مقاله : هنر متجدد و بازاری

خرید این محصول

» :: مقاله : هنر متجدد و بازاری

هنر بازاری که در تمام فرهنگ همچون پوشش و پوشاک لازمه ی جامعه است و تجددگرایی نیز در ذات انسانها نهفته است. چون اگر آوانگارد (پیشرو) نبود، آدم اولیه از غارهای خود بازهم بیرون نمی آمد. حتماً در سیر تاریخ و در بسیاری از مواقع هنر سنتی ملعبه ی صناعت مدرن شده و پیشروها به‌دفعات از کاسه ی آداب گرایان دیگ ساخته اند و نادانسته پیداست که هنرمند متجددگرا تا بخواهد پیشه‌ها خویش را به کرسی بنشاند باید زحمت آسیاب رفتن را به خود بدهد و موهایش را آنجا سفید کند.

بله، بدنبال تجدد بودن، یعنی آه در فرش نداشتن، یا بساط را پر از آه کردن و اهتمام کردن برای دستیابی به نوآوری و تصرف چند خطی از تایخ، هنر بازاری یعنی ارتزاق به سنخ ایی که بتوانیم فقط شکم خویش را سیر گردانیم و این طبیعی است که مدرنیسمهای ضمیر اول شخص جمع هر کدام برای بدست آوردن قوت لایموت هم شده به صناعت بازاری روی می آورند. به‌جز اینکه اختر و اقبال یاریشان کند و بلعکس ما، به جای سنگ، از آسمان برایشان سکه قید بهار آزادی ببارد. یا اینکه قبلاً پدرش سکه های باریده شده را جمع کرده باشد.

هنرمندان بازاری یا خوشنویس می شوند و پرده ای یا برگی از کاغذ را به سمت الفاظ جمیل منقوش می نمایند و یا فارسی نویس چلیپا و با پلاتر و پلاتر کاتر رقیب می شوند و یا کمی جلوتر بیاییم و هنرمندان پیرو و درمثل کوبیسم فویسم و … را بگوییم که بقول بعضی ها دمده شده است و برای اینکه نشان بدهند هنرمندند کوبیسم یا فویسم و یا کنستراکتویسم جدید را، بقول خودشان می آورند و ار بخواهند ایرانی مدرن شوند، یا زنده رودی می شوند یا عربشاهی و یا روحبخش و فدای را شکر که بینالهای ضمیر اول شخص جمع بازهم که پر از اینهاست. پیروان پروپا قرص دومینیک انگر را مانند بزنیم که در ابتدای انقلاب صنعتی و دوران ناپلئون به سر می برند و به سمت پیروی از لویی داوید، «مرگ ما را»، را دوباره جاندار می کنند.

48 برگ فایل دعا

خرید این محصول