فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

فروش فایل ,دانلود فایل,خرید فایل,دانلود رایگان فایل,دانلود رایگان

فضاهای ورودی بناهای سنتی


» :: فضاهای ورودی بناهای سنتی

مقدمه:

 با نگاهی اجهالی به فضاهای ورودی بناهای اسلامی ایران خاصه یزد این موضوع به سمت ذهن خطور می کند که وسعت این فضا و تحلیل و حتی معرفی این فضاها از یک پروژه‌‌ی  انفرادی دانشگاهی فراتر رفته و به یک تحقیق علمی حرف نفرات بیشتر و کار مداوم و دامنه دار تبدیل خواهد شد حرف این حال من در این پروژه ی تحقیقی سعی کرده‌ام هم مشاهدات و بررسی‌ها خود را سهیم گردانم و از عکس های زنده ای که خود برداشته مادر استفاده نمایم و هم از منبع‌ها مرتبط که از مرکز اسناد میراث فرهنگی یزد شبر آورده ام استفاده نموده و هم چند کروکی از مفاهیم را برای فهم بهتر و ارایه ی دقیق تر تنظیم نمایم انشاءا که باب این مهم موفق بوده باشم.

 ضمناً ذکر این نکته بایسته است که تمام تحلیل های اثر شده در زیر عکس ها برداشتهای شخصی حرف توجه به مطالعه ی مبسوط اینجانب راجع به ورودی بناهای سنتی می باشد. خلاصه این که من این تحقیق مختصر را به هفت بخش تقسیم نموده و راجع به هر بخش جدا توضیح و معرفی نموده ام. و در انتها عکس ها و کروکی ها را با توجه به سمت داشته هایم ارایه نموده ام.

 

پیش درآمد

ما در فضاهای ورودی ابنیه ی سنتی وقتی به گذشته بر می گردیم خصوصاً در معرفی ورودی فضاهای مساجد اولیه فقط به نوعی ورودی بسیار ساده برخورد می کنیم بنام آستانه یا در گاهی که در واقع نوعی نماد تعریف آسان ی فضای اندرون و جدا کردن آن از  بابت خارج آلبوم بوده است و از لحاظ کارکردی بازهم فضایی عبوری که از طریق آن بر مسجد دسترسی پیدا می کرده اند از جاذب آنکه پشت از طی قرون و زمانها این ورودی آسان بر هفت بخش یا سلسله مراتب ورودی که به شرح آن در پی می آید تقسیم شده است.

11 پیش خانه ( جلوخان) 12 بیش اسم 13 درگای  14 هشتی 15 دالان  16 ایوان ( در بعضی بنا) 17 ساباط

اسم بعد از معرفی ورودی بناهای مهم به شرح و بسط هر یک از این فضاهای ورودی و اجزاء تشکیل دهنده ی آنها می رسیم.


بناهای مهم و ورودی های آن

مسجد- مدرسه- هزار (بقعه)- کاروانسرا- باغ- کاخ- خانه حمام

مساجد: انواع مساجد را از دید خصوصیات ساختمانی فضاهای ورودی به سه گروه می توان طبقه بندی کرد. 1- مسجدها جامع که فضاهای ورودی آنها حرف طراحی از پیش تعیین شده و طراحی شده ساخته شده اند و زمان ایجاد آنها یا فضاهای ورودی آنها از دوره ایلخانان به بعد بوده است این مساجد کما بیش دارای همه یا بیشتر اجزا های فضاهای ورودی و عناصر آنها بوده اند و تمام اصول طراحی و آل مراتبی باب آنها رعایت شده است. دوم: مسجدها بزرگ و متوسطی که تنها برخی از اجزای ورودی تکامل یافته دارند کمابیش تمام مساجدی که دروه های ما پیش ایلخانیان ساخته شده اند از این چنین هستند و سوم اینکه مساجدی که تمام فضای ورودی آنها تنها شامل یک درگاه یا یک آستانه و سردر بوده است مانند مساجد پیشوا اسلام.

اهدافی که در طراحی فضاهای ورودی مورد تدقیق بوده اند و قید اصول سلسله مراتب و اجزا و عناصر در آنها بکار گمارده شده است را که عزب در بهترین مسجدها از لحاظ فضای ورودی می توان یافت بدین شرح است:

1- دخول به سمت صحن (حیاط) یا شبستان در ادامه جهت قبله

2- ابتدا ورود به سمت ساحت و سپس ورود به خوابگاه و گنبد سرا ( در مساجد درونگرا)

3- ورود به صحن باب ادامه محور تقارن ساحت یا در راستاهایی به موازات آن

نکته: باب بعضی از مسجدها که ورود به صحن در ادامه محور قرین بنابر جهت گیری مسجد نسبت به فضای اطراف معبر میسر نمی شد این بغرنج را با طرای تونل یا دالانیهای حل می نموده اند.

1- دخول به فضاهای داخلی مسجد با طمأنینه و به تدریج نه ناگهانی.

2- حل مسئله ی اختلاف جانب بین آسه قبله و محور معبر یا میدان متصل به مدخل مسجد در فضای ورودی.

3- درا نتها مشخص کردن جایگاه دخول به مسجد برای کسانی که در فاصله ای دور قرار دارند.

نکته: فضاهای ورودی مساجد برون گرا مساجدی که صحن ندارند- دارای اجزای کمتری نسبت به مسجدها درونگرا می باشد.


مدرسه ها: مدارس از لحاظ خصوصیات فضای ورودی به دو گروه برازنده تقسیم است:

1-  آموزشگاه های کوچک یا متوسط که فضای ورودی آنها نسبتاً ساده و از تاخت یا چند جز تشکیل شده است . 2- آموزشگاه سجده‌گاه های ارجمند بسان مسجد مدرسه ای سپهسالار تهران یا مسجد مدرسه ی آقا بزرگ کاشان که فضای ورودی آنها کما بیش به فضاهای ورودی مسجدها جامع شبیه است.

برخی از اهداف ترکیب طراحی شده ی فضای ورودی مدارس بزرگ دارای طراحی ماست معمارانه به شرح زیر می باشد:

1- ورود به حیاط مدرسه در امتداد محوری مستقیم.

2- دخول باب امتداد یکی از محورهای تقارن حیاط.

3- ورود با طمأنینه و به سمت تدریج به فضای درونی مدرسه.

4- حل مسئله ناهماهنگی بین جهت قبله با جهت معبر یا میدان کنار مدرسه.

در مسجد مدرسه های که فضای سجده‌گاه در آنها به سمت قدری وسیع بود که بنا از کارکرد عبادی قابل بررسی ای باب شهر برخوردار بود سعی می کردند صحن مسجد - مدرسه را مانند مساجد در امتداد قبله بسازند و باب مواردی که بین تعبیرگر و جهت قبله و ورودی آموزشگاه اختلاف بوجود می آمد سعی می کردند این معضل را توسط طراحی جانب گیری ورودی و طراحی تونل حل کنند.

زیارتگاه ها: این مزارها از لحاظ کارکردی به 2 دسته تقسیم می شدند.

1) بقعه هایی که فضای اصلی مزار دوست فضای کناری پیرامون آن است.

2) بقعه هایی که به سبب اهمیت کارکردی در طول زمان و به تدریج توسعه یافته و بافت های دیگری نظیر مهمانسرا- بازارچه- مسجد و سایر ابنیه در کنار آنها ساخته شده است. مانند آستان مبارک حضرت امام رضا(ع)- آلبوم ی حضرت معصومه (س)- مجموعه امپراطور نعمت الله وحی در گرگان .

توجه: اکثر بقعه ها در نمونه ی اول به صورت برون گرا طراحی می شدند ولی باب نمونه دوم باز هم ورودی ها دارای سلسله مراتب و تشریفات مانند طراحی مسجدها و مدرسه ها بوده اند.

کاروان سراها: کاروان سراها حرف دو دسته تقسیم می شدند:

1) کاروان سراهای درون شهری    2) کاروان سراهای برون شهری

1) در مورد کاروان سراهای درون شهری می توان این چنین حرف که این کاروان سراها معمولاً در کنار معابر اصلی شهرها نظیر بازارها طراحی می شدند، این کاروان سراها معمولاً حداقل دارای2 ورودی بوده اند و تعدادی از آنها3 یا حتی4 ورودی داشته اند.

انگیزه طراحی2 یا بیشتر ورودی برای این کارون سراها دسترسی آسان تر عابرین و کاسبین به گذرگاهها اطراف و دخول و خروج آسان تر بوده است. دیگر نکته این که این کاروان سراها معمولاً فاقد جلوخان و پیش طاق برخلاف مساجد و آموزشگاه های بزرگ بوده است که علت آن را هم می توان بها بالای زمین در این مکان ها و در داخل شهرها و در بافتن هایی نظیر بازارها دانست.

2) کاروان سراهای برون شهری، این کاروان سراها برخلاف سلف خلف خویش یعنی کاروان سراهای اندر شهری فقط و فط دارای یک وردی ثانیه هم ورودی مستقیم و آسان الوصول بوده اند و برخلاف کاروان سراهای درون شهری دارای پیش طاق نیز بوده اند علت تک ورودی بودن این نوع کاروان سراها کنترل رفت وآمد و در نتیجه ایجاد امنیت کالاها و مسافران بوده است.

 

باغ:

1) بستان های میوه که معمولاً باب حومه ی شهرها بوده اند که دارای ورودی ساده ای بودند که تشکیل شده است از یک درگاه و یک درب ورودی.

2) باغ هایی که باب داخل شهرها و حاشیه انها قرار داشته اند و به منظور اقامت دائم یا موقت اعیان و رجال ساخته می شدند.

این بستان ها عموماً دارای سلسله درجات ورودی بوده اند.

معمولاً ساختمانی در کنار ورودی این بستان ها بوده است که به نام عمارت سردر شناخته می شده است و برای استفاده ی خدمه ی باغ بوده است و عمارت کوشک که بنایی برون گرا بوده و در وسط بستان قرار داشته است که پیرامون ثانیه را فضای سبز فراگرفته و دارای4 ظاهر بوده است.

کاخ: فضای ورودی و سردر کاخ بسیار مهم بوده است و اهمیت آن چنان بوده که ار یک کاخ فاقد یک فضای ورودی بسیار حرف شکوه بوده ترجیح می دادند که یک برابر خان که گاه به صورت میدان بوده است برای آن بسازند.

خانه: فضای ورودی خانه ها به سمت تبعیت از اهداف مذهبی و اجتماعی به صورتی طراحی می شده است که افراد به صورت ناگهانی و یکمرتبه وارد فضای خانه نشوند و همچنین از فضای ورودی- درگاه یا هشتی- به سمت فضای داخلی خانه دید مستقیم بود نداشته باشد.

بسیاری از سرا ها از دو بخش اندرونی و بیرونی تشکیل شده بودند و معمولاً بعد از درب ورودی وارد هشتی و از هشتی دو جاده جداگانه منشعب و به هر کدام از فضاهای درونی و برونی منتهی می گردید.

در تاخت راه ها و شهرهایی که آدم از لحاظ اجتماعی از تاخت بیگانگان یا تعدی زورمندان در پناه نبودند فضای ورودی خانه ها را به شکل ساده و بری تزئینات می ساختند که احضاریه توجه نکند.

حمام: به سمت نظر می رسد مهمترین آماج در ترکیب و طراحی فضای ورودی آبزن ها، جلوگیری از تبادل حرارتی ناخوشایند و غیرقابل کنترل بین فضای بیرونی و فضای اندر آبزن بوده است تا به این ترتیب هوای داخل از حرارت کافی برخوردار باشد. باب مواردی که شکل زمین به گونه ای بود که امکان طراحی و احداث یک مسیر نسبتاً طولانی وجود داشت، حتی الامکان مسیر حرکت را طولانی می کردند و در طی مسیر یک یا قید تغییر جهت ایجاد می کردند. باب سردر ورودی بسیاری از حمام ها که نقش‌هایی مرتبط به داستان های شاهنامه از تمام تصاویری از رستم و سهراب ترسیم می کردند.

بهر دوم

اجزای تشکیل دهنده ورودی های سنتی

 

مقدمه:

هر فضای ورودی از یک یا چند بخش تشکیل می شده است که هر کدام دارای خصوصیات کارکردی یا نهادین بوده اند.

1) پیش خان: فضای وسیع و بزرگی است که در جلوی پیش طاق بعضی از بناهای مهم و بزرگ مانند مسجد تام یزد طراحی می شده است. یکی از اهداف ایجاد پیش خان اهمیت بخشیدن به سمت فضای ورودی بنا و تمایز آن از فضاهای اکناف می بوده است. بدنه‌های پیش خانه ها را معمولاً طراحی می کردند آن نما از پیش خان که فضای ورودی بنا باب ثانیه قرار داشت از بهترین طراحی برخوردار بوده است. در برخی موارد که پیش خانه باب امتداد یک میدان ممکن بوده که موجب بشود حدود پیش خان از فضای میدان تأثیر پذیرد، باب این چهره با طراحی یک عنصر معماری مانند دست انداز یا سکو حد ی پیش خان را تعریف می نموده اند.

2) پیش طاق: پیش اسم فضایی سرپوشیده و نیمه باز مانند ایوان است که باب جلوی آستانه ورودی طراحی و ساخته می شده است در بعضی از موارد در شهرهای مختلف به پیش طاق همان پیشخوان یا پیش خان گفته می شده است. باب بعضی از موردها در کنار دو جرز این پیش طاق ها دو سکو طراحی و در نظر گرفته می شده است. عموماً اوج پیش طاق از ارتفاع سایر سطوح مجاور ان بیشتر بوده است. باب بعضی از موارد نادر مانند سجده‌گاه جامع یزد ارتفاع پیش طاق به حدود چند برابر سطح مجاورش می رسیده است.

معمولاً پیش اسم ها دارای تزئینات بسیار زیاد بوده اند- معمولاً کاشی- و معمولاً باز کتیه ی ایجاد بناگر را در زیر یا قسمتی از این پیش اسم ها قرار می داده اند.

درگاه: فضای کوچکی که در ورودی در آن رسم می گیرد درگاه صفت می شود.

از لحاظ ساختمانی درگاه فضایی است که در دو سوی ثانیه دو جرز یا دیوار رسم گرفته است و چهارچوب در ورودی در آن نصب می شود و اسم درگاه را نعل درگاه گویند به شکل قوس یا افقی است. طاق های قوسی شکل معمولاً حرف آجر و طاق های افقی اغلب با کمک تیرچوبی ساخته می شده اند و عمق آستانه غالباً در اکثر بناها حدود5/0 متر است اما تا5/1متر نیز می رسیده است.

هشتی (کریاس): هشتی یا کریاس فضایی است که باب بسیاری از انواع فضاهای ورودی قرار می گرفته است و یکی از کارکردهای آن تقسیم مسیر به تاخت یا چند جبهه بوده است.

نکته ای که باب اینجا مورد بحث است در بناهایی که هشتی آنها عزب یک راه داشته هشتی کارکرد یک فضای تقسیم را نداشته است بلکه فضایی برای انتظار و شکوه مسیر ورودی ساختمان کاربرد داشته است.

هشتی ها غالباً دارای نقشه هایی به شکل هشت ضلعی- نیم هشت- مستطیل بوده اند، از تزئینات هشتی می استطاعت به سمت کاشی کاری- کاربندی و غیره اشاره نمود.

دالان: دالان آسان ترین جزء فضای ورودی است که تأمین ارتباط و دسترسی بین دو مکان، مهمترین کارکرد اصلی آن به شمار می آید.

در برخی از انواع بناها تغییر امتداد مسیر عبور در دالان صورت می گرفته است و به این ترتیب مسئله ی محرمیت را توسط دالانی که ادامه غیرمستقیم به سمت حیاد ختم می شده است را حل می کردند.

عرض دالان ها بین2 تا5/3 متر و طول آنها بین2 تا10 متر بوده است.

ایوان: گاهی در بعضی از بناها به خصوص مسجدها ایوان نیز به آغاز بخشی از فضای ورودی در نظر و طراحی و ساخته می شده است.

(مسجد جامع یزد) و مسجد تام ورامین

ولی غالباً ایوان به عنوان یک فضای نیمه قید اسم اقامتی طراحی و ساخته می شده است.

ساباط: بخشی از فضای عبوری را که سرپوشیده و مسقف می شده است ساباط می‌نامیدند. این معبرهای سرپوشیده که در یزد به فراوانی ساخته می شده غالباً در شهرهای حار جهت ایجاد سایه و پدید آوردن فضای عبوری مطلوب برای حرکت و ایست طراحی و ساخته می شده است. معمولً ساباط در جلوی فضای ورودی بناهایی اسم می شد که فاقد جلوخان ارجمند بوده اند.

رواق: رواق فضایی سرپوشیده و نیمه باز و ممتد است که معمولاً جزء ورودی محسوب نمی شده ولی باب بعضی از بناها مانند مسجد تام یزد یکی از دهانه های ایوان حکم ورودی را نیز داشته و با فضای وردی ترکیب می شده است...



معماری گذشته


» :: معماری گذشته

معماری پیش

معماری مناطق کویری در عین پاسخگویی به نیازهای انسان و شرایط محیط، جلوه هایی از تجلی کالبد بخشیدن به سمت ارزش ها و باورهای فرهنگی جامعه را نیز به سمت نمایش می گذارد بسان بهره گیری از سلسله مراتب، که در عین اینکه توجه به سمت درون و بطن را به زیبایی نشان میدهد، حرف ایجاد قلمروهای جوراجور (خصوصی، عمومی، نیمه عمومی و...) محرمیت، خلوت و خصوصیت و امنیت مورد نیاز سزا سرا و حرمت خانواده و تجلی ارتباط انسان و طبیعت و فضای زندگی را باب کرانه اعلایی فراهم می کند.

در معماری سنتی، جایگزینی و استواری عناصر و اجزاء در رابطه ای هماهنگ و منطقی و تکمیل کننده با سایر اجزا است. این هماهنگی در مقوله خویشاوندی ها،‌اندازه ها ، رابطه انسان و طبیعت و عناصر طبیعی قابل تعریف و شناخت است. در این مناطق با بود شرایط نامطلوب محیطی (عدم وجود رطوبت مناسب، دمای بهینه و ... ) بهره گرفته شده و هم از مفاهیم و نمادهای معنوی در ایجاد فضاها به زیبایی و زیرکی خاصی استفاده شده است که جنبه سلامت روانی و باورهای دینی را در اندرون خویش نهفته دارد. سیستم حیاط مرکزی با آب نماها،‌درختان و بازی نور و سایه،‌نمونه هایی از این دقت و توجه به ایجاد شرایط بهینه برای آسایش در این مناطق است.

در معماری کویری به مسئله انرژی، منابع طبیعی و بهره برداری درست از آفتاب، جانب ها، باد و ... (به عنوان منابع پایدار انرژی باب برابر سوخت های فسیلی ناپایدار) توجه خاص شده است تا حدی که، یکی از ویژگیهای آشکار معماری این مناطق می باشد. شاید بتوان گفت دوری از اسراف و بطالت، استعمال از صلاحدید بومی، انتخاب رنگ و اشکال مناسب،‌توجه به نوع و آیین برخه گیری از منابع طبیعی،‌انتخاب منابع انرژی مناسب ، تلفیق جنبه های معنوی و مادی حیات به آغاز بنیاد و حتی مسلط حرف فعالیتهای انسان و نتایج حاصله از آنها، احساس مالکیت انسان حرف اشیاء و فضاها به سمت عنوان عاملی در جهت حفاظت و بهره برداری بهتر از آنها، توجه به روح جمعی به سمت جای فردگرایی و نمایش، کمال جویی انسان و کمال بخشی به سمت آن و بسیاری ویژگیهای دیگر را میتوان شاخصه های اصلی معماری بومی دانست.

2- سابقه شهر یزد (سیر تحولات زیستی و کالبدی در یزد)

به سمت کوه طور کلی در سرزمین های اسلامی، شهر اسلامی را میتوان مجموعه ای از مناطق و کوی‌ها متجانس و همگن دانست. گروههایی که در این مناطق می زیسته اند،‌هویت،‌مذهب و قومیت خود را برای قرن ها همچنان صیانت کرده اند. بررسی ها آرم میدهد که در گذشته، شهر یزد دارای کوی‌ها متعددی بوده است. محلات شهر، جایگاه زندگی اشکوبه‌ها اجتماعی مختلف، صاحبان مشاغل گوناگون و پیروان ادیان مختلف بوده است. روابط نزدیک اقتصادی، اجتماعی، نظام برزن ای ویژه شهرهای سنتی و شیوه تولید کارگاهی حرف سازمان اجتماعی فضایی شهر تأثیر داشته است، بطوریکه در یک محله، بهر های اعیان نشین،‌صاحبان کارگاههای خصوصی و فقیرنشین کنار هم قرار داشته و یا تاخت محله صفت به اعیان و تهیدستان شهری کنار هم قرار می گرفته است. سرا های اعیان نشین معمولاً مشخص و مانند مراکز محلات در تقاطع و یا در مسیر گذرگاههای اصلی قرار داشته است.

باب محلات آبادی یک نفر از بزرگان محله از طرف اهالی انتخاب می شد که پرتره رئیس برزن را داشت. ارجمند برزن را گاهی،‌کلانتر می نامیدند که در این چهره پرتره وی مهمتر بود.

ارتباط تولید و کار به چهره رابطه بین استادکار و شاگرد در صنایع وجود داشت و معمولاً کار طاقت فرسا به صورت میراث به فرزندان و شاگردان منتقل می شدند.

کارگاهها در مسیر گذرگاههای اصلی شهر و یا در تقاطع آنها رسم داشت. برخی نیز از خانه های خود به صورت کارگاه استفاده می کردند که در این صورت تولید شکل خانگی پیدا میکرد، کارگاههای نساجی که با شرکت زنان و فرزندان اداره می شد نقش اساسی در صرفه‌جویی خانه داشت و خانواده را به عنوان یک سازمان اقتصادی فعال می نمود. اساس صرفه‌جویی شهر را به ویژه صنعت نساجی کارگاهی تشکیل می داده است.

امروزه اشکال پیچیده روابط اجتماعی اقتصادی و دگرگون صیرورت تولید شهری در یزد و تسلط وجه تولید کارخانه ای حرف کارگاهی و قرارگیری شهر باب شبکه ارتباطات اجتماعی اقتصادی، در سطح کشور، باعث شده که نظام برزن ای در آبادی از میان برود و محله به عنوان یک واحد زندگی شهری به شکل پیش اهمیت خود را از دست بدهد.

آبادی یزد، مانند بسیاری از شهرها از زمان قاجار و شروع روابط ایران و اروپا شروع به سمت تغییراتی نمود. هر قید این تغییرات چندان انگیزه به هم ریختن سیستم های کالبدی و روابط اجتماعی اقتصادی آبادی نشد. تغییرات باب نظام های شهری و محله ای به چهره مشخص از دوران پهلوی اول و خصوصاً باب دهه های چهل و پنجاه به اتفاق می پیوندد.

ورود ماشین به سیستم های ارتباطی شهر،‌ تعجیل تحولات،‌گسترش بستگی و یک نوع تجدد خواهی و شیفتگی در جلو غرب انگیزه ایجاد شبکه های دسترسی جدید یعنی خیابان ها با سیستم شطرنجی و شبکه ای،‌همچنین ایجاد کوی‌ها جدید باب حاشیه شهر با سیستم های ساخت و ساز نوین گردید. این حرکات دوست با تغییر در سیستم روابط اجتماعی و ایجاد ادارات دولتی و ایجاد کارخانه ها و کارگاههای جدید و بزرگ همراه بود که به سمت صورت اصلی تغییر سیستم سکونتی و کالبدی را از حالت سنتی ودر بافت قدیم و الگوهای گذشته به سیستم شهرسازی جدید و فارغ از روابط اجتماعی اقتصادی گذشته طلب می نمود.


3-1- مقدمه

هر واحد جغرافیایی در مقیاس کوچک (micro) و چاه با مقیاس کلان (macro) بعنوان یک جهاز زیستی و حیاتی از عناصر متشکله جاندار و بیجان که هر یک روابط متقابل و پیچیده ای دارد تشکیل میشود باب این میان اقلیم نه تنها بعنوان یک جزء بلکه به صورت یک آژانس هویت و ماهیت بهر ویژگیهای عمومی سایر اجزاء متشکله یک اکوسیستم یا زیست بوف را نیز تعیین می کند. بطوریکه بسیاری از خصوصیات طبیعی اکولوژیکی انسانی مانند پوشش گیاهی، وضعیت آبهای سطحی و زیرزمینی، ساز و کار فرسایش و حتی معیشت انسانها نیز تا حدود زیادی به ویژگیهای ماء و هوایی و اقلیم شناسی بستگی دارد این مسئله در زیست بوف های خشک و بیابانی و مناطق کویری نیز صادق است و همین عوامل محیطی هستند که در تعیین روال پراکندگی، چگونگی سازگاری موجود زنده حرف محیط و نیز ساختار اجتماعات زیستی نقش اساسی را برعهده دارند. بطور مثال تمام گیاه یا جانور برای مقابله حرف عامل اقلیم که تأثیر آن از حدود امکانات موجود زنده خارج است باید خود را حرف شرایط اقلیمی سازگار کند و هر چه توانایی یک سیستم جاندار باب دفع اختلالات وارده بیشتر باشد به همان نسبت در تعادل اکولوژیکی آن تأثیرگذار بوده و ثانیه سیستم پایدارتر خواهد بود.

لذا شناخت تمام چه دقیق تر و همه جانبه مسائل اقلیمی میتواند به سمت نوعی باب پایداری زیست بوم‌ها (بخصوص در مناطق خشک و بیابانی ) پرتره مؤثری داشته باشد.


3-2- خصوصیات اقلیمی مناطق گرم و خشک (فلات مرکزی)

باب این اقلیم که بیشتر مناطق نیمه استوایی را حاوی میشود بدلیل وزش بادهای رحیل که از جنوب غربی و خو غربی به طرف استوا در حرکتند هوا بسیار خشک است این بادها اثنا عبور از قاره های ارجمند بیشتر رطوبت خویش را از دست می دهند علاوه بر این در مناطق نیمه استوایی که پاره مناطق پرفشار هستند هوا به سمت دلیل حرکت از قسمت های بالایی اتمسفر به پائین گرم و خشک می شود توجه به خشکی هوا باب این مناطق که با ویژگیهای دیگری دوست است از نظر تأمین آسایش انسان و در نتیجه طراحی ساختمان اهمیت فراوانی دارد. در شکل (4-1) و نمودار (4-1) صفت های اقلیمی مختلف جهان آرم داده شده و خصوصیات اقلیم گرم و خشک حرف سایر اقلیم ها مقایسه گردیده است. برافروختگی مستقیم آفتاب در این مناطق شدید است و 700 تا 800 کیلو کالری در هر گاهنما باب متر مربع (K.Cal/n/m) در سطح‌ها افقی انرژی تولید می کند و حرف افزایش پرتو منعکس شده از سطوح بایر زمین شدت آن بیشتر می شود سپهر این منطقه‌ها در بیشتر مواقع سال بدون ابر است ولی معمولاً بعد از ظهرها در اثر حار شدن و حرکت لایه های هوای نزدیک به زمین مه و توفان گرد و غبار پدید می آید. تری کم و نبودن ابل در آسمان باعث میشود دامنه‌ی تغییرات دمای هوا در این مناطق بسیار زیاد شود باب تابستان تابش آفتاب در طول روز سطح زمین را تا 70 درجه سانتگیراد گرم می کند در حالیکه هنگام شام دمای سطح زمین به سرعت کاهش می یابد و به 15 پایه سانتیگراد یا پایینتر می رسد دمای آتمسفر در روزهای گرم تابستان به 40 تا 50 درجه سانتیگراد و باب شب ها به سمت 15 تا 25 درجه‌ی سانتیگراد می رسد در فلات مرکزی که بزرگترین منطقه‌ی ایران است. شکل (4-2) و اکناف آن را ناهمواریهای مرتفعی محصور کرده اغماض از حاشیه‌ی متصل به ارتفاعات و برخی حوزه های آزاد داخلی شرایط آب و هوایی حار و خشک است و از جمله مشخصه های ثانیه زمستان های سخت و سرد و تابستان های گرم و خشک است.

ویژگیهای معماری بومی مناطق گرم و خشک

ساکنین مناطق حار و خشک برای غلبه بر مشکلات ماء و هوایی این نواحی تدابیر زیر را اندیشیده اند.

1) بطور کلی باب این مناطق ساختمانها با مصالحی از تمام خشت و تراب که ظرفیت حرارتی زیادی دارند بنا شده اند در مناطقی که شرایط آب و هوایی بسیار حاد است حرف ساختن خانه‌ها در دل تپه ها یا زیرزمین زمان تأثیر را به بی نهایت رسانده اند و بدینوسیله از شرایط حرارتی متعادل عمق زمین استعمال کرده اند.

2) پلان بنا ها حرف حد امکان متراکم و فشردگی پلان، باعث به کمینه رساندن تبادل حرارت از طریق جداره های خارجی بنا بازهم در تابستان و هم در زمستان می شود و در نتیجه تا حد زیادی از نفوذ تاب به داخل ساختمان باب تابستان یا زمستان جلوگیری می‌کند.

3) بنا ها معمولاً در بافتهای متراکم و مجموعه های بسیار فشرده بنا شده است به ترتیب تلاش شده است بیشترین سایه‌ی ممکن بر سطوح خارجی ایجاد شود و فشردگی مجموعه توده‌ی کل مصالح ساختمانی افزایش یافته و دوران تأخیر به سمت حداکثر رسیده است.

4) باب بیشتر نواحی این منطقه‌ها به دلیل بارندگی کم و در نتیجه کمبود چوب سقف ساختمانها به شکل خرپشته تاق یا قبه و بدون هیچ اسکلتی از آجر خام خام و گل ساخته شده است البته در مناطق نیمه بیابانی به سمت دلیل تعادل نسبی هوا و وجود چوب نسبتاً کافی بیشتر بام ها از چوب و به شکل مسطح اسم شده است.

5) به سمت منظور کاهش هر چاه بیشتر حرارت ایجاد شده در دیوارها باب اثر تابش آفتاب به آنها معمولاً سطوح خارجی سفیدکاری شده است.

6) در این مناطق تعداد و مساحت پنجره‌ی ساختمان به کمینه میزان کاهش یافته و برای جلوگیری از نفوذ پرتوهای منعکس شده از سطح زمین اطراف پادگانه ها در قسمتهای فوقانی دیوارها تعبیه شده است.

7) در مناطق گرم و خشک بر خلاف مناطق آرام و تر سعی شده است از ایجاد کوران و ورود هوای خارج به اندرون ساختمان از طریق پنجره ها یا قسمتهای بازشو به سمت ویژه در هوای گرم جلوگیری شود ولی تدابیر دیگری از جمله ایجاد بادگیر برای خنک سازی هوای داخلی بصورت طبیعی اندیشیده شده که بسیار مؤثر است.

8) استعمال از حیاطهای داخلی دار کاری شده و معطوف ساختن فضاهای زندگی به این حیاطها از عمده ترین ویژگیهای معماری در منطقه‌ها گرم و خشک است حیاطهای داخلی که شامل درخت حوض و روی گیاه کاری شده است یکی از مؤثرترین عوامل ایجاد رطوبت در این گونه منطقه‌ها است.


3-3- حدود و موقعیت جغرافیایی استان یزد

جغرافیای سرزمین به سنخ ای است که قسمت اعظم ثانیه را مناطق خشک و نیمه خشک تشکیل میدهد دو رشته کوه البرز و زاگرس در شمال و غرب کشور همچون دیواره هایی صفت اسم ورود توده های آب و هوایی مرطوب به سمت مناطق وسیع مرکزی ایران شده و یکی از عوامل مهم کویرهای پهناور لوت و نمک در این مناطق است...


مسجد احمد ابن طولون


» :: مسجد احمد ابن طولون

مسجد احمد ابن طولون این مطلب را ابرام   باده آهسته ) معماری 000 ویژگی های معماری :

مسجد از نظر معماری طرحی بسیار ساده دارد . بناگر شامل یک ساحت مربع به ابعاد تقریبی 92 واحد طول است که از 3 سو رواقی حرف 13 چشمه طاق در 2 ردیف ، و از سوی قبله(جنوب شرقی )رواقی با 17 چشمه طاق باب 5 خط را در بر می گیرد . با احتساب عرض ایوان ها مجموع بنا و ساحت مستطیلی است که به ابعاد 26/122 و 33/140 متر . در بنای مسجد به سمت به‌ازا ستون از جرز بهره گرفته اند . کلیه دیوار ها ، جرز ها و چشمه ها ی شبستان ها یکسره از آجر سرخ رنگ به اندازها های 5/4 در  5/8 تا 8 در 18 حرف 19 سانتی متر در ملاطی ضخیم  چیده شده و یک بستر گچ پیچیده آنها راپوشانیده است .

اسم ها از سنخ نوک تیز (شکسته) است و پایه های حمال آن را جرز های مکعب مستطیل ستبر به ابعاد 46/2 در 27/1 متر تشکیل باده دهد که به فاصله 60/4 متر از یکدیگر قرار دارند . الگو پیشین این سنخ جرز ها در مساجد المتوکل و ابودلف در سامره نیز دیده میشود

( شاید بتوان به سمت حدیث بلوی را در مورد نیاز به 300 ستون برای ساختن مسجدها مورد نظر احمد بن طولون و پیشنهاد معمار مصرانی صانع مسجد برلی ساختن بنایی مه به بجز 2 ستون سمت کعبه (محراب ) به ستون دیگری نیاز نداشته باشد توجیهی برای این آیین جدیدو ناشناخته در معماری مساجد پافشاری‌کننده دانست . نصفه تیرک های کاذب 4 نبش جرز ها را حرف آجر تراشیده اسم اند و طاق های روی آن کمی از پایه خود پیش تر آمده و در بالای تمام جرز به منظور استحکام ، روکوبی چوبی با اتصال دم چلچله ای نصب شده است .

تزئینات بناگر

باب معماری اسلامی تزئینات مسجدها از دو دیدگاه متفاوت به کار گرفته شده است  . در زیادترین آنها برای نشان دادن اهمیت و احضاریه توجه نماز گزاران به سمت محل مشخصی چون محراب ، عوامل تزئینی چشم گیری در آن به سمت کار گرفته اند و باب شماری کمتر معماران کوشیده اند تا به یاری نقش های یکسان و سازگار بناگر را از وحدت کامل برخودردار کنند که در مسجد ابن طولون چنین است گچ بری تنها عامل تزئینی  این بناگر به بهر های حقیقی بنا چون سر ستوان ها ، سطح زیرین طاق ها ، روزنه های نور گیر و پنجره ها غنایی ویژه بخشیده و در تارک ستون ها که به سمت سبک کرنتی است ، نقوش برگ کنگری متداول این سبک ،به برگ مو سبک سامره تغییر یافته است.

اسم های مسجد ابن طول ون انبوه عریض طراحی شده است . بنابراین سطح زیرین آن اساس مناسبی برای ارائه گچ بری است . 10 قطعه از این گچ بری ها به خوبی حفظ شده که طرح آنها حاوی ی ک کاست مرکزی پهن و دو حاشیه باریک با پرتره هندسی و گیاهی به سبک سامره است . یک نوار گچ ارضی شده نیز در هر دو روی چرخه طاق ها ابداع شده که ابتدا با زاویه قائمه به سوی طاق کناری معطوف می گردد و آن‌گاه باب امتداد یک خط افقی به آن می رسد . کتیبه کوفی اسمی مسجد به فاصله 20 سانتی متری در بالای این کاست به سمت عرض 30 سانتی متر بر روی چوب منبت کاری شده است . تخمین زده اند که این پیشانی افزون از تاخت کم طول داشته و در حدود یک شانزدهم از آیات قرآن کریم را شامل بوده است پنجره های حقیقت در جدار خارجی رواق ها شاهکاری از   هنر گچ بری است .

3 یا 4 قطعه از الگو های آغازین شبکه های آن باقی مانده که طرح بعضی از آنها حاوی حلقه های تقسیم شده به نیم و ربع دایره و کاملا مشابه طرح یکی از مشبک های مرمرین مسجد جامع دمشق است . دو الگو دیگر حاوی ترکیبی از پیچیدگی شش زاویه و مثلث های برابر الاضلاع است  جدار خارجی رواق ها 10 متر ارتفاع دارد و یک پیشانی حرف تزئینات کنگره ایا به سمت ارتفاع 3 متر بخش فوقانی آن را آراسته است . چنین باده نماید که استاد برآن بوده که دیوار های بلند را از عرض به دو بهر تقسیم کند . باب بخش زیرین 7 در در مستطیل شکل ساخته شده و در بخش زبرین 31 پنجره ابداع کرده   که پایه آنها حرف خط محور این انشعاب قرار دارد . این تقسیم جاذب یکنواختی دیوار های سا ده را از میان برده و یکی از پریچهر ترین عوامل بنا یعنی پنجره را پدید آورده است طرفین روزنه های نورگیر در پشت آغوش های دیوار خارجی صحن ، گل های کوکب 8 آکنده با گلبرگ های فرو ر فته گچ بری شده و ردیفی از همین گل ها به شکل یک جبین زیر رخ صفت ساخته اند .

بام :

سقف آغازین سجده‌گاه از تنه های ستبر نخل بوده که حرف تخته به شکل مربع مستطیل به سمت اندا زه ای 50 در 30 سانتی واحد طول غلاف شده و شاه تیر هایی را تشکیل می داده که به بعد 25/1 واحد طول ( از مرکز به مرکز ) رسم داشته است . رو و میان آنها را با قاب های چوبی تزئین کرده بوده اند . از سقف نخستین ، بهر کوچکی بازمانده بود که در تعمیرات اساسی مسجد روی خارجی آن به همان شیوه بازسازی شده است .

به اثنا تغییرات قید تنه از سرو های آسیای صغیر نیز به دست آمد که به عقیده کرسول («معماری 000 » بایست باب آغازین تعم یرات بنا به سمت پیشه گرفته شده باشد ، اما در مدیحه ای که سعید القاص در ستایش احمد بن طولون و سجده‌گاه ساخته او سروده ، به سمت کار برد   سرو کوهی  در بنای سجده‌گاه اشاره شده است . بنابرین افزون بر تنه نخل از سرو کوهی نیز  در ساختن سقف مسجد استفاده کرده بوده اند .

فواره :

در میانه  صحن مسجد بنایی با گنبد زرین و پادگانه های سوراخ‌سوراخ   که به تمام سو گشوده می شود ، ساخته بوده اند که بر پایه 10 ستون مرمر رسم داشته و 16 ستون مرمر دیگر آن را بسته باده کرده است . کف آن نیز پوشیده از سنگ مرمر بوده و باب زیر قبه یک سنگاب بزرگ مرمری به پهنا دهانه 4 ذرع که آب از فواره آن فوران می کرده ، قرار داشته است . بر پشت صفت آن  ایضاً گاهنما خورشیدی نصب کرده و دور بام را نرده ای از تیر ساج بلند بود ه اند . این فواره در جمادی الثانی در آتش بنزین . وجود تطهیر گاه در پس مسجد نشان می دهد که این فواره بیشتر برای جمال و یا وی ژه آشامیدن آب از بهر نمازگزاران بوده است .  


معماری مساجد مختلف در شهر یزد


» :: معماری مسجدها مختلف در شهر یزد

پیشگفتار

 مطالب این مجموعه حرف آغاز بررسی تزئینات ونقوش مسجد جامع یزد جمع گرد آوری شده و سعی برآن بوده تا جایی که متون تاریخی باقیمانده و منبع‌ها و سوابق تاریخی مسجد تام یزد اجازه داده است به ذکر توضیحاتی راجع به مصالح و کتیبه ها و تاریخ بنای ثانیه و تغییرات ایجاد شده حرف آن در طول سالیان، بپردازیم.

ار چه نقوش شکل گرفته حرف ثانیه به طور عموم در تمام بناهای اسلامی ایران به چشم می خورد ولی خالی از لطف عدم که به بررسی تزئینات این مجموعه بپردازیم زیرا مجموعه بنای سجده‌گاه جامع یزد در شهری است که دارای بافت  سنتی دست نخورده ای نسبت به سمت بناهای شهرهای دیگر  است، حرف این حال بناهای باستانی و اسلامی ایران همگی دارای لطف خاص خودشان هستند که معماران تلاشگر و آرتیست با اطلاعات و دانش معماری بالابه تأ سیس بناها همت گمارده اند.

اسم چه به صورت تحقیق دانشگاهی یا هنر عنوان دیگری اساساً علاقه و توجه شخصی و میل به آگاه‌بودن در مناسبت عظیم تاریخی داشته باشم و به این مسیر رنگارنگ قدم گذاشته و هنر گوشه دیگری از این سرزمین را ورق بزنیم، رسیده فضای زیبا و ملکوتی شویم از داخل مقرنها عبور کنیم و ایوانها را پشت تارک گذارده و جاده پر پیچ و خم نقوش اسلیمی و ختایی را گرفته از اندرون بوته ها گذشته م گلدسته ها را دور بزنیم تا شاید تفحه ای از روح و ذوق هنری معمار و نقشبند این بنا از جان خسته ضمیر اول شخص جمع گذر کند و جانی تازه به ما ببخشد.

دیدن و مشاهده کردن این گونه صناعت های تاریخی که از سالیان باقی مانده شاید تلنگری باشد برای تمامی از اهتمام افتادگان راه هنر و بروز خلاقیت و پشتکار.


مقدمه

هنر آتمسفر هره ای است که از ذرات هر ایرانی به فضل الهی به ودیعه نماده شده است. به همین انگیزه جلوه های صناعت باب تمام مظاهر و مقوله های زندگی ایرانی مانند:‌ معماری، نقاشی ، خط وکتابت ، قماش بافی، قالی وگلیم بافی، فلزکاری، سفالگری و ...... در طول تاریخ ابراز و بروز داشته و دنیایی از زیباییها، ذوق، خلاقیت و ابتکار را پدید آورده است.

یکی از مظاهر انعکاس هنر ایرانی باب معماری این سرزمین است آرتیست معمار ایرانی، از ابتدای کار و ازهنگام بکارگیری آجر که ازمصالح اولیه ایجاد بنا به شمار می رفته زیبا ترین نقشها  و طرحها را هنگام ایجاد دیوارها و پوششی گنبد ها وگوشواره ها، مقرنس ها و طاقنما ها خلق کرده است و در روند تکاملی آن با گره چینی، گل اندازی، بند سازی وآجر کاری خفته و رفته، شاهکار های بی نظیری را به وجود آورده است.

هنگام استفاده از گچ با خلق گچبریهایی حرف نقوش هندسی، گیاهی، دنیایی از خلاقیت را که  باب دنیا بی نظیر می باشد آفریده و در استفاده از چوب برای پنجره ها و درها با بهره گیری از فتونی نظیر منبت، مشبک، معرق، کنده کاری، صفت سازی ونقاشی روی چوب، خرق‌عادت باور نکردنی را پدید آورده است.

برای تزیین بنا از کاشیهایی یک رنگ، هفت رنگ، معرق، طلایی و .... شیشه و آیینه باب شکلها و رنگها و ابعاد گوناگون، مدد جسته و دنیایی از زیبایی و خلاقیت و صناعت را عرضه کرده و همه اینها به دوست حجاریهای زیبا،  بناگر هایی را باب جای جای ایران بر خطوه و استوار کرده است.

بدون تردید تحقق این همه زیبابیها و خلاقیت جز به سمت استعانت عشق به معبود امکان پذیر نبود، چراکه بیشترین جلوه آنها را در مسجد، محراب و زیارتگاه می توان دید.

بناهای مذهبی، همواره مناسبت احترام و توجه ملل و اقوام جوراجور درطول تاریخ بوده است، و به لحاظ همین اهمیت، پیوسته کاملترین تجربه های هنری هنرمندان برجسته هر دوران تاریخی در خدمت معماری و تزیین نقوش به کار رفته در احداث چنین اماکنی بوده است. این اشتیاق و توجه و بذل سرمایه های مادی و معنوی، خیر از باب منافع اقتصادیو اغراض مادی، بلکه حرف مبنای کشش و علاقه ای قلبی حرف اساس گرایش فطری مردم به مکاتب الهی بروز کرده است. چاه بسا مردمی که حرف مشکلات و تنگناهای اقتصادی قرین بوده، اما در سرمایه گذاری برای مظاهر معنوی، از جمله بناهای خویش به سمت مقدسات مذهبی، از هیچگونه ایثاری فروگذار نکرده اند.

بناهای رفیع و حرف شکوهی که در طول تاریخ برای معابد، مساجد وکلیساها،‌سر برافراشته اند، با یک پشتوانه قلبی و عشق حقیقی همراه بوده است.

باب تاریخ اسلام، سجده‌گاه در رأس توجه مردم، به ویژه هنرمندان باورمند به مبانی دینی قرار داشته است. در دوره هایی که اثری ازپیشرفتهای علمی و صنعتی باب هیچ کجای عالم دیده نمی شود، بر جسته ترین آثار معماری جهان، از میان مساجد بزرگ در جای  اسم است،‌ اگر چه به علل گوناگون، بویژه هجوم ارتشهای متجاوز بیگانه به کشورهای اسلامی بسیاری از ابنیه مهم و مسجدها تاریخی دچار تخریب و ویرانی شده و رد مهم مکتوب و میراث فرهنگی مسلمین که اسیر غارت و آتش سوزی در کتابخانه های مهم جهان اسلام شده است، ما را ا زگنجینه های مهمی محروم کرده است،‌ با این حال آنچه بر جای مانده، خود  دریچه ای است برای آگاهی بزرگواری معماری به کار رفته در بنای مساجد بزرگ تاریخی،  بویژه آن که باب معماری و کاشیکاری بناها، مظاهر معنوی و مفاهیم والای مذهبی چاه باب انتخاب رنگ و چه در انتخاب شکل و فرم بسیار ماهرانه تلفیق شده اند،‌ و فضایی به وجود آورده است که انسان شیفته معنویت را بسوی خود می خواند.


« مسجد » در معماری ایران.

در هنر و معماری ایرانی و به ویژه معماری مسجدها حرف دو پدیده شکل و محتوایا عینیت و ذهنیت - و در یک کلام شکل و روح مواجهیم.

هنر معماری دارای سه جنبه است یکی جایگاه ایز در آبادی یا معماری شهری ، طراحی خود بنا یا حجم اثر، و در نهایت هنر های وابسته به سمت معماری که شامل مواردی چون نور ورنگ و پرتره است، می گردد که این اخیر با آنکه نقشی محوری در آنچه که معماری ایرانی نا مید ه می شود دارد، اما در دوران های پسین ، این شیوه یا مهجور گشته یا نقشی حاشیه یی یافته است. حال آنکه چنین ظرفیتی را دارد که جا سازی کند و بدون اینکه ترکیب احجام نامتجانس ضرورت یابد، فضاهای دلخواه را ایجاد نماید.

انسان- و به تبع او اثر هنری- موجودیت نمی یابد، به‌جز آنکه قالب و روحی داشته باشد. شکل و جان دو وجه متفک یا دوست و ترکیبی نیستند، بلکه وجوهی جلیس و عجیبند که هیچ کدام بدون دیگری موجودیت و معنا نمی یابد. خیر هر قالبی محمل هر روحی است و نه روحی تاب نشستن حرف تمام قالبی را دارد. این تاخت تنها با یکدیگر موجودیت می یابد و رشد می کنند و مرتبت بود می یابند.

درهنر معماری، اثر و روح حاکم بر جابجایی آن از یکدیگر منفک نیستندو نمی توانند که باشند. نمی استطاعت فضایی را تخیل نمود، بدون آنکه صورت و شمایلی برایش قائل گشت و به همین عنوان نمی توان چهره و شمایلی اندیشه نمود و مصالح آن را در نظر نداشت- روح فراخ در همنشین با قالب تنگ همچون انیسش خرد و تحقیر می گردد یا قالب شکسته حرف می دارد. قالب فراخ نیز ذلیل روح حقیر شده، ویرانه می شود. این دو تنها پاس شد متناسب و همپای یکدیگر، کارا و زیبنده می گردند. درفضا سازی ایرانی علاوه حرف ترکیب یا انتزاع حجمی، از نقوش و صبغه و نور پردازی هم، به غرض القای انتزاع یا ترکیب فضایی استفاده شایان و برازنده توجهی می شود به این معنا که باب یک معنا که  در یک فضای راسته، شکست نور یا تفرق نقوش، قطعه ای را مجرء یا گسسته می نمایاند و بالعکس بدین لحاظ شناخت نقوش و در رأس ثانیه گره بنایی، در جا سازی ایرانی نقشی مؤثر و ناگزیر دارد.

سوژه قالب و روح در بیان هنری و جا سازی  معماری، نه ماجرای راکب و مرکب که بحث بود و موجودیت است. تذهیب کاران در طراحی، اشکالی را می آفرینند که « مداخل» نام دارد و آن صورت اشکالی است که « روالت» به هنگام نقشپردازی خویش بخود « بوم آلت» را نیز مد نظر دارد. و هیچ یک از  آلتهای « رو» و « بوم» بدون دیگری موجودیت نمی یابند. اما هر مداخلی مناسب تمام زمینه ای نیست. به این معنا که تیزی و پخی یا راستگی و تقوس پرتره مداخل را، نه آهنگ نتشبند که منظور نظر او، یعنی مکانت و فضا سازی نقش است که تعیین می کند. هرچند که رنگ و پرتو نیز در این نقوش تأثیر ناگزیر و درخور دارند، درآمد نهایتاً  در پیچیده ترین و رفیع ترین مرتبت خود به بند بنایی مبدل می شود. بند درمسیر تحول خود از مداخل تا گره و از گره حرف « گره در گره » و حتی « شاه گره » تا آنجا پیش می رود که به شطرنج معماران معروف می گرد. لیک در این عرصه همچنان انعطاف و شکل خود را به صور وطرق جوراجور حفظ می نماید و به بند کند وتند و شل و در مواضعی دستگردان مبدل می شود که به سمت انضمام رنگ، قوالبی بازهم شأن و محشور با روح حاکم بر فضا سازی است.

معرفت حاکم بر هر ایز معماری یا شهری، نقشی بنیادین درتحول شخصیت و ادراک حیثیت آن اثر باب طول زمان و همچنین در احساس مخاطبان ایفا می نماید. نقوش باب جا سازی نقشی تعیین کننده دارند. فضا سازی مناسب، حرف آلبوم تمهیدات مندرج در آن رمز ماندگاری و موجب جاودانگی این رد در طول حیات بشری گردیده است.

کاربرد نقوش درحیثیت خارجی و فضا سازی درونی هر ایز معماری، مؤثر و بلکه تعیین کننده است. گره بنایی درمیان نقوش ایرانی جایگاهی رفیع و بی مانند دارد، تا آنجا شاید پرتره دیگری همچون بند درفضا سازی معماری ایرانی عمومیت نیافته و دخیل نگشته است.


عملکرد های مسجدها مختلف

همانگونه که دین اسلام، تنها دین عبادت و پرستش و تدقیق به آداب و مراسم عبادی نیست و حوزه نفوذ احکام و قوانین ثانیه شامل تمام ابعاد و عرصه زندگی فردی و جمعی است، مسجد نیز، تنها فضایی ویژه برای عبادت نمی باشد.

بلکه اضافه بر جلسه های وعظ و تربیت مسلمین، انجمن ها و مجالس درس و بحث نیز در آن تشکیل می شد و می شود. حتی پس از اواخر سده سوم و اوایل سده چهارم هجری که فضای مدرسه به صورتی جدا و متمایز از مسجد پدید آمد، پیوسته در برخی ازمسجد ها تدریس علوم مذهبی حرف قرن و دهه های اخیر ادامه داشته است. علاوه حرف این اکثر مسجدها سنگر مبارزه اجتماعی مردم علیه حکام جبار، و کانون انجمن کردن مردم باب هنگام خوف و اضطرار بوده است.

مسجدها را از نظر دامنه نوع‌به‌نوع و صفت کارکرد های آنها می توان به چهار گروه طبقه بندی کرد: - امت نخست، شامل مسجدهای جامع و مسجدهای بزرگی می شود که میانجیگری سلاطین، وزاء و حکام اسم می شدند. اداره عموم این مسجدها میانجیگری بانی یا مأموران دولتی صورت می گرفت و آنان در اغلب موارد به هر کسی اجازت پیشنمازی یا تدریس برگزیده می شدند. دربرخی از مسجدها ی تام ، قید پیشنماز همزمان به اقامه نماز می پرداختند و پیروان هر مذهب و مسلک با اقتدا به پیشوای خود، نماز برگزار می کردند.

- گروه دوم، شامل سجده‌گاه های متوسطی می شود که توسط بزرگان محلی، علما و یا مشارکت عمومی مردم اسم می شد. باب بسیاری از این مسجدها ها برای پیشنماز و دیگر افراد مسجد، شرط خاصی بود نداشت واز محدودیتهایی که در مساجد نوع اول ایجاد می شد، خبری نبود. هرچند باید تدقیق داشت که بعضی اوقات، پیرامون تمام مذهب برای خود مسجد جداگانه ای می ساختند که پیشنماز و مدرسان ثانیه از پیروان شاخه های همان مذهب بودند.

- گروه سوم ، شامل مسجد- مدرسه ها می شود. با وجود آنکه تعداد این سجده‌گاه - مدرسه ها بسیار اندک و انگشت شمار است، لیک اهمیت آنها از جانب اینکه دو عملکرد عبادی و آموزشی، همزمان و به موازات یکدیگر ، هر کدام بخشی از فضای کالبدی را به سمت خود اختصاص داده اند، قابل تدقیق است. مسجد ومدرسه بسیار جالب آقا بزرگ باب کاشان ، و سجده‌گاه و مدرسه سید در اصفهان از بارزترین نمونه های این گروه از مسجدها هستند.

امت چهارم، حاوی مسجدهای بسیار کوچکی می شود که عمده ترین و شاید عزب عملکرد آنها، جنبه عبادی آنها بوده است و تنها در آنها نماز بجا آورده می شد. درمثل درنایین برخی از مسجدهای کوچک هستند که مساحتی درحدود ده متر چهارگوش دارند. این مسجدها میانجیگری افراد خیر خواه باب محله ها یا در امتداد بدنه بازار و مراکز اقتصادی ساخته می شدند...


معماری ایران به قلم 33 پژوهشگرایرانی


» :: معماری ایران به سمت قلم 33 پژوهشگرایرانی

( نظری اجمالی به معماری ایران درعهد اسلام) « معماری ایران در  طی تاریخ طولانی خود دارای ویژگی، اصالت، طرح و سادگی، توأم با آرایش بر مایه بوه است» با این استنباط آرتورپوپ- خاورشناس و ایران شناس نامی آمریکا به فرهنگ معماری ایران ردی می آورد. او می گوید: (اصالت اشکال زندگی ایران بدین گونه نمایان می شود که در ابنیه مسکونی از خودنمای و بیرون آرایی به در بوده است) با این یقین معماری را به عنوان یکی از پربارترین شاخه های تنرمند فرهنگ و هنر ایرانی معرفی می کمند. صناعت در ایران به سمت قدمت تارخیا تس و معماری از کهن تریهنرهاست. آبادانی اعتلای معماری در ایران باستانی گواه آن است که این سرزمین از کانون های نخستین شهرسازی  ونیز سد سازی و مهندسی بوده است. و این گواهی بناهایی که از میان ازمنه باز عصار حرف سیمای غبار آلود سر بیرون کشیده اند و سرهای باستانی و شهرها و دهکده های شاهی تأیید میکند. آثاری که جسته و گریخته ازخلال اثر های دیرین شناسان بدست میآید روشنگر آن است که هنر و صنعت 5000 سال قبل ازمیلاد در این مرز و بوف ریشه و آرم دارد.

معماری ایران سجل معتبر آدم این سرزمین از دوترین ازمنه قدمی است طبیعت اقلیمی ایران در این زمینه تأثیر عبور دائره‌المعارف هایی که با ؟؟ و مغلومین به این خطه را گشودند. باب این معماری کهم بارزترین اشکال خود جلوه کردن است. تشریفات و رسوم، آداب مذهبی، روحیات، اخلاقیات، اندیشه و عقیده نسلها در معاری ایران انعکاس واضحی دارد. نه تنها در بناهای عظیم، در ابنیه اثار کوچک بازهم می توانیم این انعکاس را دریابیم. آتشکده و دهکده های شاهی که درگذشته که باب سراسر این خطه جابه جا روییده بود و اینک به جا مانده است باری از فرهنگ معمای ایران دیرین را در خویش نهاده است آتشکده دهکده های شاهی را در ایران باستان بر روی تپه ها بنا می کرده اند. باب دهکده های شاهی پرستشگاهها ویژه پرستش مهر و ناهید ( جبرئیل آب) وجود داشت. نقاطی که هم اکنون به سمت پل بنت یا قلعه دختر نسبت می دهند، نیز پرستشگاهها باستانی ناهید یا فرشته آب است از پرستشگاهها تعشق (میترا) که قبل از زردتشت در ایران رواج داشته است. نمونه های چندی باقی است. معبد (مصیصر) در خو غربی ایران که باب کوه تراشیده شده است و همچنین صخره (پی فخیریکار) باب جنوب دریاچه رضاییه ازجمله این نمونه ها هستند. مهر پرستان باستانی پیش از ورود به سمت معبد در جایی دست خود رابه آب می زدند و آن را (مهرآب) می نامیدند. که شاید خصلت محراب دوران اسلامی از آن سرچشمه گرفته باشد. معماری ایران حاصل سده ها تفکر و ثمرة اندیشه و قریحه هنری نیاکان ما و الهاماتشان از سنت ها و دست اؤردهای ملل دیگر است حرف آنکه در هر سیمای معماری ایرانی تغییر وتبدیل هایی را پذیرفته است، جان یگانه و ذات نیرومند آن همواره زنده و بلانده باقی مانده و همپایه زمان ظرفیت های خویش را عوض کرده است. مروری در خطوط اصلی معماری ایران از آغاز تاریخ مدرن ما، در واقع گشایندهشاهرایی به سمت قلب تمدن دیرینه سال این سرزمین است نخستین سلسله حکومت ایران سلسله ماد بود که بخشی از بذر خود را در بنا و آثاری ه آفریده به سمت وام  نهاد. سنگ شیر همدان، کان داوود در سریل ذهاب، زیرزمینی صحنه در کرمانشاه، دخمه مرسوم با طاق فرهاد باب لرستان، دخمه ده نوه اسحاق وند در نزدیک کرمانشاه ازبرگزیدهژ ترین آثار این دوره است. ( پلی بیوس) باب توصیفی که از کاخ باستانی همدان کرده یادآور شده است که ستون های این کاخ از چوب ارز و سرو ساخته شده و روی این تیرک ها از لوحه های سیمین و زرین پوشانده شده حیات ( دمرگان پرود) ( شی پیه) معتقدند که این آماج ها و آثار تخت جمشید کم و بیش شباهت دارند. باب عرصه وسیع سرزمین خویش از مهارت و استادی هنرمندان ممالک، زیر فرمان خویش به سمت نحو احسن بهره می گرفتند و از این جانب در آثار معماری و صنعت ایران در دورة هخامنشی تأثیر سایر ملل نیز دیده می شود چنانکه داریوش گوید در بنای قصر او صنعتگران بابلی، مادی، لیه ی. و مصری خدمت می کرده اند و مصالح ساخمان ها از فواصل دور دست می آمده است . استعمال از تجربیات و آداب ملل تابع، نه به صورت تقلیدی و پیروی بلکه به سمت گونه ای باز افرینی و الهام پذیری خلاقه مختص به سمت دورة هخامنشی نسبت مادها پیش ازآنکه آزمایش و مهارت (اورانویی) ها استعمال بسیار بردند. معماری دورة هخامنشیان ادامه یک صناعت ملی بود. آزادگی این صناعت در قصر کیاکسار پادشاه ماد ( باب همدان) جلوه کرد و کوروش در ادامه آن پشت از شکست مادها قصری در پازارگاه یا ( مادر سلیمان) در 80 کیلومتری شمال صفت جمشید بناگر کرد. که گرچه مانند تخت جمشید که به سمت جرأت می استطاعت گفت یکی بزرگترین و وسیع ترین بناهای است که قبل از باب شدن آهن ساخته شده است دارای سقف، ستون های چوبی بسیار بوده است سقف ، ستون های چوبی بسیار بوده است. بام ساختمان از چوب سور لبنان و بلوط ساخته شده و بر ستون های حاشیه دار ه تارک ستون های آماده آنها را تزیین می کرد تکیه داشته است. ستون های چوبی و تزیینات چوبی سقف که نمونه ای از زیباتری حمایت‌کننده و صبغه های تیره چوب های سدر، گردو، بلوط و سرو و رنگهای مشعشع خیس آج بوده است. ( گوردن چایلد) می گوید: ( آثار معماری دورة هخامنشی به سمت طوری درخور و شبیه است که پس از دوره سومری ها در این منطقه از آسیا نظیر ندارد) حرف اسم نقشه هایی بی جان و نا زیبای بابلی و آشوری، هجاری های ایران همه زنده و جالبند. تخت جمشید از مهمترین رد هخامنشیان است در ساختن این بنای عظیم، اکثر پادشاهان هخامنشی تمام یک به سمت گونه ای دخالت داشته اند. در این، مشهورترین یادگار ایران باسان چوب به عنوان یکی از مصالح اساسی به سمت کرا رفته است چوب به بنا از لبنان، آج از هندوستان و صفت ستون ها از یونان و زینت دیوارها از اتیوپی ( حبشه) تحصیل شده است از وره اشکانیان آثار پراکنده ای باب این و خارج  وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از رابة قصر (هاقره) (الحضر) در ساحل دردجله این بنا ازاصل اثر ذوق ایرانی است وی تأثیرمعماری روسی در طرز ساختن سقف و گچ بری آن  مشهود است خرابه معبد ناهید باب (کنگاوه) نیز از ثانیه آثار به جا مانده این دوره است. از دورة اشکانیان در معماری رسمی ایران ساختن گندب متداولی تفرج از همان اوقات گنبدهای روی چهار طاق گوشه بنای شد و تفاوت ثانیه با کنبدهای روی این بود که گندبهای روی. روی گشوراه بنا می گشت. معماری دوران ساسانیان آفرینش اصیل تری دارد . قصر شیرین که خسروپرویز بناگر کرد کم و بیش به پیروی از بنا ها هخامنشیان ساخته شده است. طاق کسری ( ایران مدین) در نزدیک دجله در شهر تیسفون از رد آشنا شده این دوران است. این بنا از آجرهای نظامی سپید و ارجمند اسم شده است. بر روی تالار بزرگی که نامگذاری‌شده به ایران است 8 تالار کوچک گشوده می شد. اسم ها بهطور کلی شکلی نیمدایره داشت و طاق بارگاه به  شکل هلالی ساخته شده و به سعه باحشمت آن دیدة هر بیننده ای را خیره می سازد. باب حلی که عناصر و خطوط اصلی بنا از قریحة ایرانی مایع می گیرد. چرخه نسبت کدامهای از معماری رومی باب پاره ای از قسمتهای آن انعکاس یافته باشد. پشت از آنکه اسلام ایران را  فرا گرفت، معماری ملت خود را با آیین جدید سازگارساخت. چنین است که پاره ای از باستان شناسان و مورخان را عقیده برآن است که خرج غیرضروری های آتش ساسانی، ساختن مناره را برای دعوت مسلمانان به نماز به سمت کاری رفت الهام داده است عوامل معماری ساسانی با اختلافات کم و بیش اما به وضوح- در دوره های اسلامی خویش را تحمیل کرد. تزئینات رایج در معماری کهن ایرانی با همه ویژگی ها خود از گچ بری و آرایش حرف کاشی لعابدار و غیره به سمت معماری اسلامی ایران انتقال یافته است نقش اسلیمی های مساجد ایرانی همان پیچک های ساسانی است که الگو آن را درطاق بستان می یابیم، ولی در هر حال این نقوش و عوامل در ایز بیدار شدن یک امپراطوری اسلامی و ورود تمدنهای گوناگون در لوی یک آئین واحد، برخه گیری مقابلی را سبب شده و تغییر شکل یافته که در خور خواندن است از آغازگرویدن ایران به اسلام بسیاری از آداب های ایرانی و از تمام سنت معماری آن هنگام با تأثیرات «بیزانس» میان حکمرانان اسلامی متداول گشت چنانکه بسیاری از اندیشه خلفای اموی از جمله قصرالحیر و فخاجا و مشاطه خیلی بیش از آن چه از هنر «بیزانس» متأثر باشد از  اسلوب ایرانی الهام گرفته است و زینت های ثانیه از شیوه ایرانی بیرونی کرده است )

آثار معماری اوقات ساسانی درسرزمین ماوراء النهر

بنظر می رسد جا داشته باشد پیش از آنکه به سمت معرفی شهرها و رد معماری دوران ساسانی در ماوراءالنهر بپردازیم به اختصار مطالبی درباب اهمیت و ارزش آثار این منطقه در زمینه شناسائی هر چه وسیعتر فرهنگ و تمدن ایراین بیان داریم و ویژگیهای محلهای باستانی این ناحیه را حرف شماریم.

ناحیه وسیعی را که از دیرباز باب نوشته های مورخان و جغرافی نویسان همیشه ازآن بنام خراسانبزرگ ورارود و یا ماراءالنهر یاد شده است ازمدتها پیش دانشمندان شوروی بدلایل خاص بنام ( آسیای مرکزی) از ثانیه یاد می کنند این ناحیه هم اکنون شامل سرزمین هائی است که جمهوری ازبکستان- جمهوری فارسی زبان تاجیکستان- ترکمنستان- ناحیه قزاقستان وقرقیزستان را باب حرف می گیرد.

درحالیکه دانشمندان مغرب زمین نواحی را که شامل : ترکستان شرقی مغولستان و تبت می باشد بنام آسیای مرکزی نامگذاری کرده اند. بحث درباره علت این اختلاف و انگیزه های سیاسی که منجر به نامگذاری اخیر توسط دانشمندان روس گردیده مطلبی است که از حوصله این گفتار بیرون است و جا دارد که در فرصت دیگر بآن بپزدازیم.

سرزمین وسیع ماراءالنهر و یا منطقه ایکه امروز از ثانیه بنام آسیای مرکزی یاد می شوداز نظر جغرافیائی سرزمینی است با اختلاف منظر بسیار چنانکه  اقبال وسیعی از ان را آل کوههای عظیم و صحراهای وسیعی که برای زندگی انسان درخور نیست فرا گرفته است از سوی دیگر در این ناحیه با حوضه های پرآب و تختخواب رود های بزرگ با خکی رسوبی و حاصلخیز برخود میکنیم که از کهنترین روزگاران مسکون بوده چنانکه آماج های آنرا بصورت تمدنهای پرارزش باب این نواحی شاهد هستیم. بالاخره اینکه دامنه های ارتفاعات و استپ های این سرزمین وسیع، چراگاههای پربار و پر نعمتی را برای پرورش، گونه های جوراجور دامها ارائه می دارند.

چراگاههائی که با جذب بسیار دامپروران بومی و گله های ارجمند آنها را بسوی خویش فرا میخواند و امکان بوجود آمدن نوعی خاص از تمدن شبانی را در این بخش فرام می ساخت.

از تمدن های معروف و شناخته شده پیش از تاریخ این سرزمین می استطاعت آثار و تمدنهای زیر را یاد کرد: از آثار ارزنده دوران پارینه سنگی و تمدن (موسترین) میتوان کشفیات حفره (تشیک تاش) در قبله شرقی ترمز را یاد کرد حرف یافتن اسکلت یک انسان ( تئاندرتان) که آنرا گونه ای میان ( انسان پکن) و انسان « نئاندرتال» آشنا شده در مغرب زمین دانسته اند، باستانشناسان برای این جایگاه اهمیت خاصی قائل هستند.

آثار مربطو به سمت دروه نوسنگی (نئولیتیک) باب سرزمین خراسان بزرگ یا ماراءالنهر دارای اهمیت و اعتباری خاص هستند. زیرا که به گونه ای روشن اوضاع و حال و ویژگیهای مربوط به زندگی اجتماعات ساکن بخش را در این دوران راوی می کمند و رابطه آنرا با تمدنهای مستقر در دیگر ناحیه های سرزمین ایران آشکار میسازد.

از جمله تمدنهای معروف و آشنا شده اوقات نئولیتیک ناحیه تا آغاز دوران تاریخی می توان تمدنهای زیر را یاد کرد:

تمدن شناخته شده در (آنو) واقع در دوازده کیلومتری عشق آباد ( اشک آباد) در ترکمنستان جنوبی تمدن مکشوف در ( قره تپه) در نزدیکی عشق آباد گذشته از آثار جالب دوران نوسنگی و آلیاژ مس و قلع باب ترکمنستان جنوبی، در ناحیه ( خوارزم) نیز حرف تمدنی پرارزش بهمین نام برخودر می شود. در نواحی کوهستانی تاجیکستان جنوبی نیز با آثار فراوانی از شهرنشینی دوران نوسنگی بر خورد می کنیم که بنام تمدن (حصار) نامگذاری شده است.

همچنین درساحل چپ (سیر دریا) نیز با محلهای باستانی زیادی از دوران برتر برخورد می کنیم که مجموع آنرا بنام تمدن (قراقوم) نامیده اند.

و بالاخره باب دهر ( فرغانه) و در اقبال پائین دره ( زرافشان) نیز با رد تمدنهای ارزنده ای از دوران برنز بر خورد شده که شهرنشینی دره زرافشان را بلندآوازه ( زمان بابا) نامیده اند.

بحث درباره آثار تاریخی سرزمین خراسان بزرگ و ماراءالنهر با تدقیق به سمت فراوانی و اهمیت این آثار مطالبی است که جا دارد درباره آن بطرو جداگانه درطی گفتارهائی چند صحبت شود. از جمله باید دانست که در دوران هخامنشی شاهد ایجاد و گسترش تعداد برازنده توجهی از شهرها در این سرزمین هستیم که بعنوان مثال می توان شهرهائی چون : مرو- قلعه گبر در خوارزم قلعه میر در تاجیکستان جنوبی- ویرانه های اسم حصار باب بلخ- آثار مکشوف در فرغانه و را یاد کرد.

آثار دوران باستانی

حرف توجه به اهمیت و موقع اختصاصی سیاسی و اقتصادی و بازرگانی سرزمین ماراءالنهر در اوقات ساسانی و گذشتن جاده معروف ( راه ابریشم) از این ناحیه و رشد روز افزون شهرنشینی در تمام ایران ساسانی، در بسیاری از نواحی ماراءالنهر یا شهرها و محلهای مسکونی عظیم و بسیط ی تماس می شود که الگو های کاوش شده آنها را در محلهائی چون : (بالالیک تپه) در پانزده کیلومتری ترمذ بخش وسیع و کم نظیر و رخشا در 20 کیلومتری شمال غربی بخارا- ویرانه های افراسیاب یا سمرقند کهن و بالاخره منطقه باستانی پرارز و گسترده (پنج کنت) یا پنجیکنت در شصت کیلومتری شهرسمرقند را می توان نام برد.

نکته قابل اشاره اینکه آثار مربو به تمدن شکوفا و ارزشمند دوره ساسانی باب ماراءالنهر را باستانشناسان روس و از جمله ( بانیتسکی) بنا به دلایل اختصاصی زیر به فراغت کمی که در اختیار داریم بحث خود را تنها بمعرفی اجمالی آثار باستانی ناحیه و رخشا و پنج کنت اختصا می دهیم...