فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

تئاتر چیست؟


» :: تئاتر چیست؟

تئاتر چیست؟

تئاتر آن شاخه از هنرهای نمایشی است که به بازنمودن داستان ها در جلو مخاطبان یا تماشاگران می پردازد “تئاتر” یک هنر دراماتیک است و پنج قرن پیش از میلاد مسیح در آتن و روم به وجود آمد و سپس در آثار قرون وسطی، رنسانس و بعد در عصر جدید اروپا ادامه یافت. منظور از تماشاخانه یک مجموعه هنری یا یک انتظام سازمان یافته هنری است که پیش از هر چیزبه متن یا نمایشنامه و آن‌گاه به کارگردان نیاز دارد و حاوی بازیگری، صحنه آرایی، مجسمه آرایی، موسیقی، سخنوری، نورپردازی، نقاشی، معماری است. “میعاد سلیمانی راد”

پیشینه تئاتر

پیشینه تماشاخانه به سماع اولیه بشر به سمت هنگام جادوی طبیعت و حیوانات باز می گردد. آدم با اجرا این حرکات نمایشی سعی باب تسخیر نیروهایی داشت که هدایتشان باب دست او نبود.

باب تئاتر از همکردی (ترکیبی) از سخن، حرکات، موسیقی، رقص، صدا و نور برای اجرای بهره گرفته می شود.

به جز سبک معیار بیان داستانی، تئاتر سنخ های دیگری نیز دارد مانند اپرا، کابولی، خیمه شب بازی و پانتومیم.

صناعت تئاتر در ایران پیشینه ای بلندقامت دارد و سبکی از آن در نمایش های تعزیه نمود یافته است.

 


تاریخچه تماشاخانه

تئاتر یکی از هنرهای هفتگانه است. کسانی که درباره به بود آمدن تئاتر جستجو کرده اند، می گویند چشمه ثانیه از آیین هاست. آیین به سمت آداب مذهبی و اجتماعی می گویند، مثل مراسم عروسی یا مراسم سینه زنی در ماه صفت باب ایران و مراسم رقص های مخصوصدر کشورهای دیگر انسان همیشه دوست داشته است به اتفاقاتی که خارج از آهنگ و میل اوست توانایی داشته باشد و این ویژگی اصلی تماشاخانه است.

تئاتر در مقایسه با هنرهای دیگر امکانات زیادی دارد برای اینکه از هنرهای دیگر مثل نقاشی، ادبیات، معماری، موسیقی و... باب آن استعمال می شود. کلمه تئاتر (theater) در اصل از کلمه تآترون (theater on) است که قسمت اول آن تیه (thea) تماشاگران و یا محله نظاره است.

در دوران های قدیم، نظاره گران در سرازیری تپه ها می نشستند و مراسم مذهبی را که با تشریفات و تشریفات مخصوص در پایین نیز پشته یا کناره معبد که محل عبادت بوده، تماشا می کردند.

باب این قسمت درباره آیین و ارتباط آن حرف تماشاخانه می خوانید. آئین ها و تئاتر از عوامل اساس مشابهی استاده می کنند.

موسیقی، رقص، گفتار، صورتک، لباس، ادا کنندگان، بیننده و صحنه

باب اجرای آیین آرایش توسط رنگ، خاکستر یا اصل که سطح بدن را می پوشاند برای کامل کردن صورتک و لباس به کار می رود، آنطور که گریم در تماشاخانه این کار را انجام می‌دهد.

بازیگران آیین باید بسیار آزموده و حرف انضباط باشند مثل بازیگران تئاتر.

برای اجرایی آیینی یکی پیشکسوتان یا سالمندان آشنا به آیین تمرین سختی را برای اداره‌‌ی اجرای خوب آیین به کار می گیرد که کاملاً با کارگردانی تئاتر قابل مقایسه است.

با اینکه سرچشمه آیینی امروز پذیرفته ترین نظریه درباب ی به بود آمدن تئاتر است اما جستجوگرانی بازهم ایقان دارند، سرچشمه تئاتر  داستان سرایی است. آنها می گویند که گوش کردن و رابطه استوار جید با قصه ها، جزو بزرگترین خصوصیات انسان است.

برخی می گویند تئاتر از رقص و حرکات ضربی و ژیمناستیک و یا تقلید حرکات و صدای حیوانات آغاز شده است.

اما خیر خصوصیت داستان سرایی انسان و خیر اشتیاق ی او به تقلید، هیچ کدام نمی تواند او را به سوی آفریدن صناعت تئاتر راهنمایی کرده باشد، برای‌چه که اسطوره ها و داستان ها هم در اطراف آیین ها به سمت بود آمده اند و تقلید از حیواناتی که اندیشه و عقل ندارند هم نمی توانسته سرچشمه تماشاخانه باشد چرا که آیین ها از اندیشه و اعتقادات و میزان شناخت انسان شکل گرفته است.

 

آیین ها، نوروز و تئاتر ما

1- آیین، شکلی از آگاهی است. اسطوره و آیین، تجسم دریافت یک قوم از آفاق است و نیز می کوشد انسان و رابطه او را حرف آفاق تعریف کند. آیین یک روش تعلیم است. اجرای آیین وسیله ای برای جابجایی دانش، آداب ها و جهان بینی یک قوم به نسل های بعدی است. آیین برای مهار کردن تمام چاه بدی و بلاست و از نیروهای فراطبیعی بهره می گیرد. آیین، نیروهای فراطبیعی را تقدیس کرده و سپاس می گوید.

ثانیه گونه که «جوزف کمپل» می گوید، آیین ها به سه دسته تقسیم می شوند: آیین های لذت، قدرت و وظیفه. البته هستند آین هایی که ترکیبی از این سه سنخ اند.

2- ایران به عنوان بخشی مهم از تمدن کهن بشری، آکنده از آیین هاست. مشخصاً آیین‌های نوروزی غنای زیادی دارند؛ آن چنان غنی که تأثیرات عمیق آن را باب آیین های بسیاری از فرهنگ های دور و نزدیک، حتی امروزه مثال هستیم.

3- آیین های نوروزی متنوع اند و بی جهت نیست که نوروز را بسیاری «نمایان» ترین جشن‌های بهاری دنیا می دانند. تقدس و بزرگی نوروز و آیین هایش از ثانیه روست که با ماه فروردین که ویژه ی ارواح مقدس است آغاز می شود. روز اول ثانیه با نام پروردگار ابتدا می شود که آغاز بهار، اعتدال ربیعی، رستاخیز طبیعت و زندگی ازنو در جهان است. شهرت نوروز به انتساب دادن آن به جمشید بازمی گردد و روایت فردوسی بزرگ چنین آوازه ای را نصیب وی کرده و بها آن بدین سبب است که ایرانیان، آکنده از آیین هایی بوده اند که بیشتر آنها حرف سور و جشن و شادی دوست بوده است.

4- آیین ها در بسیاری موارد، اساس نمایشی دارند. زیرا جملگی آنان ترکیبی هستند که برای «تماشا» به سمت وجود آمده اند. چیزی که باید دیده یا شنیده شود و با تماشاگرانی حاضر. تماشاگرانی که بسیاری از ویژگی های «مخاطب نمایش» را در خود دارند.

مراسم آیینی متشکل است از کنشی حرف ماهیت بسیار نمادین و استعاری.

5- لیک آیین به شکل مشخص و تعریف شده اش، جایی در پهنه نمایش ندارد. از آیین می‌شود اقتباس کرد؛ می شود الهام گرفت؛ می توان دستمایه گرفت. اما اجرای کامل یک آیین، هر چند تماشایی و تمام چند نمایشی، آمیزش دو جنس ناهمگون است. محصول، هیچ مقوه ی مشخصی نخواهد بود و نتیجه نخواهد داد. اجرای یک آداب نیایش، این آیین نوروری و آن رقص محلی، نه تنها به نمایش بومی ختم نخواهد شد؛ بلکه هم آیین و هم نمایش را به بیراهه می برد.

6- آیی های نوروزی، منابعی فوق العاده برای اقتباس تماشاخانه ما هستند. منابعی پرانرژی و سرشار از زندگی. برای تماشاخانه ما که بسیار اخمو است و دل افسرده، باشد که تئاتر ما سراسر «نوروزی خوانی» شود.

 

 

معرکه

معنی کلمه معرکه به معنای آرزم فصل گویند. در اصطلاح، موصوفی را گویند که شخصی آن جا بازایستد و گروهی مردم در آنجا بر وی جمع شوند و هنری که داشته باشد به سمت ظور رساند و این موضع را معرکه گویند. مولانا واعظ کاشفی در کتاب خویش که می توان آن را بوطیقای نمایش های انفرادی نامید، انواع معرکه را این گونه نام می برد، مداحان و عزاخوانان، قصه خوانان و اسطوره گویان، کشتی گیران، سنگ گیران، رسن بازان، بازیچه بازان معرکه ها به مناسبت دوران از یکی تاخت ساعت از آفتاب برآمده شروع می شد و تا نزدیک ظهر و گاه تا غروب امتداد می یافت، مارگیری، افسون بازی، مداحی، پهلوانی، بز رقصانی،  بازی و بندبازی از جمله معرکه هایی بودند که در تهران و شهرهای دیگر ایران انجام می‌شد.

در گذشته معمول بوده است که در وایش و شعبده بازها در سر ملتقای چهارخیابان ها و معابر عمومی معرکه می گرفتند و به چند آب‌جای بازی می کردند، یعنی هنرها و شعبده بازی های خود را ضمن اظهار مطالب مشروحی به تماشاچیان آرم می دادند و به فراخور هنری که عرضه می‌کردند از تماشاچیان پول به عنوان جلوند آفریدگار دریافت می کردند، در وایش معرکه گیر کارشان افسون بازی، مسأله گویی، مارگیری، مناقب خوانی و شرح معجزات پیامبر اسلام و اولیای دین، عملیات پهلوانی افسانه گویی و از این قبیل بوده است، شکل و ترتیب معرکه گیری به این ترتیب بود که درویش یا شعبده باز در بین چهارراه و معبر عمومی ادیم ای پهن می کرد و با کمک معاون و دستیار سرگرم شعرخوانی و سئوال و جواب می شد که ثانیه را در تعبیر معرکه گیران شیداللهی می گفته اند. اطراف این ادیم تا بعد و عمق یک الی دو متر کاملاً باز بود و بخش حریم درویش معرکه گیر محسوب می شد که هنگام انجام برنامه در ثانیه تردد و ذهاب و آمد می کرده است. خارج از این محوطه تماشاچیان مجاز بودند دایره وار بایستند و هنرنمایی معرکه گیر را تماشا کنند، چنانکه حرف تعداد تماشاچیان افزوده می شد درویش معرکه گیر دوایر صفوف اول و دوم و سوم را تکلیف می کرد بنشینند حرف بقیه تماشاچیان که دیتر رسیده و در عقب جمعیت ایستاده بودند بتوانند فرش معرکه گیری را ببینند و از نقالی ها و شیرین کاری های معرکه گیر استفاده کنند.

هنوز هم در برخی شهرهای ایران درویش و پهلوانان بساط خویش ر اپهن می کنند و به اجرای نمایش می پردازند.


تعزیه باب ایران

 

تعزیه نمایشی تبلیغی و مذهبی است که طی قرن ها مراحل تکوین را از تارک گذرانده و به شکل امروزین خود دست یافته است. سابقه نمایش- آیین های تبلیغی- مذهبی در ایران به دوره پیش از اسلام حرف می گردد. معتقدان آیین میترایی، برای پذیرش یک تک جدید (نو آشنا) به جمع پیروان میترا (مهر) آداب خاصی را آباد می کردند که برای سایر پیروان جنبه (تذکر) و یادآوری را داشت.

مهرپرستان ایرانی

مهرپرستان ایران، سکویی مرتفع آباد می کردند، صورتک هایی به افراد شرکت کننده می‌دادند که دارای معانی سمبلیک بود: صورتک کلاغ (سمبل پیام آوری) صورتک های سرباز، شیر. یک مرد عامی پارسی، پدر، صورتک نیمفوس (نامزد ورود به آیین) و صورت خورشید. صورتک های هفت گانه توسط افراد خاصی که توانایی برگزاری مراسم را داشتند مناسبت استفاده قرار می گرفت و از میان آنها، صورتک شیر و کلاغ بود که به تعداد زیاد به کار اسیر می شدند. کلاغ ها و شیرها با قارقار و غرش خویش فضای اضطراب آمیزی را به وجود می آوردند و نوآشنای آیین مهرپرستی می بایستی در این فضا صفویه که شمار آنها و گستردگی میدان اعمالشان پدید آمدن یک تشکیلات فراگیر به نام «سلسله نقیب» را ضروری می ساخته و همین تشکیلات نیز ضروری می به‌تعمد که با منتشر تفسیری به عظمت فتوت نامه قدرت تشخیص سره و آمیخته را به فعالان این نوع نمایش ها و همچین به سمت جامعه اعلام نماید (کاشفی سبزواری، 1350، ص280-292).

از نکات بی نظیری که در فتوت نامه ذکر شده بسط وسایل هر یک از ارباب معرکه است که هر کدام از آنها را نیز حرف شرح و بسط و اشارات و آیات و احادیث به پیامبران و امامان نسبت داده و آنان را باب مرتبه قدسی رسم داده است. این امر نیز به نوبه خود نتیجه آبرو و عزتی است که جامعه برای این نمایشگران قائل بوده و ادا آنها را خدمتی پر ارزش تلقی می کرده است.

از نکات قابل توجه دیگر این است که اسطوره خوانان و افسانه گویان و تمامی ارباب معرکه تعلیم می دیدند و بری دریافت اذن مخصوص نمی توانستند بساط اندازند و آفریدن را دور خود جمع کنند.

نقالی

با این که در...

امپرسیونیسم(دریافت گری)


» :: امپرسیونیسم(دریافت گری)

درحقیقت جنبش امپرسیونیسم طی سالهای 1860م. ازشیوه ی رئالیسم زاده شد.دراین دوران نقاشان جوان تررئالیست مانند مانه،ادگارد دگا، و پیراگوست رنواربا انتخاب موضوعاتی که سابق ازآن کمترسابقه داشت، ازقبیل صحنه های برید نیک،اجتماعات داخل کافه هاوقایق رانان ونیزنقاشی درفضای باززمینه ها ی اولیه این جنبش نوین را درنقاشی آماده آوردند. دراین میان ادوارد مانه که به سمت ارزش به کارگیری شدنی نورورنگ درنمایش موضوعات پی برده و مجذوب ثانیه گشته بود تئوری اولیه ی امپرسیونیسم را مطرح نمود. درهمین ایام برقراری نمایشگاه مردودان[1] درپاریس درسال1863 م.زمینه آشنایی دیگرنقاشان جوانترمانند،مونه، پیسارو، آلفردسیسلی، فریدریک بازیل وسزان با تئوری مانه فراهم کرد.

دربهار1874 گروهی از هنرمندان فرانسوی اسم پایین نام انجمن هنرمندان گمنام، متشکل ازنقاشان ومجسمه سازان و حکاکان و... گرد بازهم آمدند و یک استودیوی عکاسی (آتلیه نادار) را برای ارائه آثارشان اجاره کردند و در معرض دید عموم گذاشتند. حرف این کارشدید ترین وخصمانه ترین واکنش ها راکه تا آن هنگام دردنیای هنری پاریس با ثانیه برابر بودندبرانگیختند. درطی سده ی نوزده میلادی ارتباط بین اجتماع وهنرمند به طورروزافزونی تصنعی می شد تا اینکه سرانجام درهمین نمایشگاه آثار امپرسیونیست ها به نقطه ی گسست خویش رسید. امپرسیونیسم حقیقتاً نخستین ومهمترین اختلاج مدرن هنری باب سده نوزدهم محسوب می شود. امپرسیونیسم درلغت به سمت معنای دریافتگری، دریافت آنی، یا دریافت مربوطبه حس است. امپرسیونیسم مکتبی حرف پروگرام واصول معین نبود، بلکه تشکل مستقلاً هنرمندانی بود که به سمت سبب برخی نظرات مشترک و به منظورعرضه مستقل آثارشان درکنارهم  قرار گرفتند.امپرسیونیسم صرفا یک سبک صورتگری نبود بلکه یک رویکرد نوین به هنرو زندگی بود. آثارنقاشی امپرسیونیست ها ثبت تغییرات گذرا وناپایداردرطبیعت بود.نخستین هسته ی این جنبش توسط مونه،رنوار،سیسلی وپیسارو بود که چهره اشتراکشان گسست ازآموزش های رسمی فرهنگستانی بود.این هنرمندان ابتدا نام خودرا باشگاه هنرمندان نقاش مجسمه سازو گراورگمنام  گذاشتند. اما بعدا آوازه یکی ازتابلوهای مونه به نام (امپرسیون طلوع آفتاب)منتقد برنا لوئیس لروی(لویی لروا)را واداشت درمجله( شاری واری) کل امت راامپرسیونیست را امپرسیونیست ها نام نهد واین نام که حرف لحنی تمسخرآمیزابداع شده بود، بعداً ازسوی خودهنرمندان گروه به  عنوان گواهی برحد اقل یکی از جنبه های برجسته اهداف آنان بود.این گروه حدود هشت نمایشگاه گذاشتند که گوستاو کوربه  دردومین نمایشگاه به سمت آنان پیوست. اینان نظام آموزشی متداول و هنر( آکادمیک) را مردود می شمردند ونیزبا اساس رمانتیسم که مهمترین مقصود هنرانتقال هیجان عاطفی آرتیست است، مخالف بودند. اما بر عکس، این نظررئالیست ها را می پذیرفتند که مقصود هنرباید ثبت برخ ای ازطبیعت وزندگی به مدد روحیه علمی و فاغ ازاحساسات شخصی باشد براین اساس امپرسیونیسم را امتداد ی منطقی رئالیسم درسده نوزدهم دانست. پس از آخرین نمایشگاه، گروه، متلاشی شد و مونه تنها کسی بود که همچنان به سمت طورتعصب آمیز آمیزبه ابلاغ ایدههای امپرسیونیستی پرداخت. درسال 1874،به استثنای مانه که به سمت سالن رسمی وفادارماند، کلیه ی نقاشان گروه درمعرض توهین وشماتت عامه قرارگرفتند. حرف واحد زمان ( 1876، هفت نمایشگاه مشترک برگزار شد. باب همین سال دورانتی نویسنده ومنتقد هنری، کتاب نقاشی نورا که... 


اولین موزه ملی ایران


» :: اولین پای‌افزار ملی ایران

اولین موزه ملی ایران باب یک اتاق آباد شد

اولین موزه ملی ایران ، سال 1925 شمسی در یکی از اتاق های بزرگ بنا قدیم وزارت آموزش‌وپرورش تأسیس شد.

این موزه باب اتاقی در اقبال شمالی بنای آموزشگاه دارالفنون سابق باب ضلع غربی خیابان ناصرخسرو به دست مرحوم مرتضی خان مرتضایی ممتازالملک تأسس شد.

این موزه دارای جزوه نظامنامه و کاتالوگ نیز بوده است که هم اکنون تجویز هایی از آن در خزانه موزه ایران باستان نگهداری می شود.

در آغاز این نظامنامه چنین آمده است : «در این اوقات، وزارت معارف حرف حسن توجهات خاصه و مجاهدات مبذوله حضرت آقای ممتازالملک وزیر معارف و اوقاف و صنایع و مستظرفه ،‌به تأسیس یک چنین اساس تاریخی که باب آتیه خدمات مهمه مملکت ایران است به اسم بام موزه ملی افتتاح کرده است و منتظر است عموم افراد ملت ایران از طبقات اعیان و تجار و صنعتگران وظیفه ملی خویش قیام نموده، مساعدت مخصوص در این بنای تاریخی بذل‌شده بدارند. تا رفته رفته مملکت ایران هم مانند ممالک متمدنه دارای موزه حقیقی شده ، مجموعه ای از آثار تاریخی و نمونه ای از صنایع یدی فرزندان خود داشته باشد»

براساس آنچه در نظامنامه و کاتالوگ آمده است این موزه حاوی 270 شیء بوده که از این تعداد 15 قماش اشیاء عتیقه مفرقی ، 158 قطعه کاشی و ظرف گلی و شیشه عتیقه ، 9 سکه ، 54 سلاح قدیم و تفنگ ، زره و کلاهخود ، 7 نگین و استخوان و صفت قدیمی ، یک مجسمه گچی ، 5 در و تخته و چوب منبت عتیقه ، 8 اسم و تصویر و 13 نوع منسوجات بوده است.

تعدادی از این اشیاء در حال حاضر جزو آثار موزة ایران باستان محسوب می شود.

مرتضی خان ممتاز الملک ، پسر سوم حاجی میرزا بیدادگر ناظم المهام . باب ابتدا از غلام بچگان حرمسرا ناصرالدین شاه بود که بعدها وارد وزارت خارجه شد و در مأموریت های زیادی به سمت خارج رفت. او در سال 1334 در کابینة وثوق وزیر دائره‌المعارف و اوقاف شد تأسیس پای‌افزار ملی ایران یکی از مظاهر تمدن غرب و در واقع یکی از مؤسساتی بود که براساس نظام تمدنی غرب در ایران شکل گرفت.

باب سال 1304 شمسی ، این پای‌افزار در دوران رضا خان و بعد از خرید ساختمانهای عمارت مسعودیه برای وزارت معارف ،‌از محل خویش به ایوان آینه عمارت مسعودیه منتقل شد.

بعد از گسترش حفاری ها و کشف اشیای قید ، روز به سمت روز بر حجم آثار موزه ملی افزوده شد تا جایی که فکر ساختن موزه و ساختمانی بزرگ برای ثانیه توسط علی اصغر حکمت پوشش عمل پوشید و بخشی از اراضی میدان مشق سابق برای ساختن ثانیه در اختیار وزارت معارف قرار گرفت و طرح نقشه بنای موزه به کارشناسان فرانسوی واگذار شد.

آندره گدار باستان شناس فرانسوی ، نقشه موزه را در سال 1313 تحویل داد و عملیات ساختمانی از نیز سال ابتدا شد. در سال 1315 آثار و اشیای موزه ملی یا معارف از محل بنا مسعودیه به بنا کنونی منتقل شد.

 


  تاریخچه

    تارک در باغ ملی عمارتی است ساخته شده بسال 1340  هجری قمری.این عمارت بر سکوی بنا دیگری در همین مکان و با شمایلی نه چندان بی شبا هت با بنای اولیه ساخته شد.درشمال بنا سردر بستان ملی میدانی بوده که تمرینات نظامی قشون ،در پیمان قاجار در آن انجام می پذیرفته ،وبه نام میدان مشق معروف بوده است.

میدان مشق حد فاصل بین خیابانهایی بوده که امروزه با نامهای خیابان سرهنگ سخایی درشمال ،خیابان امام خمینی باب جنوب ،خیابان سی تیردرغرب و خیابان فردوسی درشرق داشته نامیده می شود.

میدان مشق از میادین عهد فتحعلیشاه قاجار می باشد ودر آن دوره تنها بنای موجود درآن، بنا قزاقخانه باب شمال آن بوده است. در،ورودی ضلع جنوبی این میدان بنای سر دری بود داشته که پشت از تغییر کاربری میدان از محل تمرینات نظامی به باغ ملی،که...

شناخت هنر تاریخچه هنر گرافیک


» :: شناخت صناعت تاریخچه هنر گرافیک

واژه گرافیک را در ایران " بستگی تصویری " نام نهاده اند گرافیک یا " بستگی تصویری " از قدمتی قید بلندقامت برخوردار است .

انسان های اولیه برای تهیه خوراک نقش حیوانات را بر روی زمین یا دیواره غارها می کشیدند زیرا از آن نوعی برداشت گرافیکی داشتند به این معنا که مطلب را فورا ً و براساس آماج و اشاره می فهمیدند و حرف تکیه حرف آن نیز عمل می کردند هنر گرافیک به مفهوم مدرن آن از عمر چندانی برخوردار نیست .

در ابتدا تاریخ گرافیک اروپا خوبست بدانیم که واژه گرافیک از لغت یونانی گرافئین گرفته شده که باب اصل به معنای خراشیدن ، تراش دادن و نوشتن بوده است حکاکی روی تیر و قلمزنی روی سایش را می توان دید .

اینگونه تکنیک چاپ و همچنین آماده سازی مواد و شکل چاپی ، شرایط نشر را هم ایجاد می بروز حکاکی روی چوب از اوایل قرن چهاردهم میلادی برای چاپ شمار محدودی از آنچه که می خواستند مناسب بود چرا که شکل چوبین را می توانستند باب صورت لزوم به کناری نهاده و فرم دیگری را بکار گیرند به دلیل آنکه چوب به وفور باب دسترس حیات و کار یا آنهم نسبتا ً آسان همزمان با رواج قرطاس ، امر تکثیر هم سرعت بیشتری گرفت تصویر و خط را از طریق قالب های چوبی بدست می آوردند با بهره گیری از تنه کاریهای ظریف بر روی لوحه های نرم چوبین ، نقاشی های رنگینی را تدارک می دیدند ( ورقهای بازی ، هجو نامه ) از سال 1430 میلادی با استعمال از صفحه های خط تصویری چاپی ( کنده کاری روی چوب ) ، تذکره هائی نیز به وجود آمد .

پس از آفرینش چاپ با حروف متحرک ، توسط یوهانس گوتنبرگ آلمانی ، حکاکی چوبین به عنوان عاملی برای تصویر سازی کتب بکار می رفت .

Johannes,Gutenberg : صفت پدیدآورنده افست ( Typographie = هنر یا تکنیک چاپگری کتاب ) ، بین سالهای 1394 و 1399 میلادی در شهر مانیتس ( شهری در کرانه رود ارجمند راین ، آلمان ) زاده شد و در سال 1468 در همانجا در اغماض او احتمالا ً باب سال 1428 میلادی از آن شهر تبعید گردید گوتنبرگ بسال 1434 حرف 1444 در شهر اشتراسبورگ ( استراسبورگ ) مشغول اختراع خویش بوده است وی باب سال 1444 یا 1445 به آبادی مانیتس بازگشته و نخستین کارگاه چوب خود را سرو سامان داد و با شخصی به سمت آوازه یوهانس فوست شرکتی را تأسیس کرد .

حرف ظهور فعال آلبرشت دورد ، این تکنیک ارتفاع گرفت که بدنبال او (کراناخ : نقاش و گرافیست آلمانی )،( بورکمایر : چهره‌نگار ، حکاک و طراح آلمانی )،( بالدونگ ملقب به سمت Grien : چهره‌نگار و طراح آلمانی )،( آلتدوژفر : چهره‌نگار و گرافیست آلمانی) ،( هوبر : نقاش و گرافیست اتریشی )،(هولباین : چهره‌نگار ، گرافیست و حکاک آلمانی) نیز در شکوفائی آن سهم بسزائی داشتند .

Albercht , Durer ( 1528-1471) : چهره‌نگار و گرافیست مشهور آلمانی و یکی از زمینه سازان رنسانس ؛ او پشت از جابجایی به فرانسه و سوییس به ایتالیا ذهاب و حرف تأثیرپذیری از شون گاور و مانتنا : نقاش و قلمزن آلمانی ، Andrea,Mantena  : نقاش و قلمزن ایتالیایی ) حرف شور و هیجان به حکاکی روی تیر پرداخت و در صفت های گوناگون آثار بسیاری از خود بر جا گذارد .

(Hans,Holbein  1553-1485 ، نابترین منادی رنسانس شمالی وخالق فرمهای غالبا ً مذهبی ، تنه کاریهای روی چوب او هنر گرافیک را با زیاتی کارگر به ارتفاع رسانید .

به موازات افست سیاه ، در شهر ونیز شکل برجسته " بریدگی سفید " هم به وجود آمد لوکاس کراناخ و اوگوداکارپی کنده کاری روی چوب را به برش سایه روشن تکامل بخشیدند در دور روشنگری ( سده 17 و 18 میلادی ) بی تردید آگاهی های اجتماعی هم در رویش و نمو هنر سهم انبوه داشته اند در اواخر قرن 16 علاقه هنرمندان آشکارا افت داشت اما پس از آن تکلیف جدیدی پیوسته با تصاویر مردمی نیز ایجاد گردید .

برخلاف حکاکی تیر که...

توجه به خط و نوشتار در مفهوم موجود در گذشته و اکنون


» :: تدقیق به خط و نوشتار باب مفهوم موجود در گذشته و اکنون

 

جوهره

بشر زمانی که خواست آنچه را باده اندیشد پرتره کند، قدم به دنیای خط و نگارش گذاشت و به دنبال آن طی حدود بیست هزار سال فرایندی طولانی و سراسر استحاله را به آهستگی و با ابهام پس سر نهاد.

این مقاله حرف این آماج نگاشته شده که هرچند اجمالی و گذرا، با کاستی های احتراز ناپذیر که ناشی از گستره وسیع مطالب باب این حوزه بوده، ابتدا رو نوشتی از تاریخ پرفراز و سرازیری خط و کتابت در جهان و ایران را به سمت تصویر بکشد، سپس فرضیاتی را در بخش نوشتار مطرح کرده، درستی یا نادرستی انها را مورد امعان رسم داده و در نهایت نیز پیشنهاداتی باب جانب رشد و ارتقای بهره وری فرهنگی از این میراث مکتوب ارائه دهد.

واژگان کلیدی: خط، نویسه، همخوان

 


مقدمه

خط و نوشتار در حقیقت وسیله ای برای ذخیره‌سازی اطلاعات است. در جوامع اولیه، پیش از بهره‌گیری از نوشتار، ذخیره‌سازی اطلاعات به کمک حافظه انجام میگرفت. بسیاری از دیرین شناسان بر این عقیده پایبندند که فرایند نوشتار از زمانی شکل ‌گرفت که ماده‌ای برای نوشته شدن بود داشت؛ به سمت عبارت دیگر، موجودیت نوشته وابسته به موجودیت ماده‌ای حیات که بتوان روی آن نوشت. نوع این جرم بر تکامل خط، شکل و اندازه آلت نوشتار تأثیر داشته است.  همانطور که گفته شد پیشینه نوشتار به سمت معنی عام، حدوداً به 20000 سال می‌رسد و از جمله موادی که نوشتار روی آنها صورت افسرده می‌توان به سنگ، چوب، فلز، پوست، برگ درخت، استخوان، صدف، گِل‌رُس و غیره استعاره کرد.

 آدم ها در غارها برای نخستین بار، تصاویر را بر روی سنگ و جدار آداب کردند. انها در مرحله درآغاز تصویرهای حقیقی را برای ارتباط ترسیم کردند و با این کار خط تصویری ابتدا شد .  از آن پس تقریبا هفده هزار واحد زمان ( درازا کشید حرف هنر الفبا و نوشتار، شگفت انگیزترین دستاورد انسان، به صورت تدریجی تکامل یابد.  باستان شناسان معتقدند که احیانا انسانهای اولیه علامتهای خط را به غرض صیانت حکایتهای خویش و تاریخ نویسی آغازین به پیشه گرفته اند.تعداد فراوان تصویر ها وعدم توانایی پرتره کردن مسائل عاطفی، کمبودهای این روش تحریر بود .کم کم تصویرها شکل آسان تر و نمادین تازگی به خود گرفتند و برای مفهوم‌ها عاطفی علائمی قراردادی وضع شد. (مثلا نقش دو پا نشانه راه رفتن وچشم اشک آلود نشانه اندوهگینی بود) و در آخر مجموعه این تلاشها نوعی الفبا اندیشه نگار را در دسترس نگارندگان پیمان .

 اهمیت نوشتار در سیر تحول جوامع انسانی به حدّی است که به سمت ارج بهره‌گیری یا عدم بهره‌گیری از خط، جوامع انسانی را به سمت دو گروه "دارای خط" و "فاقد خط" تقسیم کرده‌اند.

الفبا و نوشتار را می‌توان حرف دو مفهوم عام و خاص مورد اشاره قرار داد. مفهوم عام ثانیه حرف هر گونه استفاده از فرایند نوشتار جهت ذخیره‌سازی و انتقال اطلاعات دلالت می‌کند. بدیهی است که نوشتار حرف این مفهوم، کلیه نگاره‌های ما قبل تاریخ و مفاهیم منقوش بر دیواره غارها، خطوط تصویری و حتی خطوط امروز را نیز در ماخوذ باب حالی که نوشتار به معنی خاص یعنی مجموعه‌ای از نشانه‌های نوشتاری که بر پایه ویژگی‌های آوایی لسان انتظام یافته باشد پدیده‌ای است که امروزه به آن " الفبا" گفته می‌شود. پیشنیه نوشتار حرف این مفهوم به حدود هزاره سوم پیش از میلاد می‌رسد و از کهن‌ترین سرزمین‌هایی که از ثانیه برخه گرفته‌اند می‌توان به بین‌النهرین، چین، مصر، و یونان اشاره کرد.

 

ضرورت و اهمیت تحقیق

 همچنانکه به جانب دوران جدید تکنولوژی اطلاعات پیش باده رویم، ذخیره سازی، حفظ و در نهایت اشاعه اندیشه به تدریج وابستگی خود را به سمت فرایند نوشتار و الفبا از دست می دهد. رایانه ها با استفاده از ضربه های صفت و منفی، داده‌ها را در یک حافظه الکترونیکی ذخیره می کنند، کاری که روزگاری در عصر سنتهای شفاهی در مغز آدم اجرا می شد. اسم که در اکناف ما همه جسم در اسم دگرگونی است، شاید وقت ان فرا رسیده باشد که به ارزیابی دوباره ای از صفت نوشتار و الفبا بپردازیم اما اینبار آن را از دیدگاه کارایی در ذخیره سازی اطلاعات و نه صرفا لسان مد نظر رسم دهیم، اطلاعاتی که طبعا در بقای اقتصادی و دیپلماتیک یک جامعه ضروری و حیاتی می نمایند.

 

هدف از تحقیق

آماج از این تحقیق تدقیق به خط و نوشتار در مفهوم موجود در گذشته و اکنون به آغاز آژانس ذخیره سازی اطلاعات و بررسی کنش متقابل میان جامعه و نوشتار باب اعصار مختلف است.

 


فرضیات تحقیق

1- اینطور به سمت نظر می جوخه که اختراع بخش اعظمی از خطوط مورد استفاده توسط اقوام در محدوده های جغرافیایی مختلف با انگیزه بازرگانی و تجارت همراه بوده است؟

2-  خط در هر بخش جغرافیایی زائیده شرایط نیز منطقه بوده و ویژگی ها و خصوصیات خط های دیگر در ماهیت  انها تاثیری نداشته است؟

3- به سمت نظر باده رسد، توسعه تکنولوژی و در نیتجه ان کاهش اهمیت خط و نوشتار باب حال حاضر، تاثیر مثبتی در رواج الفبا تصویری داشته است.

 


فصل دوم

منشاء و تکامل خط 

 

خط چیست و چه کسی بدان نیازمند است؟

نوشتار به سمت طور کلی نوعی ذخیره سازی داده‌ها است، اگر چه تنها گونه آن نیست. سالها پیش از پیدایش خط و حتی همزمان با ‌آن، حافظه آدم این وظیفه را بر تقبل داشته است. جوامع بشری، اجرا این مهم را به حفظه گروهی از فرهیختگان و برگزیدگان واگذار کرده بودند؛ تمام چند باید اذعان داشت که این دو شیوه ذخیره سازی اطلاعات تفاوتهای بنیادی حرف یکدیگر دارند که بیشتر به انتقال و انتشار اطلاعات مرتبط می شود انتقال شفاهی اطلاعات به تناسب ماهیت و پیچیدگی اش، مستلزم تماس شخصی و اکثر طولانی و ممتد دو بدن یا بیشتر است و غالبا محتاج مدت زمانی است تا جابجایی دهنده مطمئن شود که آگاهی گیرنده، مطالب را به حفظه سپرده و میتواند به دیگری منتقل سازد باب نوشتار، اطلاعات به شیوه ای عینی نگاشته می شود و ار نوشته مورد نظر، منقول باشد ،در تمامی شرایط زمانی و مکانی ،برای کلیه افرادی که بتوانند ثانیه را بخوانند، برازنده استفاده خواهد بود حافظه در اینجا نیز نقش بنیادین بر تقبل دارد، اما این بار به صورت کوششی که یک بار و برای همیشه انجام می گیردکه همانا یادگیری قواعد ابتدایی یا پیچیده خط مناسبت استفاده است پس از پس سر جادادن این مرحله، تمامی اطلاعاتی که بدین طریق ذخیره شده است در دسترس آگاهان این قواعد قرار خواهد گرفت

نوشتار مزایای دیگری نیز به همراه دارد میزان داده هایی که حفظه آدم قادر به نگاهداری است بسیار محدود می باشد، باب حالیکه، برای میزان اطلاعاتی که می توان به صورت مکتوب ذخیره کرد،دست کم از دیدگاه نظری، هیچگونه محدودیتی بود ندارد از این گذشته، ذخیره داده‌ها در قالب نوشتار، آدم را از وظیفه دشوار انجذاب کامل و احتمالا دایمی برخی اطلاعات ویژه رها می سازد و امکان تانی و بازنگری آن را شبر می دهد. بدین ترتیب، انسان نه تنها باقدرت به سمت فراگرفتن دانش گذشتگان خود است، بلکه امکان بکارگیری آن را برای دست یازیدن به کشفیات نوین و نتیجه گیری های جدید نیز مهیا می سازد، حرف از این طریق بر مجموعه داده های موجود بیافزاید از این بند می استطاعت چنین گرفت که اطلاعات مکتوب قابل تغییرند، در حالیکه در سنخ ملفوظ، به سمت تفکر انتقادی اجازه بروز داده نخواهد شد؛ به سمت همین دلیل اشعار، چاه مذهبی و چه غیر مذهبی؛ در پرداختن به تاریخ، خواه افسانه، چه دلاوری یا نیمه تخیلی؛ یا اطلاعات محرمانه ای که نباید از محدوده گروهی خاص فراتر رود، به سنخ ملفوظ زبان ارجحیت داده شده است.

اگر نوشتار صرفا اندوخته اطلاعات باشد، گونه های آن از ارزش یکسانی برخوردار خواهد بود هر جامعه ای اطلاعات بایست برای بقای خود را ذخیره می کند، تاب توان رمق قوت از آن طریق بتواند عملکرد موثری از خود ابراز دهد بدین ترتیب نقاشی های ضمیر اول شخص جمع قبل تاریخ بر روی صخره ها، ابزارهای کمک حافظه ای، چوب خط، ریسمان بند خورده، خطوط تصویری، هجایی، همخوانی یا الفبایی در بنیاد با یکدیگر تفاوتی ندارند بدین ترتیب نه خط ابتدایی وجود دارد، نه الفبا پیشاهنگ و نه خطی را می استطاعت برزخی لحاظ کرد (اصطلاحاتی که در کتابهای تاریخ خط زیاد به کار می رود )،زیرا جوامع باب مرحله خاصی از بسط اقتصادی و اجتماعی خود صورتهای معینی از ذخیره اطلاعات را به کار می گیرند و ار صورتی خاص از اندوخته داده‌ها بتواند هدف مطلوب را اجرا بخشد، نیز صورت خاص، برای جامعه بکار گیرنده اش، شکل مناسب نوشتار خواهد بود

تمامی گونه های خط را باب بنیاد می توان به دو گروه اندیشه نگار و آوانگار تقسیم کرد در خطوط اندیشه نگار، اندیشه به سمت طور مستقیم منتقل میز شود برای نمونه، تصویر (پا) می تواند به معنی (پا) یا (رفتن) باشد و تصویر (درخت) معنی (درخت) یا (تازه)،(سبز)،(زندگی)یا نظایر آن را القا کند خط آوانگار بسیار پیچیده تراست و برخلاف آنچه تجربه و آموختۀ ضمیر اول شخص جمع تلقین می کند، طبیعی خیس یا الزاما کارآمدتر نیست، بلکه از بسیاری جهات فرایندی پر پیچ وخم و حرف حدی غیر طبیعی است اندیشه، نخست باید به آواهایی از یک واژه یا جمله خاص در زبانی مشخص، برگردانده شود و آن‌گاه به شکل آماج اى بر یک صفحه کنده کاری، نقاشی یا نقر شود این نشانه ها اغلب با مفهوم اندیشه اصلی کوچکترین ارتباط ای ندارند از آنجا که هدف نهایی از ذخیرۀ اطلاعات، همانا ایجاد ارتباط است، این نشانه ها را باید به آواهای موجود در لسان برگرداند و بدین ترتیب واژه، تمام و اندیشه اصلی را در ذهن خواننده بازسازی کرد ؛و این دقیقا همان نگرشی است که مردم ابتدایی بدون داشتن خطی براى خود، به مساله دارند.

اگر چه تمایز میان این تاخت خط، آزاد و بنیادین است، لیک قراردادن تمامی خطوط به سمت طور کامل و قاطع در شکل یکی از این دو گونه، اشتباهی فاحش است. این قضا که کدام خط باب جامعه به کار می رود یا برگزیده می شود، بیشتر به ویژگیهایی آن جامعه وابسته است و نه بر عکس؛ به بند ساده تر، الفبا به تنهایى قادر به تغییر یک اجتماع نیست. اگر خط با حیات و بقای یک جامعه بی ارتباط باشد،جامعه یا آن را به کلی نخواهد پذیرفت ویا عزب بطور محدود و غالبا برای استفادۀ بخش کوچکی از افراد ممتاز جامعه، به قبول آن بدن درخواهد داد. هرگاه جامعه ای به بار ای از بسط رسیده باشد که به بود دستگاه نوشتاری خاصی برای بازرگانی وادارۀ امور ضروری متعهد گردد، مساله را به شکلی برای خود حل خواهد کرد؛ بدین ترتیب که یا نوعی خط از میان صورتهای غیر شفاهی و از پیش موجود ذخیره سازی اطلاعات(از قبیل ابزارهای کمک حافظه، آماج های دارایی نما، نمادهای تصویری و تیر خط ها) پدیدار خواهد شد و یا به تناسب انتظام سیاسی جامعه، دستگاه نوشتاری جامعه ای دیگر، که الزاما جام غالب نیز نیست، به سمت نیز شکل اصلی یا با تغییراتی مورد استفاده قرار خواهد گرفت. این موضوع حتی در شرایطی که صورت نوشتاری مذکور حرف ویژگیهای زبانشناختی جامعه وام گیرنده نیز بیجا باشد، مصداق دارد؛ در این مناسبت می توان بین النهرین و ژاپن را نمونه آورد. در مقابل لیک اجتماع ای را سراغ نداریم که نخست گونه  نظام مندی از نوشتار را بسط داده و سپس میزان کارآیی اجتماعی و اقتصادی خود را افزایش داده باشد. الفبا باقدرت به پدید آوردن تمدنی نوین یا گونه ای تازه از اجتماع نیست، لیک این امکان برای جامعه وجود دارد تا سنخ ای نوین از ذخیره سازی اطلاعات را بیآفرینند. اکنون به ارزیابی این تاخت گروه اصلی بپردازیم. پیش از این، دربارۀ مزایای امت نخست ، یعنی صورت اندیشه نگار خط سخن کردیم. این مزایا به امکان جابجایی مستقیم اندیشه از نویسنده به اسم بدون میانجیگری زبانی خاص مرتبط است. به سمت بند دیگر، این گونه خط مستقل از زبان است و به تمام زبانی می تواند خوانده شود و درک گردد. در این مناسبت مى توان خط چینى را نمونه آورد. اشکال این الفبا کثرت آماج هایی است که باید مورد استفاده قرار گیرند و طبعا بخاطر سپرده شوند. تعداد این نشانه ها برای مقاصد ادبی 50000 و برای استفاده های روزانه بین 2000تا 4000 است. در خطوط آوانگار نخست اندیشه به آوا برگردانده می شود؛سپس آواها به صورت آماج های قراردادی و غالبا مجرد نمایانده شده و سپس این آماج ها به سمت آواهای همان زبان و در نهایت به اندیشه اصلی برگردانده می شوند. هرگاه زبانی دارای دستگاه نوشتاری مدونی باشد،تغییر صورت نوشتاری صفت تغییرات آوایی خواهد بود واز آنجا که تغییر خط به کندى صورت مى پذیرد،صورتهاى گفتارى و نوشتارى مى توانند اختلاف قابل توجهى با یکدیگر داشته باشند. براى نمونه مى توان از زبان وخط انگلیسى نام برد.این مساله باب مورد زبانهایى نیز که از الفبا آوانگارى متفاوت با ساخت آوایى خود استعمال مى کنند،مصداق دارد. از سوى دیگر یک الفبا آوانگار،خواه همخوانى،خواه هجایى یا الفبایى،امتیازات بیشمارى دارد. خطوط هجایى،همخوانى والفبایى در مقایسه حرف 50000یا ید کم 2000 نشانۀ خط چینى یا 700 نشانۀ هیروگلیف مصرى،مى توانند وظیفۀ خود را با 20 تا 60 آماج اجرا دهند. بدین ترتیب،چنین خطوطى با بهره خیس بوده،براى یادگیرى محتاج زمانى کمتراند و از نظر حجم نوشته اثر شده نیز احتیاج به فضاى کوچکترى دارند ،بنابراین خطوط آوانگار مقرون به بهره اند. اسم استخبار این است که...