» :: دانلود مقاله و تحقیق تاریخ خنیا

عنوان مقاله: تاریخ موسیقی
شکل فایل: WORD
تعداد صفحات: 40 برگ
فهرست مطالب:
فصل اول:
پیش بیان
مختصری از کلیات موسیقی
دوران دوم:
شخصیتهای موسیقی
رهبران ارکستر باب نوازندگان و خوانندگان موسیقی کلاسیک
دوران سوم:
موسیقی جاز
دو بدن از شخصیتهای موسیقی جاز
فصل چهارم:
موسیقی ایران پیش از اسلام
موسیقی ایران بعد از اسلام
شخصیتهای موسیقی ایران
فصل پنجم:
موسیقی کلاسیک باب ایران «قبل از انقلاب اسلامی»
کلاسیک سازان ایران
فصل ششم:
آهنگسازان معاصر «انقلاب، پایان ابتذال، آغاز موسیقی ملی»
دوران هفتم:
یادی از استاد بنان
* مقدمه:
آرزو
داشتم هنرمندان ضمیر اول شخص جمع برای آشنا کردن موسیقی به اهل ذوق و مطالعه کتاب هائی
بنویسند و وظیفهای را که باب پرورش جان و فکر ما به عهده دارند به تمام و
کمال اجرا دهند اما کسانی که اطلاعی از موسیقی داشتند در پی موسیقی شناسی
نرفتند و زمینه در روزهائی که ملت به آستانة استحاله بزرگی رسیده حیات همچنان
خالی ماند.
از آنجا که هیچ پیروزی و پیشرفتی بری مبانی فرهنگی
پایدار نیست خرابی آگاهی هنری شکاف عمیقی در سیر تحول ما ایجاد کرده بود و
در ثانیه میان آن آشنائی به موسیقی مرا که از مردم آرزومند این کشورم نگران
کرد زیرا که معتقدم که موسیقی از لازمترین عوالم پرورش روحی است و
همچنانکه ریاضیات باب تحکیم استدلال و سخن اثر دارد موسیقی در توسعه فکر و
اندیشه مؤثر است رنج این آرزو مرا بر آن داشت که به جای موسیقی شناسان
حرفهای باب رشتههایی که تنها عنوان دوستدار دارم تحقیق کنم.
* پیشگفتار:
جای
تأسف است که ملت ما سالیان دراز از تدقیق به هنرهای زیبا اهمال ورزید. شاید
مردمی که از ترس تکفیر، نقاشی و پیکرسازی را بتپرستی و موسیقی را لهو و
حرام دانستهاند بیش از این در دنیای هنر بهره نداشتند اما تحیر است که روح
ایرانی باب جلو دشمنان زیبائی از پا در نیامد زیرا در همان هنگام که عمال
خلیفه برای کشتن استعداد شمشیر تیز میکردند مردان روشنبین و آزادهای چون
مسلم بن محرز-عبدالله بین مفقع- ابونصر فارابی- عمر خیام برخاستند و زمانی
که ممکن بود حرف یک اختلاف علنی دم سرد تیغ را پشت گردن احساس کنند پرده
تمام ریای تعصب را دریدند حرف زیبائی در زاد و بوم زرتشت معدوم نشود. هر
شکست آغاز یک پیروزی است زیرا هیچ حادثهای چون شکست نقص کار را روشن
نمیکند و درس پیروزی نمیآموزد.
اگر تاریخ شرق و غرب را مقایسه کنیم ناگزیر باید بگوئیم که غفلت ششصد سالة ایران دوره قرون وسطی و امروز ابتدا رنسانس ماست.
کسانیکه
باب پیش ما را از سیر تمدن و فرهنگ جهانی بیخبر گذاشتند به کشور ما سخت
زیان رساندهاند و تیره روزی ملت مستقیماً از جهل و نادانی آنها پیدا شده
است.
میان استادان فن عزب کودکان فقیری که تار و پود قالی را بهم
میبافند و روستائیان پاکدلی که باب اثناء کارهای پیچیده ترانههای غمزدا
میبودند بوظیفه خود عمل کردهاند و روح ملت به فتوت پائینترین طبقات کشور
جاندار ماند.
ما امروز برای بنیان هنر ایران باید از صناعت دنیا آشنا شویم. (ما امروز برای بنیان هنر ایران باید از هنر دنیا آگاه شویم.)
اما
گمان نرود که حرف این آغاز بهتر است راه خود را رها کنیم و بدنبال کار
دیگران بریم زیرا تقلید ناقص و ناشیانه هنر و استعداد ما را به سمت نیستی
میکشاند.
و هیچ افتخاری نصیب ضمیر اول شخص جمع نمیکند. شک نیست که هر سبک و کار
هنری بجای تقلید میتواند ادراک انتقاد و جابجایی را برانگیزد و ما از این طریق
بهتر میتوان در کار دیگران تحقیق کنیم و اصالت صناعت ایران را محفوظ
بداریم. در ایران هیچگاه یک مکتب هنری بهمت قید استاد بزرگ بوجود نیامد
آثار گذشته ضمیر اول شخص جمع بیش از همه نشانة سبک انفرادی است و کمتر هنرمندی میتوان
یافت که در تادیب هنرمند دیگری مؤثر بوده باشد.
ناپسندترین صفت
هنرمند آنست که برای صیانت پست از شناساندن فن خود امتناع کند و بزرگترین
افتخار یک آموزگار آن است که شاگردش به مقامی عالیتر از نام او برسد.
بخل
و حسد در هنر راه ندارد زیرا فقط احساسات عالیه آدم زیبائی را بوجود
میآورد بهمین انگیزه اکثر هنرمندان ارجمند انسانهای بزرگی هم بودهاند و آثار
آنها جلوة عالیترین آرزوهای انسانی شده است و هنر مقدس و هنرمند ارجمند است.
کسی
که بعالم انسانیت پرستش کند متعلق به سمت یک ملت و یک مذهب نیست به همة کشورهای
جهان تعلق دارد انسانیت و زیبائی از هر چیز گرامیتر است و ما باب پیشگاه
صناعت از تمام کجا که تجلی کند سر فرود میآوریم. (سعدی حسنی)