فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

معماری مساجد مختلف در شهر یزد


» :: معماری مسجدها مختلف در شهر یزد

پیشگفتار

 مطالب این مجموعه حرف آغاز بررسی تزئینات ونقوش مسجد جامع یزد جمع گرد آوری شده و سعی برآن بوده تا جایی که متون تاریخی باقیمانده و منبع‌ها و سوابق تاریخی مسجد تام یزد اجازه داده است به ذکر توضیحاتی راجع به مصالح و کتیبه ها و تاریخ بنای ثانیه و تغییرات ایجاد شده حرف آن در طول سالیان، بپردازیم.

ار چه نقوش شکل گرفته حرف ثانیه به طور عموم در تمام بناهای اسلامی ایران به چشم می خورد ولی خالی از لطف عدم که به بررسی تزئینات این مجموعه بپردازیم زیرا مجموعه بنای سجده‌گاه جامع یزد در شهری است که دارای بافت  سنتی دست نخورده ای نسبت به سمت بناهای شهرهای دیگر  است، حرف این حال بناهای باستانی و اسلامی ایران همگی دارای لطف خاص خودشان هستند که معماران تلاشگر و آرتیست با اطلاعات و دانش معماری بالابه تأ سیس بناها همت گمارده اند.

اسم چه به صورت تحقیق دانشگاهی یا هنر عنوان دیگری اساساً علاقه و توجه شخصی و میل به آگاه‌بودن در مناسبت عظیم تاریخی داشته باشم و به این مسیر رنگارنگ قدم گذاشته و هنر گوشه دیگری از این سرزمین را ورق بزنیم، رسیده فضای زیبا و ملکوتی شویم از داخل مقرنها عبور کنیم و ایوانها را پشت تارک گذارده و جاده پر پیچ و خم نقوش اسلیمی و ختایی را گرفته از اندرون بوته ها گذشته م گلدسته ها را دور بزنیم تا شاید تفحه ای از روح و ذوق هنری معمار و نقشبند این بنا از جان خسته ضمیر اول شخص جمع گذر کند و جانی تازه به ما ببخشد.

دیدن و مشاهده کردن این گونه صناعت های تاریخی که از سالیان باقی مانده شاید تلنگری باشد برای تمامی از اهتمام افتادگان راه هنر و بروز خلاقیت و پشتکار.


مقدمه

هنر آتمسفر هره ای است که از ذرات هر ایرانی به فضل الهی به ودیعه نماده شده است. به همین انگیزه جلوه های صناعت باب تمام مظاهر و مقوله های زندگی ایرانی مانند:‌ معماری، نقاشی ، خط وکتابت ، قماش بافی، قالی وگلیم بافی، فلزکاری، سفالگری و ...... در طول تاریخ ابراز و بروز داشته و دنیایی از زیباییها، ذوق، خلاقیت و ابتکار را پدید آورده است.

یکی از مظاهر انعکاس هنر ایرانی باب معماری این سرزمین است آرتیست معمار ایرانی، از ابتدای کار و ازهنگام بکارگیری آجر که ازمصالح اولیه ایجاد بنا به شمار می رفته زیبا ترین نقشها  و طرحها را هنگام ایجاد دیوارها و پوششی گنبد ها وگوشواره ها، مقرنس ها و طاقنما ها خلق کرده است و در روند تکاملی آن با گره چینی، گل اندازی، بند سازی وآجر کاری خفته و رفته، شاهکار های بی نظیری را به وجود آورده است.

هنگام استفاده از گچ با خلق گچبریهایی حرف نقوش هندسی، گیاهی، دنیایی از خلاقیت را که  باب دنیا بی نظیر می باشد آفریده و در استفاده از چوب برای پنجره ها و درها با بهره گیری از فتونی نظیر منبت، مشبک، معرق، کنده کاری، صفت سازی ونقاشی روی چوب، خرق‌عادت باور نکردنی را پدید آورده است.

برای تزیین بنا از کاشیهایی یک رنگ، هفت رنگ، معرق، طلایی و .... شیشه و آیینه باب شکلها و رنگها و ابعاد گوناگون، مدد جسته و دنیایی از زیبایی و خلاقیت و صناعت را عرضه کرده و همه اینها به دوست حجاریهای زیبا،  بناگر هایی را باب جای جای ایران بر خطوه و استوار کرده است.

بدون تردید تحقق این همه زیبابیها و خلاقیت جز به سمت استعانت عشق به معبود امکان پذیر نبود، چراکه بیشترین جلوه آنها را در مسجد، محراب و زیارتگاه می توان دید.

بناهای مذهبی، همواره مناسبت احترام و توجه ملل و اقوام جوراجور درطول تاریخ بوده است، و به لحاظ همین اهمیت، پیوسته کاملترین تجربه های هنری هنرمندان برجسته هر دوران تاریخی در خدمت معماری و تزیین نقوش به کار رفته در احداث چنین اماکنی بوده است. این اشتیاق و توجه و بذل سرمایه های مادی و معنوی، خیر از باب منافع اقتصادیو اغراض مادی، بلکه حرف مبنای کشش و علاقه ای قلبی حرف اساس گرایش فطری مردم به مکاتب الهی بروز کرده است. چاه بسا مردمی که حرف مشکلات و تنگناهای اقتصادی قرین بوده، اما در سرمایه گذاری برای مظاهر معنوی، از جمله بناهای خویش به سمت مقدسات مذهبی، از هیچگونه ایثاری فروگذار نکرده اند.

بناهای رفیع و حرف شکوهی که در طول تاریخ برای معابد، مساجد وکلیساها،‌سر برافراشته اند، با یک پشتوانه قلبی و عشق حقیقی همراه بوده است.

باب تاریخ اسلام، سجده‌گاه در رأس توجه مردم، به ویژه هنرمندان باورمند به مبانی دینی قرار داشته است. در دوره هایی که اثری ازپیشرفتهای علمی و صنعتی باب هیچ کجای عالم دیده نمی شود، بر جسته ترین آثار معماری جهان، از میان مساجد بزرگ در جای  اسم است،‌ اگر چه به علل گوناگون، بویژه هجوم ارتشهای متجاوز بیگانه به کشورهای اسلامی بسیاری از ابنیه مهم و مسجدها تاریخی دچار تخریب و ویرانی شده و رد مهم مکتوب و میراث فرهنگی مسلمین که اسیر غارت و آتش سوزی در کتابخانه های مهم جهان اسلام شده است، ما را ا زگنجینه های مهمی محروم کرده است،‌ با این حال آنچه بر جای مانده، خود  دریچه ای است برای آگاهی بزرگواری معماری به کار رفته در بنای مساجد بزرگ تاریخی،  بویژه آن که باب معماری و کاشیکاری بناها، مظاهر معنوی و مفاهیم والای مذهبی چاه باب انتخاب رنگ و چه در انتخاب شکل و فرم بسیار ماهرانه تلفیق شده اند،‌ و فضایی به وجود آورده است که انسان شیفته معنویت را بسوی خود می خواند.


« مسجد » در معماری ایران.

در هنر و معماری ایرانی و به ویژه معماری مسجدها حرف دو پدیده شکل و محتوایا عینیت و ذهنیت - و در یک کلام شکل و روح مواجهیم.

هنر معماری دارای سه جنبه است یکی جایگاه ایز در آبادی یا معماری شهری ، طراحی خود بنا یا حجم اثر، و در نهایت هنر های وابسته به سمت معماری که شامل مواردی چون نور ورنگ و پرتره است، می گردد که این اخیر با آنکه نقشی محوری در آنچه که معماری ایرانی نا مید ه می شود دارد، اما در دوران های پسین ، این شیوه یا مهجور گشته یا نقشی حاشیه یی یافته است. حال آنکه چنین ظرفیتی را دارد که جا سازی کند و بدون اینکه ترکیب احجام نامتجانس ضرورت یابد، فضاهای دلخواه را ایجاد نماید.

انسان- و به تبع او اثر هنری- موجودیت نمی یابد، به‌جز آنکه قالب و روحی داشته باشد. شکل و جان دو وجه متفک یا دوست و ترکیبی نیستند، بلکه وجوهی جلیس و عجیبند که هیچ کدام بدون دیگری موجودیت و معنا نمی یابد. خیر هر قالبی محمل هر روحی است و نه روحی تاب نشستن حرف تمام قالبی را دارد. این تاخت تنها با یکدیگر موجودیت می یابد و رشد می کنند و مرتبت بود می یابند.

درهنر معماری، اثر و روح حاکم بر جابجایی آن از یکدیگر منفک نیستندو نمی توانند که باشند. نمی استطاعت فضایی را تخیل نمود، بدون آنکه صورت و شمایلی برایش قائل گشت و به همین عنوان نمی توان چهره و شمایلی اندیشه نمود و مصالح آن را در نظر نداشت- روح فراخ در همنشین با قالب تنگ همچون انیسش خرد و تحقیر می گردد یا قالب شکسته حرف می دارد. قالب فراخ نیز ذلیل روح حقیر شده، ویرانه می شود. این دو تنها پاس شد متناسب و همپای یکدیگر، کارا و زیبنده می گردند. درفضا سازی ایرانی علاوه حرف ترکیب یا انتزاع حجمی، از نقوش و صبغه و نور پردازی هم، به غرض القای انتزاع یا ترکیب فضایی استفاده شایان و برازنده توجهی می شود به این معنا که باب یک معنا که  در یک فضای راسته، شکست نور یا تفرق نقوش، قطعه ای را مجرء یا گسسته می نمایاند و بالعکس بدین لحاظ شناخت نقوش و در رأس ثانیه گره بنایی، در جا سازی ایرانی نقشی مؤثر و ناگزیر دارد.

سوژه قالب و روح در بیان هنری و جا سازی  معماری، نه ماجرای راکب و مرکب که بحث بود و موجودیت است. تذهیب کاران در طراحی، اشکالی را می آفرینند که « مداخل» نام دارد و آن صورت اشکالی است که « روالت» به هنگام نقشپردازی خویش بخود « بوم آلت» را نیز مد نظر دارد. و هیچ یک از  آلتهای « رو» و « بوم» بدون دیگری موجودیت نمی یابند. اما هر مداخلی مناسب تمام زمینه ای نیست. به این معنا که تیزی و پخی یا راستگی و تقوس پرتره مداخل را، نه آهنگ نتشبند که منظور نظر او، یعنی مکانت و فضا سازی نقش است که تعیین می کند. هرچند که رنگ و پرتو نیز در این نقوش تأثیر ناگزیر و درخور دارند، درآمد نهایتاً  در پیچیده ترین و رفیع ترین مرتبت خود به بند بنایی مبدل می شود. بند درمسیر تحول خود از مداخل تا گره و از گره حرف « گره در گره » و حتی « شاه گره » تا آنجا پیش می رود که به شطرنج معماران معروف می گرد. لیک در این عرصه همچنان انعطاف و شکل خود را به صور وطرق جوراجور حفظ می نماید و به بند کند وتند و شل و در مواضعی دستگردان مبدل می شود که به سمت انضمام رنگ، قوالبی بازهم شأن و محشور با روح حاکم بر فضا سازی است.

معرفت حاکم بر هر ایز معماری یا شهری، نقشی بنیادین درتحول شخصیت و ادراک حیثیت آن اثر باب طول زمان و همچنین در احساس مخاطبان ایفا می نماید. نقوش باب جا سازی نقشی تعیین کننده دارند. فضا سازی مناسب، حرف آلبوم تمهیدات مندرج در آن رمز ماندگاری و موجب جاودانگی این رد در طول حیات بشری گردیده است.

کاربرد نقوش درحیثیت خارجی و فضا سازی درونی هر ایز معماری، مؤثر و بلکه تعیین کننده است. گره بنایی درمیان نقوش ایرانی جایگاهی رفیع و بی مانند دارد، تا آنجا شاید پرتره دیگری همچون بند درفضا سازی معماری ایرانی عمومیت نیافته و دخیل نگشته است.


عملکرد های مسجدها مختلف

همانگونه که دین اسلام، تنها دین عبادت و پرستش و تدقیق به آداب و مراسم عبادی نیست و حوزه نفوذ احکام و قوانین ثانیه شامل تمام ابعاد و عرصه زندگی فردی و جمعی است، مسجد نیز، تنها فضایی ویژه برای عبادت نمی باشد.

بلکه اضافه بر جلسه های وعظ و تربیت مسلمین، انجمن ها و مجالس درس و بحث نیز در آن تشکیل می شد و می شود. حتی پس از اواخر سده سوم و اوایل سده چهارم هجری که فضای مدرسه به صورتی جدا و متمایز از مسجد پدید آمد، پیوسته در برخی ازمسجد ها تدریس علوم مذهبی حرف قرن و دهه های اخیر ادامه داشته است. علاوه حرف این اکثر مسجدها سنگر مبارزه اجتماعی مردم علیه حکام جبار، و کانون انجمن کردن مردم باب هنگام خوف و اضطرار بوده است.

مسجدها را از نظر دامنه نوع‌به‌نوع و صفت کارکرد های آنها می توان به چهار گروه طبقه بندی کرد: - امت نخست، شامل مسجدهای جامع و مسجدهای بزرگی می شود که میانجیگری سلاطین، وزاء و حکام اسم می شدند. اداره عموم این مسجدها میانجیگری بانی یا مأموران دولتی صورت می گرفت و آنان در اغلب موارد به هر کسی اجازت پیشنمازی یا تدریس برگزیده می شدند. دربرخی از مسجدها ی تام ، قید پیشنماز همزمان به اقامه نماز می پرداختند و پیروان هر مذهب و مسلک با اقتدا به پیشوای خود، نماز برگزار می کردند.

- گروه دوم، شامل سجده‌گاه های متوسطی می شود که توسط بزرگان محلی، علما و یا مشارکت عمومی مردم اسم می شد. باب بسیاری از این مسجدها ها برای پیشنماز و دیگر افراد مسجد، شرط خاصی بود نداشت واز محدودیتهایی که در مساجد نوع اول ایجاد می شد، خبری نبود. هرچند باید تدقیق داشت که بعضی اوقات، پیرامون تمام مذهب برای خود مسجد جداگانه ای می ساختند که پیشنماز و مدرسان ثانیه از پیروان شاخه های همان مذهب بودند.

- گروه سوم ، شامل مسجد- مدرسه ها می شود. با وجود آنکه تعداد این سجده‌گاه - مدرسه ها بسیار اندک و انگشت شمار است، لیک اهمیت آنها از جانب اینکه دو عملکرد عبادی و آموزشی، همزمان و به موازات یکدیگر ، هر کدام بخشی از فضای کالبدی را به سمت خود اختصاص داده اند، قابل تدقیق است. مسجد ومدرسه بسیار جالب آقا بزرگ باب کاشان ، و سجده‌گاه و مدرسه سید در اصفهان از بارزترین نمونه های این گروه از مسجدها هستند.

امت چهارم، حاوی مسجدهای بسیار کوچکی می شود که عمده ترین و شاید عزب عملکرد آنها، جنبه عبادی آنها بوده است و تنها در آنها نماز بجا آورده می شد. درمثل درنایین برخی از مسجدهای کوچک هستند که مساحتی درحدود ده متر چهارگوش دارند. این مسجدها میانجیگری افراد خیر خواه باب محله ها یا در امتداد بدنه بازار و مراکز اقتصادی ساخته می شدند...


معماری مساجد مختلف در شهر یزد


» :: معماری مسجدها مختلف باب شهر یزد

پیشگفتار

 مطالب این مجموعه با عنوان بررسی تزئینات ونقوش مسجد جامع یزد جمع گرد آوری شده و سعی برآن بوده حرف جایی که متون تاریخی باقیمانده و منابع و سوابق تاریخی سجده‌گاه تام یزد اجازه داده است به ذکر توضیحاتی راجع به مصالح و کتیبه ها و تاریخ بنای ثانیه و تغییرات ایجاد شده بر ثانیه در طول سالیان، بپردازیم.

اگر چاه نقوش شکل گرفته بر آن به سمت کوه طور عموم در تمام بناهای اسلامی ایران به چشم می خورد ولی خالی از لطف عدم که به بررسی تزئینات این مجموعه بپردازیم زیرا مجموعه بنای مسجد جامع یزد در شهری است که دارای بافت  سنتی دست نخورده ای انتساب به سمت بناهای شهرهای دیگر  است، با این حال بناهای باستانی و اسلامی ایران همگی دارای لطف خاص خودشان هستند که معماران فعل فعال و هنرمند با اطلاعات و دانش معماری بالابه تأ سیس بناها همت گمارده اند.

حال چه به صورت تحقیق دانشگاهی یا هنر آغاز دیگری قطعاً علاقه و تدقیق شخصی و میل به دانستن در مناسبت عظیم تاریخی داشته باشم و به این مسیر رنگارنگ قدم گذاشته و هنر زاویه دیگری از این سرزمین را ورق بزنیم، رسیده فضای زیبا و ملکوتی شویم از داخل مقرنها عبور کنیم و ایوانها را پشت سر گذارده و جاده پر پیچ و خم نقوش اسلیمی و ختایی را گرفته از داخل بوته ها گذشته م مناره ها را دور بزنیم تا شاید تفحه ای از روح و ذوق هنری استاد و نقشبند این بناگر از روح خسته ما گذر کند و جانی تازه به ما ببخشد.

دیدن و مشاهده کردن این گونه هنر های تاریخی که از سالیان باقی مانده شاید تلنگری باشد برای تمامی از تلاش افتادگان راه صناعت و بروز خلاقیت و پشتکار.


آغاز

هنر آتمسفر هره ای است که از ذرات هر ایرانی به فضل الهی به ودیعه نماده شده است. به همین علت جلوه های هنر در تمام حمایت‌کننده و مقوله های زندگی ایرانی مانند:‌ معماری، نقاشی ، خط وکتابت ، قماش بافی، قالی وگلیم بافی، فلزکاری، سفالگری و ...... در درازا تاریخ بروز و بروز داشته و دنیایی از زیباییها، ذوق، خلاقیت و ابتکار را پدید آورده است.

یکی از مظاهر انعکاس هنر ایرانی در معماری این سرزمین است هنرمند استاد ایرانی، از ابتدای کار و ازهنگام بکارگیری آجر که ازمصالح اولیه احداث بناگر به سمت شمار می رفته زیبا ترین نقشها  و طرحها را اثنا ایجاد دیوارها و پوششی گنبد ها وگوشواره ها، مقرنس ها و طاقنما ها آفریدن کرده است و در روند تکاملی ثانیه با گره چینی، گل اندازی، بند سازی وآجر کاری خفته و رفته، شاهکار های بی نظیری را به وجود آورده است.

اثنا استفاده از گچ حرف آفریدن گچبریهایی با نقوش هندسی، گیاهی، دنیایی از خلاقیت را که  در دنیا بی نظیر می باشد آفریده و در استفاده از تیر برای پنجره ها و درها با برخه گیری از فتونی نظیر منبت، مشبک، معرق، کنده کاری، خاتم سازی ونقاشی روی چوب، اعجاز باور نکردنی را پدید آورده است.

برای تزیین بنا از کاشیهایی یک رنگ، هفت رنگ، معرق، طلایی و .... شیشه و آیینه باب شکلها و رنگها و ابعاد گوناگون، مدد جسته و دنیایی از زیبایی و خلاقیت و صناعت را عرضه کرده و همه اینها به سمت همراه حجاریهای زیبا،  بنا هایی را در جای جای ایران بر پا و استوار کرده است.

بدون تردید تحقق این همه زیبابیها و خلاقیت جز به استعانت عشق به سمت معبود امکان پذیر نبود، چراکه بیشترین جلوه آنها را در مسجد، محراب و زیارتگاه می توان دید.

بناهای مذهبی، همواره مناسبت احترام و تدقیق ملل و اقوام مختلف درطول تاریخ بوده است، و به لحاظ همین اهمیت، پیوسته کاملترین تجربه های هنری هنرمندان سرآمد هر دوره تاریخی در پرستش معماری و تزیین نقوش به کار رفته باب احداث چنین اماکنی بوده است. این علاقه و توجه و بخشش سرمایه های مادی و معنوی، نه از باب منافع اقتصادیو اغراض مادی، بلکه بر مبنای کشش و اشتیاق ای قلبی حرف اساس گرایش فطری مردم به مکاتب الهی بروز کرده است. چه بسا مردمی که با مشکلات و تنگناهای اقتصادی قرین بوده، اما باب سرمایه گذاری برای مظاهر معنوی، از جمله بناهای وابسته به مقدسات مذهبی، از هیچگونه ایثاری فروگذار نکرده اند.

بناهای رفیع و حرف شکوهی که باب طول تاریخ برای معابد، مساجد وکلیساها،‌سر برافراشته اند، با یک اعتبار قلبی و عشق حقیقی دوست بوده است.

در تاریخ اسلام، سجده‌گاه در رأس توجه مردم، به سمت ویژه هنرمندان معتقد به مبانی دینی قرار داشته است. در دوران هایی که اثری ازپیشرفتهای علمی و صنعتی در هیچ کجای عالم دیده نمی شود، بر جسته ترین آثار معماری جهان، از میان مساجد ارجمند باب جای  مانده است،‌ اگر چه به علل گوناگون، بویژه هجوم ارتشهای افزون بیگانه به سمت کشورهای اسلامی بسیاری از ابنیه مهم و مساجد تاریخی دچار تخریب و ویرانی شده و آثار بااهمیت مکتوب و میراث فرهنگی مسلمین که اسیر غارت و آتش سوزی در کتابخانه های مهم جهان اسلام شده است، ضمیر اول شخص جمع را ا زگنجینه های مهمی محروم کرده است،‌ با این حال آنچه بر جای مانده، خود  دریچه ای است برای آگاهی عظمت معماری به کار رفته باب بنای مساجد بزرگ تاریخی،  بویژه آن که باب معماری و کاشیکاری بناها، مظاهر معنوی و مفاهیم والای مذهبی چه باب انتخاب صبغه و چه در انتخاب شکل و شکل بسیار ماهرانه تلفیق شده اند،‌ و فضایی به وجود آورده است که انسان شیفته معنویت را بسوی خویش می خواند.


« سجده‌گاه » در معماری ایران.

در هنر و معماری ایرانی و به ویژه معماری مسجدها با دو پدیده شکل و محتوایا عینیت و ذهنیت - و در یک کلام قالب و روح مواجهیم.

هنر معماری دارای سه جنبه است یکی جایگاه اثر باب شهر یا معماری شهری ، طراحی خود بنا یا حجم اثر، و در نهایت صناعت های وابسته به معماری که شامل مواردی برای‌اینکه نور ورنگ و نقش است، می گردد که این اخیر حرف آنکه نقشی محوری باب آنچه که معماری ایرانی نا مید ه می شود دارد، لیک در دوره های پسین ، این شیوه یا مهجور گشته یا نقشی حاشیه یی یافته است. حال آنکه چنین ظرفیتی را دارد که فضا سازی کند و بری اینکه ترکیب احجام نامتجانس ضرورت یابد، فضاهای دلخواه را ایجاد نماید.

انسان- و به سمت تبع او اثر هنری- موجودیت نمی یابد، به‌جز آنکه قالب و روحی داشته باشد. قالب و روح دو چهره متفک یا دوست و ترکیبی نیستند، بلکه وجوهی محشور و عجیبند که هیچ کدام بدون دیگری موجودیت و معنا نمی یابد. خیر تمام قالبی محمل هر روحی است و نه روحی تاب نشستن حرف تمام قالبی را دارد. این تاخت تنها با یکدیگر موجودیت می یابد و رویش می کنند و مرتبت وجود می یابند.

درهنر معماری، اثر و روح حاکم بر جابجایی ثانیه از یکدیگر منفک نیستندو نمی توانند که باشند. نمی استطاعت فضایی را تخیل نمود، بدون آنکه صورت و شمایلی برایش قائل تفرج و به همین عنوان نمی توان صورت و شمایلی تصور بروز و مصالح ثانیه را در نظر نداشت- روح فراخ در همنشین حرف شکل تنگ همچون انیسش خرد و تحقیر می گردد یا قالب شکسته بر می دارد. قالب فراخ نیز ذلیل روح حقیر شده، ویرانه می شود. این دو عزب بار شد متناسب و همپای یکدیگر، کارا و زیبنده می گردند. درفضا سازی ایرانی علاوه بر ترکیب یا تجرید حجمی، از نقوش و رنگ و پرتو پردازی هم، به منظور القای انتزاع یا ترکیب فضایی استفاده شایان و قابل توجهی می شود به این معنا که در یک مراد که  در یک فضای راسته، شکست پرتو یا تفرق نقوش، قطعه ای را مجرء یا گسسته می نمایاند و بالعکس بدین دید شناخت نقوش و در رأس آن گره بنایی، در فضا سازی ایرانی نقشی مؤثر و ناگزیر دارد.

موضوع شکل و جان باب بیان هنری و فضا سازی  معماری، نه ماجرای راکب و مرکب که جدال وجود و موجودیت است. تذهیب کاران در طراحی، اشکالی را می آفرینند که « مداخل» نام دارد و آن صورت اشکالی است که « روالت» به سمت هنگام نقشپردازی خود بخود « بوف آلت» را نیز آلامد نظر دارد. و هیچ یک از  آلتهای « رو» و « بوم» بدون دیگری موجودیت نمی یابند. اما تمام مداخلی درخور هر زمینه ای نیست. به سمت این مراد که تیزی و پخی یا راستگی و تقوس نقش مداخل را، نه اراده نتشبند که منظور تماشا او، یعنی مکانت و فضا سازی نقش است که تعیین می کند. هرچند که صبغه و نور نیز در این نقوش تأثیر ناگزیر و بسزا دارند، مداخل نهایتاً  باب پیچیده ترین و رفیع ترین مرتبت خویش به بند بنایی مبدل می شود. گره درمسیر استحاله خود از مداخل تا گره و از گره تا « گره در گره » و حتی « شاه بند » تا آنجا پیش می رود که به شطرنج معماران صفت می گرد. اما باب این عرصه همچنان انعطاف و قالب خویش را به صور وطرق جوراجور صیانت می نماید و به گره کند وتند و شل و در مواضعی دستگردان مبدل می شود که به سمت الحاق رنگ، قوالبی هم شأن و محشور با روح حاکم بر فضا سازی است.

معرفت حاکم بر تمام اثر معماری یا شهری، نقشی بنیادین درتحول شخصیت و ادراک حیثیت ثانیه اثر در طول دوران و همچنین باب احساس مخاطبان ایفا می نماید. نقوش در فضا سازی نقشی تعیین کننده دارند. فضا سازی مناسب، با مجموعه تمهیدات ثبت‌شده در ثانیه رمز ماندگاری و موجب جاودانگی این آثار در طول حیات بشری گردیده است.

کاربرد نقوش درحیثیت خارجی و فضا سازی درونی هر ایز معماری، مؤثر و بلکه تعیین کننده است. گره بنایی درمیان نقوش ایرانی جایگاهی رفیع و بی مانند دارد، تا آنجا شاید نقش دیگری همچون بند درفضا سازی معماری ایرانی عمومیت نیافته و دخیل نگشته است.


عملکرد های مسجدها جوراجور

همانگونه که دین اسلام، عزب دین عبادت و ستایش و توجه به آداب و مراسم عبادی نیست و حوزه نفوذ احکام و قوانین آن شامل همه ابعاد و عرصه زندگی فردی و جمعی است، مسجد نیز، تنها فضایی ویژه برای عبادت نمی باشد.

بلکه علاوه بر جلسه های اندرز و ارشاد مسلمین، حلقه ها و مجالس درس و جدال نیز در آن تشکیل می شد و می شود. حتی پس از اواخر سده سوم و اوایل قرن چهارم هجری که فضای مدرسه به سمت صورتی جدا و متمایز از مسجد پدید آمد، همواره در برخی ازمسجد ها تدریس علوم مذهبی تا قرن و دهه های اخیر ادامه داشته است. علاوه بر این اغلب مسجدها سنگر جنگ اجتماعی آدم علیه حکام جبار، و کانون تجمع مردم باب هنگام خوف و اضطرار بوده است.

مسجدها را از نظر دامنه تنوع و حوزه کارکرد های آنها می استطاعت به چهار گروه طبقه بندی کرد: - امت نخست، شامل مسجدهای تام و مسجدهای بزرگی می شود که توسط سلاطین، وزاء و حکام ساخته می شدند. دائره عموم این مسجدها توسط بانی یا مأموران دولتی چهره می گرفت و آنان در اغلب موارد به هر کسی اجازت پیشنمازی یا تدریس برگزیده می شدند. دربرخی از مسجدها ی تام ، چند پیشنماز همزمان به اقامه نماز می پرداختند و پیروان هر مذهب و مسلک حرف اقتفا به پیشوای خود، نماز برگزار می کردند.

- گروه دوم، شامل سجده‌گاه های متوسطی می شود که میانجیگری بزرگان محلی، علما و یا مشارکت عمومی مردم اسم می شد. باب بسیاری از این مساجد ها برای پیشنماز و دیگر افراد مسجد، شرط خاصی بود نداشت باز محدودیتهایی که در مساجد نوع اول ایجاد می شد، خبری نبود. هرچند باید تدقیق داشت که بعضی اوقات، پیرامون تمام مذهب برای خود مسجد جداگانه ای می ساختند که پیشنماز و مدرسان آن از پیروان شاخه های همان آیین بودند.

- گروه سوم ، شامل مسجد- مدرسه ها می شود. با وجود آنکه تعداد این سجده‌گاه - مدرسه ها بسیار اندک و انگشت شمار است، اما اهمیت آنها از جانب اینکه دو عملکرد عبادی و آموزشی، همزمان و به سمت موازات یکدیگر ، تمام کدام بخشی از فضای کالبدی را به خود اختصاص داده اند، قابل توجه است. سجده‌گاه ومدرسه بسیار جالب ارباب بزرگ در کاشان ، و مسجد و مدرسه سید در اصفهان از بارزترین نمونه های این امت از مسجدها هستند.

گروه چهارم، شامل مسجدهای بسیار کوچکی می شود که اصلی ترین و شاید عزب عملکرد آنها، جنبه عبادی آنها بوده است و تنها در آنها دعا e‌b[صفت بمورد آورده می شد. مثلاً درنایین برخی از مسجدهای کوچک هستند که مساحتی درحدود آبادی واحد طول مربع دارند. این مسجدها توسط افراد خیر خواه باب محله ها یا در امتداد پیکر بازار و مراکز اقتصادی ساخته می شدند...


معماری مساجد مختلف در شهر یزد


» :: معماری مسجدها مختلف باب شهر یزد

پیشگفتار

 مطالب این مجموعه با عنوان بررسی تزئینات ونقوش مسجد جامع یزد جمع گرد آوری شده و سعی برآن بوده حرف جایی که متون تاریخی باقیمانده و منابع و سوابق تاریخی سجده‌گاه تام یزد اجازه داده است به ذکر توضیحاتی راجع به مصالح و کتیبه ها و تاریخ بنای ثانیه و تغییرات ایجاد شده بر ثانیه در طول سالیان، بپردازیم.

اگر چاه نقوش شکل گرفته بر آن به سمت کوه طور عموم در تمام بناهای اسلامی ایران به چشم می خورد ولی خالی از لطف عدم که به بررسی تزئینات این مجموعه بپردازیم زیرا مجموعه بنای مسجد جامع یزد در شهری است که دارای بافت  سنتی دست نخورده ای انتساب به سمت بناهای شهرهای دیگر  است، با این حال بناهای باستانی و اسلامی ایران همگی دارای لطف خاص خودشان هستند که معماران فعل فعال و هنرمند با اطلاعات و دانش معماری بالابه تأ سیس بناها همت گمارده اند.

حال چه به صورت تحقیق دانشگاهی یا هنر آغاز دیگری قطعاً علاقه و تدقیق شخصی و میل به دانستن در مناسبت عظیم تاریخی داشته باشم و به این مسیر رنگارنگ قدم گذاشته و هنر زاویه دیگری از این سرزمین را ورق بزنیم، رسیده فضای زیبا و ملکوتی شویم از داخل مقرنها عبور کنیم و ایوانها را پشت سر گذارده و جاده پر پیچ و خم نقوش اسلیمی و ختایی را گرفته از داخل بوته ها گذشته م مناره ها را دور بزنیم تا شاید تفحه ای از روح و ذوق هنری استاد و نقشبند این بناگر از روح خسته ما گذر کند و جانی تازه به ما ببخشد.

دیدن و مشاهده کردن این گونه هنر های تاریخی که از سالیان باقی مانده شاید تلنگری باشد برای تمامی از تلاش افتادگان راه صناعت و بروز خلاقیت و پشتکار.


آغاز

هنر آتمسفر هره ای است که از ذرات هر ایرانی به فضل الهی به ودیعه نماده شده است. به همین علت جلوه های هنر در تمام حمایت‌کننده و مقوله های زندگی ایرانی مانند:‌ معماری، نقاشی ، خط وکتابت ، قماش بافی، قالی وگلیم بافی، فلزکاری، سفالگری و ...... در درازا تاریخ بروز و بروز داشته و دنیایی از زیباییها، ذوق، خلاقیت و ابتکار را پدید آورده است.

یکی از مظاهر انعکاس هنر ایرانی در معماری این سرزمین است هنرمند استاد ایرانی، از ابتدای کار و ازهنگام بکارگیری آجر که ازمصالح اولیه احداث بناگر به سمت شمار می رفته زیبا ترین نقشها  و طرحها را اثنا ایجاد دیوارها و پوششی گنبد ها وگوشواره ها، مقرنس ها و طاقنما ها آفریدن کرده است و در روند تکاملی ثانیه با گره چینی، گل اندازی، بند سازی وآجر کاری خفته و رفته، شاهکار های بی نظیری را به وجود آورده است.

اثنا استفاده از گچ حرف آفریدن گچبریهایی با نقوش هندسی، گیاهی، دنیایی از خلاقیت را که  در دنیا بی نظیر می باشد آفریده و در استفاده از تیر برای پنجره ها و درها با برخه گیری از فتونی نظیر منبت، مشبک، معرق، کنده کاری، خاتم سازی ونقاشی روی چوب، اعجاز باور نکردنی را پدید آورده است.

برای تزیین بنا از کاشیهایی یک رنگ، هفت رنگ، معرق، طلایی و .... شیشه و آیینه باب شکلها و رنگها و ابعاد گوناگون، مدد جسته و دنیایی از زیبایی و خلاقیت و صناعت را عرضه کرده و همه اینها به سمت همراه حجاریهای زیبا،  بنا هایی را در جای جای ایران بر پا و استوار کرده است.

بدون تردید تحقق این همه زیبابیها و خلاقیت جز به استعانت عشق به سمت معبود امکان پذیر نبود، چراکه بیشترین جلوه آنها را در مسجد، محراب و زیارتگاه می توان دید.

بناهای مذهبی، همواره مناسبت احترام و تدقیق ملل و اقوام مختلف درطول تاریخ بوده است، و به لحاظ همین اهمیت، پیوسته کاملترین تجربه های هنری هنرمندان سرآمد هر دوره تاریخی در پرستش معماری و تزیین نقوش به کار رفته باب احداث چنین اماکنی بوده است. این علاقه و توجه و بخشش سرمایه های مادی و معنوی، نه از باب منافع اقتصادیو اغراض مادی، بلکه بر مبنای کشش و اشتیاق ای قلبی حرف اساس گرایش فطری مردم به مکاتب الهی بروز کرده است. چه بسا مردمی که با مشکلات و تنگناهای اقتصادی قرین بوده، اما باب سرمایه گذاری برای مظاهر معنوی، از جمله بناهای وابسته به مقدسات مذهبی، از هیچگونه ایثاری فروگذار نکرده اند.

بناهای رفیع و حرف شکوهی که باب طول تاریخ برای معابد، مساجد وکلیساها،‌سر برافراشته اند، با یک اعتبار قلبی و عشق حقیقی دوست بوده است.

در تاریخ اسلام، سجده‌گاه در رأس توجه مردم، به سمت ویژه هنرمندان معتقد به مبانی دینی قرار داشته است. در دوران هایی که اثری ازپیشرفتهای علمی و صنعتی در هیچ کجای عالم دیده نمی شود، بر جسته ترین آثار معماری جهان، از میان مساجد ارجمند باب جای  مانده است،‌ اگر چه به علل گوناگون، بویژه هجوم ارتشهای افزون بیگانه به سمت کشورهای اسلامی بسیاری از ابنیه مهم و مساجد تاریخی دچار تخریب و ویرانی شده و آثار بااهمیت مکتوب و میراث فرهنگی مسلمین که اسیر غارت و آتش سوزی در کتابخانه های مهم جهان اسلام شده است، ضمیر اول شخص جمع را ا زگنجینه های مهمی محروم کرده است،‌ با این حال آنچه بر جای مانده، خود  دریچه ای است برای آگاهی عظمت معماری به کار رفته باب بنای مساجد بزرگ تاریخی،  بویژه آن که باب معماری و کاشیکاری بناها، مظاهر معنوی و مفاهیم والای مذهبی چه باب انتخاب صبغه و چه در انتخاب شکل و شکل بسیار ماهرانه تلفیق شده اند،‌ و فضایی به وجود آورده است که انسان شیفته معنویت را بسوی خویش می خواند.


« سجده‌گاه » در معماری ایران.

در هنر و معماری ایرانی و به ویژه معماری مسجدها با دو پدیده شکل و محتوایا عینیت و ذهنیت - و در یک کلام قالب و روح مواجهیم.

هنر معماری دارای سه جنبه است یکی جایگاه اثر باب شهر یا معماری شهری ، طراحی خود بنا یا حجم اثر، و در نهایت صناعت های وابسته به معماری که شامل مواردی برای‌اینکه نور ورنگ و نقش است، می گردد که این اخیر حرف آنکه نقشی محوری باب آنچه که معماری ایرانی نا مید ه می شود دارد، لیک در دوره های پسین ، این شیوه یا مهجور گشته یا نقشی حاشیه یی یافته است. حال آنکه چنین ظرفیتی را دارد که فضا سازی کند و بری اینکه ترکیب احجام نامتجانس ضرورت یابد، فضاهای دلخواه را ایجاد نماید.

انسان- و به سمت تبع او اثر هنری- موجودیت نمی یابد، به‌جز آنکه قالب و روحی داشته باشد. قالب و روح دو چهره متفک یا دوست و ترکیبی نیستند، بلکه وجوهی محشور و عجیبند که هیچ کدام بدون دیگری موجودیت و معنا نمی یابد. خیر تمام قالبی محمل هر روحی است و نه روحی تاب نشستن حرف تمام قالبی را دارد. این تاخت تنها با یکدیگر موجودیت می یابد و رویش می کنند و مرتبت وجود می یابند.

درهنر معماری، اثر و روح حاکم بر جابجایی ثانیه از یکدیگر منفک نیستندو نمی توانند که باشند. نمی استطاعت فضایی را تخیل نمود، بدون آنکه صورت و شمایلی برایش قائل تفرج و به همین عنوان نمی توان صورت و شمایلی تصور بروز و مصالح ثانیه را در نظر نداشت- روح فراخ در همنشین حرف شکل تنگ همچون انیسش خرد و تحقیر می گردد یا قالب شکسته بر می دارد. قالب فراخ نیز ذلیل روح حقیر شده، ویرانه می شود. این دو عزب بار شد متناسب و همپای یکدیگر، کارا و زیبنده می گردند. درفضا سازی ایرانی علاوه بر ترکیب یا تجرید حجمی، از نقوش و رنگ و پرتو پردازی هم، به منظور القای انتزاع یا ترکیب فضایی استفاده شایان و قابل توجهی می شود به این معنا که در یک مراد که  در یک فضای راسته، شکست پرتو یا تفرق نقوش، قطعه ای را مجرء یا گسسته می نمایاند و بالعکس بدین دید شناخت نقوش و در رأس آن گره بنایی، در فضا سازی ایرانی نقشی مؤثر و ناگزیر دارد.

موضوع شکل و جان باب بیان هنری و فضا سازی  معماری، نه ماجرای راکب و مرکب که جدال وجود و موجودیت است. تذهیب کاران در طراحی، اشکالی را می آفرینند که « مداخل» نام دارد و آن صورت اشکالی است که « روالت» به سمت هنگام نقشپردازی خود بخود « بوف آلت» را نیز آلامد نظر دارد. و هیچ یک از  آلتهای « رو» و « بوم» بدون دیگری موجودیت نمی یابند. اما تمام مداخلی درخور هر زمینه ای نیست. به سمت این مراد که تیزی و پخی یا راستگی و تقوس نقش مداخل را، نه اراده نتشبند که منظور تماشا او، یعنی مکانت و فضا سازی نقش است که تعیین می کند. هرچند که صبغه و نور نیز در این نقوش تأثیر ناگزیر و بسزا دارند، مداخل نهایتاً  باب پیچیده ترین و رفیع ترین مرتبت خویش به بند بنایی مبدل می شود. گره درمسیر استحاله خود از مداخل تا گره و از گره تا « گره در گره » و حتی « شاه بند » تا آنجا پیش می رود که به شطرنج معماران صفت می گرد. اما باب این عرصه همچنان انعطاف و قالب خویش را به صور وطرق جوراجور صیانت می نماید و به گره کند وتند و شل و در مواضعی دستگردان مبدل می شود که به سمت الحاق رنگ، قوالبی هم شأن و محشور با روح حاکم بر فضا سازی است.

معرفت حاکم بر تمام اثر معماری یا شهری، نقشی بنیادین درتحول شخصیت و ادراک حیثیت ثانیه اثر در طول دوران و همچنین باب احساس مخاطبان ایفا می نماید. نقوش در فضا سازی نقشی تعیین کننده دارند. فضا سازی مناسب، با مجموعه تمهیدات ثبت‌شده در ثانیه رمز ماندگاری و موجب جاودانگی این آثار در طول حیات بشری گردیده است.

کاربرد نقوش درحیثیت خارجی و فضا سازی درونی هر ایز معماری، مؤثر و بلکه تعیین کننده است. گره بنایی درمیان نقوش ایرانی جایگاهی رفیع و بی مانند دارد، تا آنجا شاید نقش دیگری همچون بند درفضا سازی معماری ایرانی عمومیت نیافته و دخیل نگشته است.


عملکرد های مسجدها جوراجور

همانگونه که دین اسلام، عزب دین عبادت و ستایش و توجه به آداب و مراسم عبادی نیست و حوزه نفوذ احکام و قوانین آن شامل همه ابعاد و عرصه زندگی فردی و جمعی است، مسجد نیز، تنها فضایی ویژه برای عبادت نمی باشد.

بلکه علاوه بر جلسه های اندرز و ارشاد مسلمین، حلقه ها و مجالس درس و جدال نیز در آن تشکیل می شد و می شود. حتی پس از اواخر سده سوم و اوایل قرن چهارم هجری که فضای مدرسه به سمت صورتی جدا و متمایز از مسجد پدید آمد، همواره در برخی ازمسجد ها تدریس علوم مذهبی تا قرن و دهه های اخیر ادامه داشته است. علاوه بر این اغلب مسجدها سنگر جنگ اجتماعی آدم علیه حکام جبار، و کانون تجمع مردم باب هنگام خوف و اضطرار بوده است.

مسجدها را از نظر دامنه تنوع و حوزه کارکرد های آنها می استطاعت به چهار گروه طبقه بندی کرد: - امت نخست، شامل مسجدهای تام و مسجدهای بزرگی می شود که توسط سلاطین، وزاء و حکام ساخته می شدند. دائره عموم این مسجدها توسط بانی یا مأموران دولتی چهره می گرفت و آنان در اغلب موارد به هر کسی اجازت پیشنمازی یا تدریس برگزیده می شدند. دربرخی از مسجدها ی تام ، چند پیشنماز همزمان به اقامه نماز می پرداختند و پیروان هر مذهب و مسلک حرف اقتفا به پیشوای خود، نماز برگزار می کردند.

- گروه دوم، شامل سجده‌گاه های متوسطی می شود که میانجیگری بزرگان محلی، علما و یا مشارکت عمومی مردم اسم می شد. باب بسیاری از این مساجد ها برای پیشنماز و دیگر افراد مسجد، شرط خاصی بود نداشت باز محدودیتهایی که در مساجد نوع اول ایجاد می شد، خبری نبود. هرچند باید تدقیق داشت که بعضی اوقات، پیرامون تمام مذهب برای خود مسجد جداگانه ای می ساختند که پیشنماز و مدرسان آن از پیروان شاخه های همان آیین بودند.

- گروه سوم ، شامل مسجد- مدرسه ها می شود. با وجود آنکه تعداد این سجده‌گاه - مدرسه ها بسیار اندک و انگشت شمار است، اما اهمیت آنها از جانب اینکه دو عملکرد عبادی و آموزشی، همزمان و به سمت موازات یکدیگر ، تمام کدام بخشی از فضای کالبدی را به خود اختصاص داده اند، قابل توجه است. سجده‌گاه ومدرسه بسیار جالب ارباب بزرگ در کاشان ، و مسجد و مدرسه سید در اصفهان از بارزترین نمونه های این امت از مسجدها هستند.

گروه چهارم، شامل مسجدهای بسیار کوچکی می شود که اصلی ترین و شاید عزب عملکرد آنها، جنبه عبادی آنها بوده است و تنها در آنها دعا e‌b[صفت بمورد آورده می شد. مثلاً درنایین برخی از مسجدهای کوچک هستند که مساحتی درحدود آبادی واحد طول مربع دارند. این مسجدها توسط افراد خیر خواه باب محله ها یا در امتداد پیکر بازار و مراکز اقتصادی ساخته می شدند...