تمرکز دادن به منبعها و طراحی حساب شده رویکرد
فروش خود حرف الگوی بند به حبل لازم دارند. قیف ایز بخشی امرار بازاریابی ابزاری است برای تشخیص تنگناهای معین
در جاده استعمال و وفاداری شدید تر به [یک] مارک تجاری.
بکار بستن درک دقیقی از تنگناهای موجود در درازا این قیف و علل و آلات زیر بنایی آن ، مسئولین بازاریابی را قادر می سازد رویکردهای ابتکاری و هدفمندی برای غلبه بر عایقها رشد شکل دهند. از همه مهمتر این شناخت به سمت آنان امکان میدهد سود منابع را برای از میان برداشتن تنگناهای حائز بالاترین اهمیت باب بندهای دارای بیشترین پتانسیل آماج قرار دهند . در نتیجه آنها خواهند توانست فروش را به تعجیل و بطور ثمر بخشی توسعه دهند. برای مانند بسیاری از مارک های جدید با تنگناهایی باب مرحله آگاهی مواجهند، بخصوص باب مورد اقلام جدید که علت آن نارسایی شدت یا جذابیت سازنده در ارتباطات بازاریابی است .
در کارکرد فروش بین شرکتی تنگناها می توانند باب هر یک از مرحلهها فرآیند فروش شکل گیرند ـ [مرحله] آگاهی ، بررسی ، گفتگوی فعال ، ارائه پیشنهاد، مذاکرات رسمی، فراز کردن معامله و تکرار خرید ( تماشا کنید به جدول 1) .