» :: مقاله : هنر کاشی کاری صنعت کاشی سازی و کاشی
کاری که بیش از همه در آذین معماری سرزمین ایران، و به طوراخص بناهای صفت به
کار گرفته شده، همانند سفالگری دارای ویژگی های خاصی است. این هنر و صنعت از گذشته
ی بسیار دور در نتیجه مهارت، ذوق و سلیقه کاشی ارغنون در مقام شیئی ترکیبی آشکار گردیده،
بدین انتظام که هنرمند کاشیکار یا موزاییک ساز با کاربرد و ترکیب رنگ های الوان و
یا در کنار بازهم قرار ادا کردن قطعات ریزی از سنگ های رنگین و بر طبق نقشه ای از قبل طرح
گردیده، به اشکالی دیگرسان و آهنگین از تزیینات بنا دست یافته است. الگو های ساده
هندسی، الفبا منحنی، نیم دایره، مثلث، و خطوط موازی باهم که خط عمودی دیگری بر روی آنها
آداب شده از تصاویری هستند که بر یافته های دوران های قدیمی تر جای دارند، که به
مرور نقش های جوراجور هندسی، تراب و برگ، گیاه و حیوانات که با الهام و تأثیر پذیری از
آفرینش شکل گرفته اند پدیدار می گردند، و در همه اسم مهارت هنرمند و صنعت کار در
پرتره دادن به سمت طرح ها و هماهنگ ساختن آنها، بارزترین موضوع مورد توجه است. این نکته
را باید یادآور شد که مراد کاشی گر و کاشی ساز از خلق قید اینسان رد هنری هرگز رفع احتیاجات
عمومی و روزمره نبوده، بلکه شناخت هنرمند از جمال و ارضای تمایلات بلند انسانی و
مذهبی، مایه حقیقی کارش بوده است. مخصوصاً ار به سمت یاد آوریم که هنرهای کاربردی بیشتر
جهت ی کاربرد مادی دارد، حال ثانیه که خلق آثار هنری نمایانگر روح تلطیف یافته انسان
می باشد، همچنان که «پوپ» پس از دیدن کاشی کاری سجدهگاه شیخ لطف آفریدگار در «بررسی هنر ایران»
باده نویسد، «خلق چنین آثار هنری جز از راه اطمینان به خدا و مذهب نمی تواند به وجود آید»هنر
موزاییک سازی و کاشی کاری معرق، ترکیبی از خصایص تجریدی و تکی اشیاء و رنگ
هاست، که بیننده را به آفرینخوانی ذوق و پسند و اعتبار کار هنرمند در تلفیق و ترکیب پدیده
های جوراجور وادار باده سازد.