فصل آغاز
آداب حقوق آشکار الملل اسلامی
مبنای آداب این بند از حقوق مانند سایر رشته های حقوق اسلامی عبارتست از نص ، سنت ، عقل و اجماع 1 . نصوص دربردارنده احکم در خصوص ادرار بین الملل بر اثر اتفاقات اجتماعی و سیاسی در زمان ایلچی اکرم (ص) تدریجاً پدید آمد و آداب نبوی (ص) آنرا توضیح و تکمیل نمود . نقش دو عامل اخیر یعنی عقل و اجماع پرتره الحاقیه و مکمل آندو در قرون بعد بوده است .
پیامبر گرامی مسلمین (ص) در دهساله تماس و آمدوشد با اقوام و پیروان مذاهب گوناگون مرحله پر برکتی از تجارب آشکار المللی را گذراند که باب خلال آن دوران احکام ایزدی تکلیف رهبران جامعه اسلامی را باب قبال موقعیت های متعدد و متغییر بازشناخت کرد . قواعدی که خداوند متعال باب قرآن بخشنده جهت تنظیم مناسبات مسلمین با دیگر جوامع سیاسی و صفت بازشناخت فرموده است در صدر تاریخ اسلام توسط رسول اکرم (ص) ، نخستین زمامدار مسلمانان به اجرا در آمد و آداب وی (ص) اضافه حرف تبیین طرز تطبیق آنها چگونگی برخورد با موارد جزئی و دقائق موقعیت های جوراجور را روشن ساختن .
ضمیر اول شخص جمع در صدد آن نیستیم که در اینجا همه قواعد ادرار بین الملل اسلامی و کلیه نظریات و آراء فلسفی – مدنی را که با تقریر قواعد مزبور ملازمه دارد. قید آوریم . چه ، شرح محققانه این رشته از حقوق اسلامی ، مستلزم حداقل مطالعه و امعان باب پیمان ها ، عهد و قراردادها ، برخورد های سیاسی رسول اکرم ( ص) حرف رؤسای قبائل عربستا ، پادشاهان و زمامداران کشورهای جار ، تحلیل اسباب و عوامل موجبه آنها ، ایضاً تفحص در معاهداتی است که زمامداران اسلامی باب مراحل بعدی تاریخ اسم اند و ارتباطات دیپلماتیکی که با بیگانگان داشته اند .
چون قصد ما در این مختصر جز این تلف که اشاره ایی کوتاه به قواعد معین و اصول اهل قبله اسلامی در حقوق بین الملل بنمائیم فقط حرف خطوط درشت قرآن بزرگوار و سنت نبوی (ص) که دربردارنده شرعیات تئوریک و مبانی حقوق بین الملل یا قواعد مهم این رشته از حقوق می باش انگشت می گذاریم و از تفصیل جزئیات باب خواهیم گذشت .
علم حقوق بین المللی ،دانش تشریفات جنگ و آرامش است
دانشمندانی که برروابط ملل فتوت گماشته اند دو موضوع جنگ و آرامش را اساسی ترین مباحث رشته آشکار المللی حقوق دانسته اند . چشم می شود که گاه کتابهایشان را به همین دو بحث نامیده اند . گروسیوس را که به سمت پدر حقوق بین الملل مقلب باده باشد کتابی است موسوم به سمت « تذکره و صلح » و به این سبب بوده است که ایشان می انگاشته اند برای مناسبات متقابل ملت ها جز دو حال بتصور نمی توان آورد : حال جنگ ، و حالت آرامش ؛ و حالتی جز این دو به وقوع نمی پیوندد و محقق نمی گردد . چون چنین است باید از روابط ملل د راین تاخت حالت ویژه و منحصر گفتگو به عمل آورد و آداب و مقرراتی را که لازمست مبنای عمل دولتها باب این دو حال ضد قرار گیرد معین کرد ! مثلا باید آگاهی اقبال ها در دوهر صلح چگونه باید اقدام کنند ؟ الا کدام جنگ روا و کدامیک نارواست ؟
بحث جنگ حلال و جنگ نا مشروع و اجحاف کارانه از همین جا شروع شده است . از میان علمای حقوق آشکار الملل کسی را که در آثارش از جنگهای حلال و نامشروع سخن نگفته الا نظرش را در این باره نداده باشد نمی توان یافت . کتب حقوق بین الملل آکنده است از مباحثی که بر تارک مسأله جنگ و صلح پیش آمده است .
جهاد – اشکال جنگهای مشروع
اسلام جنگهای خاصی را که جهاد خوانده باده وشد و حلال و روا شمرده است . جهاد یا مبارزۀ ملی مسلمانان ، امریست واجب کفائی . غزا اسلامی 1به اجماع فقها ، ، بر دو گونه است : تذکره 'ofmdat[صفت دفاعی در برابر دشمنی که دست به تجاوز خورده باشد و جنگ آزادیبخش که به منظور دعوت دیگران به اسلام ، و استحکام اغتشاش آزادی بخش ملل محکومه از راه سست کردن تکیه گاههای ایدئولوژیک رژیم سیاسی ظالمانه کشورشان اجرا می گیرد .
همه مسلمانان به جنگ 'ofmdat[صفت دفاعی موظفند و انجامش وظیفه ایا است همیشگی ، جنگ تدافعی را از آئین کلیسا که بگذریم جمله ادیان و مکاتب حقوقی و سیاسی حلال دانسته و بعضی از آنها آدم را بدان تشویق و ترغیب هم نموده اند . لکن هر آموزشگاه و مرام را در چونی انجام این تکلیف ملی و بشری ترتیب و قراری است مخصوص که قانون آن مکتب و آیین را باب باب روابط بین المللی از روی آن می توان فهمید . مکتب اسلام باب این اسب آینی است بس دلپذیر و شایسته اعجاب و تقدیر که شمه ئی از آن بیان خواهد شد .
جهاد آزادی بخش ، مبارزه ایی است که مسلمانان و تنها ایشان ثانیه را مجاز و بالاتر ، واجب می دانند . مبارزه ایی که خصیصه آرزم اعتقادیش از راه تبلیغات ، آن را از همه مبارزات مشخص گردانیده و بدان حضور ایی دیگر بخشیده است . جهاد آزادی بهر ، مبارزه ایی است باب جهت ابطال آئین حاکمه و طرد اقلیت ستمگر و استثمار پیشه ایی که به نا حق حرف توده ها استیلا و چیرگی یافته است . مبارزه ایی است به سمت آهنگ رهانیدن و خوشبخت گردانیدن اکثریت عظیمی که در همسایگی یا آنطرف اجتماع اسلامی روزگار بمسکنت و ذلت و محرومیت باده گذراند .
چون غزا استخلاص بخش چنانککه توصیف گشت فعالیتی است فوق العاده ظریف و پر مسئولی ، انجامش به شرایطی سنگین منوط شده است . به سمت عقیده شیعه غزا آزادی بهر در صورتی میسر باده باش که فرماندهی عالیه آن را امامی عادل یا نایب او عهده دار باشد شیعه جهاد تدافعی را مستلزم امارت یک مسلمان پاکدامن نداسته سرپرست غزا نوع اخیر را با این شرط دشوار مقید کرده است . امام صادق (ع) د رجواب این سئوال که آیا « دعوت به سمت اسلام» و جهاد آزادی بخش کارگر است که باید تعداد معینی بدان اقدام کنند و جز ایشان را نشاید یا تمام که به یکتائی خدا و پیامبری محمد (ص) باور داشته باشد باده تواند بدان مبادرت ورزد ؟ باده فرماید :« عده معینی هستند که شراط خاصی بازهم دارند ، شرایطی که اصحاب امین پیغمبر (ص) دارا بودند و ضمناً باید ستمدیده هم باشند . تنها در اینصورت است که باده توان به اینچنین جهاد اقدام کرد .
احمد اصل حنبل یکی از پیشوایان چهار گانه اهل تسنن بر خلاف شیعه معتقد است که مسلمین چه پیشوایان صالح و عدالت منش باشد و چه آلودهدامن ، مجبورند پایین پرچمش به جهاد آزادی بخش جریان . برداشت او مستند به روایتی است که ابوهریره از زبان پیغمبر (ص) نقل کرده است و فرموده است که « موظفید همراه هر حاکم درستکار و بدکار به جهد روید .»
جنگ با آئین حاکمه خیر تحمیل عقیده
موحدین تکلیف دار آنن که انصاف اجتماعی را در گیتی بگسترند و رژیم سیاسی مبتنی بر تساوی و انصاف را باب سایر کشورها برقرار سازند . استوار کردن قید اینسان رژیم را نیز به زور و بری خواسته مردم کشوری عملی نمی کنند. پس برای این منظور لازم است انبوه ها را از آرایش اباطیل پاک گردانند و حقانیت منطقی و جهان بینی اسلامی را برایشان محرز کنند . مبارزه اعتقادی مسلمانان بر ضد آئین حاکمه چهره می گیرد و هدف در آن کار گرایش دادن هر چاه بیشتر توده مردم به اسلام است خیر تحمیل کردن اسلام بر ایشان .
آغاز
در ترم اختتام دورة کاردانی و آشنا شدن با کنوانسیون حقوق کودک و آگاهی به اینکه کشورهای مختلف حرف نژاد، رنگ، زبان و مذهبها متفاوت گرد آمدند و برای بی گناه ترین مخلوق خدا قوانینی را حرف نام حقوق به رسمیت شناخته اند حرف از ظن و سوء استفاده ها و سکنجه های افرادیکه به سمت خویش اجازه می دهند تا با پاکترین و معصوم ترین بندة خدا چنین رفتاری داشته باشند برخورد جدی می شود و باب صورت احتیاج محاکمه.
و یا والدینی که به سمت تمام طریقی با کودکشان آنگونه که باید و شاید رفتار نمی کنند و از جهت آموزشی، رسیدگی لازم به عمل نمی آورند و یا بدلیل عدم امکانات مالی کودکشان از اسم برخورداری از آموزش و پرورش بیبهره است و این قوانین تضمیم می نماید که کودک به سمت قید حق و حقوق خودش برسد و به این منظور به وی کمکهای شایانی می شود و کشورهای آلت کنوانسیونهای ادرار کودک نیز چنین تضمین کرده اند. حال آنکه چگونه، چطور و به سمت چه اندازه به سمت این امر اهمیت داده و عمل می کنند.
این نوشته مشتمل بر 6 فصل می باشد که بناگر به احتیاج مطالبی در آن گنجانده شده است در دوران آغاز سؤالات اصلی مطرح می شوند. سپس فرضیه اصلی بیان شده و به دنبال آن پیشنهادهایی که برای نتیجة تحقیق زده شد. فرضیه های فرعی را بوجود آوردند فرضیه ها و سؤال اصلی ما را در تعیین اهداف مورد نظر راهنمایی، و در اهداف تحقیق هدفهای کلی را بیان نمودیم.
انتخاب روش تحقیق، بستگی مستقیمی به سوژه تحقیق دارد و در آن بیان می شود که برای موضوع انتخابی چاه روشی مناسب تر است. و آنگاه موانع و مشکلات و محدودیتهای آیین تحقیق بیان شده است.
در دوران دوم، وضعیت ادرار کودک در نظام جمهوری اسلامی ایران مورد مطالعه و نقد و بررسی قرار گرفته، آنگاه دستگاهها و سازمانهای دولتی که مسؤولیت اجرای قوانین و مقررات مذکور را رب عهده دارند و اقداماتی که در رابطه با کودک انجام داده یا می دهند خواندن شده و در پایان دوران دوم سازمانهای دولتی فعال در زمینه حقوق کودک، ظرفیتهای آنها و مشارکتی که می توانند در حمایت از کودک، نهاد ملی داشته باشند تعیین شده است.
در فصل سوم، کنوانسیون حقوق کودک و فصل چهارم مبانی ادرار کودک و اعلامیه جهانی حقوق کودک و باب فصل پنجم، محتوای تحقیق قرار گرفته است.
و باب فصل ششم، نتیجه ای که از این تحقیق بدست آمده بیان شده است.
سؤال اصلی
1-آیا در کتابهای فارسی ابتدایی و راهنمایی از مندرجات کنوانسیون ادرار کودک استفاده شده است؟
2-در کتب فارسی ابتدایی و راهنمایی بندهایی را می استطاعت پیدا کرد که با کنوانسیون تطابق دارد.
فرضیه اصلی
تطابق کنوانسیون ادرار کودک حرف کتب فارسی ابتدایی و راهنمایی
فرضیة فرعی
1-در کتب فارسی کنوانسیون گنجانده شده است.
2-برنامه ریزان کتب فارسی ابتدایی و راهنمایی در اثنا تحریر کاملاً به مفاد کنوانسیون اشراف داشته اند.
3-از طریق آموزش کتب فارسی کودکان انتساب به حقوق خود دادهها کسب میکنند.
4-مدرسان کتب فارسی، چاه حد از کنوانسیون ادرار کودک آگاهی دارند.
5-مدرسان کتب فارسی تا چه حد از مندرجات کنوانسیون در کار خویش لحاظ میکنند.
از مهمترین اهدافی که در تهیه و تدوین این پروژه به دنبال آنها بودیم. بررسی مندرجات کنوانسیون حقوق کودک و تطابق آن با کتب فارسی ابتدایی و راهنمایی بوده است که البته این آماج به پشت خود اهدافی را به همراه داشته است که می توان به سمت این موارد اشاره کرد:
در کتب فارسی، کنوانسیون حقوق کودک گنجانده شده است و برنامه ریزان کتب فارسی ابتدایی و راهنمایی در اثنا تحریر تا چه مقدار به مفاد کنوانسیون اشراف داشته اند. بیشترین تلاش و تفحص ها باب توان و حوش این اهداف بوده است و پس از تحقیق در این زمینه اطلاعات بدست آمده را در این پروژه گنجانیدم.
روش تحقیق
پس از انتخاب موضوع و تعیین و مشخص کردن اهدافی که ضمیر اول شخص جمع را در این پروژه همراهی می کردند، در گفتگوئی که اعضای گروه با یکدیگر داشتند به این نتیجه رسیده شد که بنا به سمت سوژه تحقیق و با اشراف به روشهای مختلف تحقیق و با توجه به زمانی که باب اختیار داشتیم. آیین کتابخانه ای، روش مناسبی حیات که می توانست ضمیر اول شخص جمع را در تهیه منبعها مورد نظر یاری نماید. پس از ثانیه شروع به تقسیم بندی و مشخص ارائه کل محتوای تحقیق نمودیم و پس از تقسیم کار و جمع آوری اطلاعات مورد نظر، در ابتدا مطالبی که باب رابطه حرف وشعیت حقوق کودک در ایران را که بدست آورده بودیم در فصل دوم قرار دادیم و بعد از جدال و گفتگو که بین اعضای گروه به ادا آمد. تصمیم بر ثانیه شد که در دوران سوم کنوانسیون حقوق کودک را رسم دهیم و یکی از مشکلات ما عدم دسترسی به کنوانسیون حقوق کودک بود که پس از مورد بحث نمودن این مسأله با استاد راهنما ایشان همکاریهای فراوانی با ضمیر اول شخص جمع نمودند که به سمت نوبة خویش باید از ایشان تقدیر و تشکر نمود.
بعد از جستجو و جمع آوری مطالبی که باب رابطه با مبانی حقوق کودک و اعلامیه جهانی حقوق کودک به سمت ادا آمد آنها را در فصل چهارم گنجاندم و محتوای تحقیق را در دوران پنجم رسم دادیم.
فرآیند اجرا کار
– علاوه بر متخصصان آشنا شده و دستگاههای اجرایی، نظرخواهی باب خصوص پیشنویس تنظیم شده مواد، در قالب یک فراخوان برپایی پیش نویس مادهها در سایت مستقلی
روشها و اصول اجرای طرحهای پژوهشی
شورای بازنگری اصول را به سمت عنوان راهکارهایی که در اجرای هر یک از چهار طرح باید مناسبت توجه قرار گیرد، تدوین نمود که مجریان طرحها مسئول بودند علاوه بر شیوههایی که برازنده با سوژه طرح انتخاب می کنند به اصول راهبردی مصوب وفادار باشند، اجمال اصول عبارتند از :
1- لزوم جمع آوری کلیه اسناد و پیشینه طرحها .
2- انجام نیازسنجی مقدماتی به سمت غرض آگاهی از نظرات و دیدگاههای اشخاص صاحبنظر و سازمانهای ذیربط.
3- ارزیابی الگو ها پس از تدوین از طریق ارایه آن به سمت اشخاص صاحبنظرو سازمانهای ذیربط.
4- استفاده از زبان فارسی صحیح و روان و استعمال از شیوه قانون نویسی برازنده درک برای تمام حرف هدف ایجاد یک فرهنگ جدید در حوزه حقوق تجارت .
5- استفاده منطقی از رسم تجارت فعلی به منظور حفظ ارتباط با رسم تجارت موجود در حد امکان .
6- توجه به باورها و عرفهای موجود باب حوزه ادرار تجارت و تحولات در عرصه اقتصاد جهانی.
7- توجه به سمت بستگی قانون جدید با سایر قوانین مادر نظیر قانون مدنی ، قانون آیین دادرسی مدنی و … به نحویکه در نقاط تماس و اتصال، هماهنگی و انسجام بایست ایجاد شود.
8- تدوین قانون با آینده پژوهشی در اقتصاد و فضای نوین کسب و کار، به نحویکه حتیالامکان تغییرات آتی باب سایر قوانین تجارتی و غیر تجارتی، به اعتبار و استحکام ثانیه لطمه نزند .
9- اشاره صریح به قوانینی که نسخ میشوند و تعیین تکلیف قوانین افسرده از قانون جدید تجارت.
10- در نظرگرفتن عناوین مستقل برای هر یک از اجزای قانون بازرگانی مثل قانون چک، رسم سفته و… .
11- توجه به متون حقوقی رومی و ژرمنی و به طور اختصاصی حقوق فرانسه به دلیل بستگی قانون تجارت فعلی حرف ثانیه و توجه به متون مهم نظام کامن لو (Common Law) به دید نوآوریهای ثانیه در زمینه حقوق تجارت وقانون ورشکستگی ایالات متحده آمریکا(chapter11).
12- تدقیق به اسناد موجود در ادرار فراملی نظیر کنوانسیونها(ژنو و آنسیترال)، قراردادهای نمونه و نظایر آن برای تسهیل ارتباطات تجارتی بین المللی و استفاده از آزمایشها جهانی.
4 ـ طرحهای پژوهشی
4 ـ1ـ طرح کلیات: شامل تعریف تجار، فعالیتهای تجاری و …
4 ـ1ـ1ـ نقد وضع موجود :
قانون بازرگانی ایران (مصوب 1311) که از رسم تجارت 1807 فرانسه اقتباس شده، علیرغم اغماض مدت زمانی طولانی از تاریخ تصویب اولیه آن و دگرگونی در شرایط اقتصاد جهانی و اوضاع و حال اجتماعی، با تحولات اجتماعی و تغییر روابط اقتصادی و تجارتی هماهنگی ندارد . این رسم که باب حیطه خود قانون مادر محسوب می شود توان بهرهبرداری از فنآوریهای روز و نیز استطاعت همگامی باشرایط اقتصادی امروز را ندارد و در مورد بسیاری از مباحث تجارتی نظیر سرمایهگذاری خارجی، بازرگانی الکترونیکی،تجارت دریایی، مایه تجارتی، سرقفلی، بورس، بانکداری، بیمه و مالکیتهای صنعتی نارساست.
صفت آراستگی عمومی یکی از مفاهیم مهمی است که در حقوق و قوانین اغلب کشورهای اروپائی و غیراروپائی پیشبینی شده و وجود دارد.
دراروپا نسبت بدان چاه از طرف حقوقدانان و چاه از طرف دادگاهها توجه فوقالعادهای بذلشده گردیده دانشمندان کشورهای مختلف به خصوص فرانسویان که خویش مبتکر اصطلاح مذکور بودهاند در این اساس بحث باتفصیل به عمل آوردهاند و محاکم فرانسه اثنا آراء عدیده از آن استعانت جستهاند. این صفت همراه با اذهان حقوقی فرانسه در قوانین مدنی کشورهای دیگر اروپائی و جز اروپائی رسیده شد وخواهناخواه دامنه مباحثه و سخن به سمت میان حقوقدانان غیر فرانسوی نیز کشیده شده ولی بر اثر اختلاف عقاید آراء علما و رویه قضائی مملکتها مختلف راجع به سمت این موضوع از یکدیگر فاصله آشکاری گرفتهاند.
مثلاً داره ارض بلژیک با دیوان کشور فرانسه و مقنن آلمانی با مقنن فرانسوی دراینباره افتراق نظرهای بارزی به سمت هم رساندهاند با عدهای علیرغم دسته دیگر، صفت آراستگی عمومی را جزء یک زائده حقوقی و موجب گمراهی چیز دیگری ندانستهاند. نه تنها اصطلاح آراستگی عمومی در فرانسه و کشورهای مشابه دچار این سرنوشت شده بلکه معادل آن باب ادرار انگلیس و آمریکا که به سیاست عمومی معروف شده ایضاً به سمت همین سرنوشت دچار گردیده است دانشمندان و قضات انگلیس و آمریکایی مانند فرانسویان درباره نظم عمومی ائتلاف نظر ندارند و نوعاً آن را تشریح نشدنی میدانند. [1]
نقادیها و گفتگوهای موافق از قلمروحقوق داخلی کشورها پیش و در محافل بینالمللی مباحث عمدهای را بوجود آورده است. از شقه دوم سده نوزدهم به بعد مساله نظم عمومی مرتباً در کمیتهها و مجامع و کنفرانسهای ادرار بینالملل خصوصی دقیقاً مورد خواندن و بحث و انتقاد حقیقت گردیده و طرحهای مهمی از طرف علمای بزرگ حقوق بینالملل آماده و به رویگردان شور گذارده شده و گاهی طرحهای مذکور به سمت اجابت مجامع صلاحیتدار نیز رسیده است و دولتهای مختلف در معاهدات و قراردادهای بینالمللی پیوسته به مفهوم نظم عمومی اشاره نمودهاند. توجه ژرف دانشمندان و مرجعها بینالملل به جایی رسیده که دیوان دائمی داوری لاهه چند بار به استناد نظم عام آرائی صادر نموده و مجمع عام سازمان ملل متحد در واحد زمان ( 1945 استخلاص و اعمال افراد را به نظم عمومی محدود ساخته است. [2]
پس با عنایت به همه این مراتب تردید نمیتوان داشت که صفت نظم عمومی در حقوق معاصر جنبه عالمگیر داشته و از واقعیات مسلم حقوقی به شمار میآید. تمام قدر در اروپا و امریکا به این مفهوم دقیقتر شدهاند در ایران توجهی بدان نکردهاند و به حکایت مجموعههای رویه قضائی هنوز دادگاهای ایران و تا داره ارض در هیچ قضییهای به نظم عمومی استناد ننموده است. نه تنها در محاکم بلکه باب تألیفات حقوقدانان بازهم کمتر بدان عنایت گردیده و در مواقع ضروری را اشاره سادهای بس شده است. عدم التفات دانشمندان حقوق و قضات کشورما به مفهوم نظم عمومی در قبال علاقه فوقالعاده حقوقدانان و محاکم برونی جالب تدقیق است. تمام قید میتوان گفت که این عدم توجه تا حد زیادی اسم تازگی مفهوم مزبور باب حقوق ایران است. لیک به سمت نظر میرسد این بیاعتنائی علت اصطلاحشناسی دارد. اصطلاحات حقوقی هر ملتی میراث تمدن و مولود بود اجتماعی آن ملت است و اصطلاحات تقلیدی که از برون مانند کالاهای تجارتی وارد ادرار کشوری میشود خویش به خود جالب توجه و منشاء آثاری نخواهند بود. بلکه باید قبلاً وسیله سزا اصطلاح و نویسندگان حقوقی مورد بحث و انتقاد بسنده قرار گرفته و به افکار عمومی عرضه شوند. حرف آنکه تدریجاًدر افکار جایگیر شده و شکل پذیرند. اصطلاح نظم عمومی احتمالا به همین سبب تاکنون نتوانسته است چنانچه باید و شاید افکار حقوقدانان آریایی را به سمت خود مورد نظر سازد.
راجع به تعریف نظم عام و وظیفهای که باب حقوق برای آن وجود دارد اختلاف نظرهائی میان دانشمندان به سمت وجود آمده. آنهائی که با آزادی فردی بیشتر علاقهمندند باب ارعاب قلمرو و رخنه آن کوشاترند بعکس کسانی که به سوسیالیسم متمایلترند برای بسط حدود ثانیه تعصب بیشتری به خرج دادهاند. [3]
حقوقدانان داخلی و بینالمللی بر تارک این مطلب در منازعهاند که صفت نظم عمومی به کدام رشته از ادرار اندرونی و بینالملل خصوصی ارتباط دارد و از مفاهیم اختصاصی کدامیک یک اسم میگردد. [4]
برخی از متخصصین حقوق بینالملل آن را متعلق به حقوق بینالملل صفت دانستهاند و حال آنکه دیگران اکثراً از آن حقوق اندرونی محسوبش داشتهاند.
اختلاف منبعها و ساختمان حقوق کشورهای مختلف اروپائی ایضاً به نوبه خود در طرز تفکر متفکرین ثانیه مملکتها موثر واقع شده و باعث بروز اختلافاتی بین حقوقدانان و محاکم کشورهای مذکور در زمینه مصادیق نظم عمومی گردیده است ممکن است امری در ادرار فرانسه مصداق نظم عام به حساب رود ولی در انگلستان یا آلمان یا سوئیس چنان نباشد این قبیل تمایزات و تفاوتها در مقام مقایسه حقوقق ایران و اروپا محسوستر به تماشا میرسد. درمثل بسیاری زوجات در ایران جایز ولی در اروپا ممنوع است. اختیار طلاق باب ایران حرف شوهر است ولی در اروپا محتاج به رسیدگی قضائی و صدور حکم از دادگاه صلاحیتدار است. اختلافات مذکور خیر فقط در حقوق اندرونی بلکه در حقوق بینالملل صفت هر یک از آن کشورها هم جالب توجه است. تاثیر بعضی از قوانین داخلی باب خارج از مرزهای قلمرو آشنا و سایش بین قوانین کشورهای مختلف از نظر نظم عمومی یک رشته افکار و قواعدی سوای آنچه باب اندرون کشورها مطرح است به وجود آورده است. آموزشگاه ساوینی و طرفداران او اصل اشتراک حقوقی و مکتب منچینی و طرفداران او اصل شخصی بودن قوانین و آموزشگاه پیله و طرفداران او اساس سرزمینی بودن قوانین و مکتب انگلیسی و آمریکائی اصل نزاکت را مبنای حل تعارض قوانین رسم دادهاند [5]. با توجه به وجود چنین سابق فرضهائی در آگاهی این مفهومم به تعاریفی که از نظم عام باب فرهنگهای حقوقی و دانشنامههای حقوقی و کتب مختلف توسط دانشمندان حقوق ابراز گردیده باید رجوع کرد.
بخش اول: آراستگی عام در حقوق
در این بخش آنچه مورد توجه است خواندن نظم عمومی در کلیت علم ادرار است. برای آگاهی مفهوم آراستگی عمومی در حقوق بینالملل خصوص که یک مساله خاص نسبت به عنوان همگان نظم عمومی در حقوق است. بلاشک باید ابتدائاً به مفهوم کلی وعام که این صفت اختصاصی از آن نشأت گرفته است مراجعه کنیم.
این بخش در هفت دوران ارائه گردیده است. ابتدائاً تاریخچهای از صفت مناسبت نظر ارائه میگردد. آنگاه مبانی آراستگی عام و تعریف نظم عمومی در علم حقوق و نظراتی که پیرامون ثانیه بود دارد مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل چهارم به خصوصیت نظم عمومی که همانا نسبیت آن در زمان و مکان است میپردازیم و آنجا منبعها نظم عمومی که بحث جالب و مهمی است مورد توجه قرار گرفته است و قطعاً ابهت منابع در آگاهی قواعد حقوقی غیر قابل انکار است. اقسام نظم عام و تقسیمبندی از مفهوم مذکور از جنبههای مختلف و سرانجام ارتباط میان اخلاق حسنه و آراستگی عمومی تاخت اصطلاح که در علم حقوق در اکثر موارد هم عرض و مترادف اسم میگردد مورد بررسی رسم خواهند گرفت.
فهرست منبعها
مقدمه
بهر اول : چالشهای حقوقی ناشی از تورم قوانین کیفری
فصل اول: کلیات
مبحث اول: واژه شناسی از لحاظ لغوی و اصطلاحی برخی از واژگان بااهمیت و کلیدی
گفتار آغاز : معنای لغوی واصطلاحی تورم کیفری
گفتار دوم: معنای لغوی واصطلاحی وجدان جمعی
گفتارسوم: معنای لغوی واصطلاحی بحران
گفتارچهارم: معنای لغوی واصطلاحی جسم انگاری و جرم زدایی
گفتارپنجم: معنای لغتشناس واصطلاحی کیفرزدایی
مبحث دوم :خاستگاه و پیشینه تحقیق
مبحث سوم : اصول و مبانی و عشوه های جرم انگاری
گفتار اول: جرم انگاری مبتنی بر پالایش
گفتاردوم: آیین آسیب و رفاه بعنوان مبنای جرم انگاری
گفتارسوم: توجه به وجدان عمومی و مقبولیت اجتماعی در راستای جرم انگاری
فصل دوم : بررسی مکاتب و اصول نظری،عنایتی ویژه به سمت سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران
مبحث اول : مکتب اصالت فرد (لیبرالیسم)
مبحث دوم : آموزشگاه اصالت جامعه
مبحث سوم : امعان تدبیر جنایی جمهوری اسلامی ایران
گفتار اول: فقه وچالشهای قانونگذاری
گفتاردوم: رفتار انگاری باب اسلام و سیستم لیبرالی در یک مطالعه تطبیقی
گفتار سوم : فقه پویا حرف عنایت به مقتضیات اجتماعی.
بیان چهارم : جایگاه تحریم« گناه» در جرم انگاری نظام انصاف کیفری ایران
دوران سوم : علل و عوامل تورم قوانین کیفری با رویکردی به نظام حقوقی ایران
بخش اول : تورم مراجع کیفری
بیان اول: هیأت عام دیوان عالی کشور
گفتار دوم: شواری پاسبان قانون اساسی
بیان سوم: مجمع تشخیص خیر نظام
گفتار چهارم: قوه مجریه
مبحث دوم :پذیرش انتقام و اعمال سزاده و قهرآمیز بعنوان عزب پاسخ.
مبحث سوم :استفاده از ید آوردهای دیگر انتظام های حقوقی بدون عنایت به
عرف و پهنه آمر جامعه .
مبحث چهارم:اسلامی و صفت و اخلاقی کردن حقوق کیفری
مبحث پنجم :پیشرفت های صنعتی و فنآوری
مبحث ششم :در هم آلایش بزه و انحراف در جسم انگاری توسط دولت.
بخش هفتم:دگرگونی سریع نظام دیپلماتیک
بخش هشتم :در هم آمیختگی بایکوت و تجریم
بخش نهم : توسع بخشی به فروعات و شرعیات کلی و مبهم قانون کیفری
فصل چهارم : تسلسل تبهکار جرم انگاری متعدد( تورم قوانین کیفری )
بخش اول :جرم زایی فینفسه در پرتو فرایند برچسب زنی
مبحث دوم :افزایش جرم و جمعیت کیفری
مبحث سوم :ناکارآیی قانون
مبحث چهارم :لطمه به سمت آزادیهای اختصاصی و خصوصی افراد
مبحث پنجم :تورم مراجع کیفری خارج از قلمرو قوه قضائیه .
گفتار اول: آئین نامه تشکیل دادسرا و دادگاه روحانیت
گفتار دوم: آئین نامه ایجاد دادسرا و دادگاه انقلاب
بهر دوم : راه های برون ذهاب از بحران تورم قوانین کیفری در ایران
دوران اول: جسم زدایی
مبحث اول: مفهوم جرم زدایی و انواع ثانیه
بیان اول: جرم زدایی عملی
حبل آغاز : سیستم مقتضی بودن تعقیب با عنایت به نظام حقوقی ایران
بند دوم : جهاز قانونی وجود داشتن تعقیب با عنایت به نظام حقوقی ایران
بند سوم: انصاف ترمیمی
حبل چهارم: جرایم بیرون بزهدیده و جرم زدایی
گفتار دوم: جرم زدایی رسمی
فصل دوم : توجه به درون عمومی در چرخه جرم انگاری و جرم زدایی
مبحث اول: درون جمعی باب چرخه جرم انگاری
بیان اول: امعان مراجع متعدد قانون نویس در پناه وجدان جمعی در
نظام عدالت کیفری ایران
بیان دوم: دست آوردهای دیگر نظام های حقوقی با عنایت به وجدان عمومی
بیان سوم: توجه به سمت وجدان جمعی در راستای جرم زدایی از
جرایم ،ماهواره ، صفت جنین ، ولگردی و…
فصل سوم : اعتنا به جسم شناسی (پیشگیرانه) بعنوان راه برون رفت از بحران تورم کیفری
مبحث اول: انواع پیشگیری
مبحث دوم: جایگاه جرم شناسی پیشگیری در ایران
فصل چهارم : اصلاح قوانین کیفری در راستای آماس زدایی کیفری
مبحث اول: احترام شرعیات قانون نویسی و جرم انگاری در پناه
اصل رسمی بودن جسم ومجازات
مبحث دوم : تأثیر دادن دوران ومکان و الزامات بین المللی در امر قانونگذاری
گفتار اول : امعان آیین دادرسی کیفری انتظام حقوقی ایران با عنایت به
احکام ایستا و الزامات بین المللی
گفتار دوم: : بررسی قوانین ماهوی نظام حقوقی ایران حرف اعتنا به
احکام ایستا و الزامات آشکار المللی
بخش سوم : رعایت اصول رسم نویسی و جرم انگاری در جمعیت خروج
مادهها اضافه و تکرری
نتیجه گیری
پیشنهادات
سیاهه منابع و مآخذ
چکیده :
هر قید وجود قانون کیفری از بهر تشخیص هنجارها و رفتار در جامعه ضرورت دارد؛ اما برای ایجاد جامعه قانونمند تنها از سازوکار جرم انگاری متعدد نمی توان بهره جست؛زیرا هر قانون کیفری قطع نظر از توالی تبهکار آن ،موجب اسم و اتلاف آزادیهای افراد و توسع بخشی به حوزه اقتدار و کنترل و حاکمیت دولت می گردد . افراط در جسم انگاری در ارض ما باعث بحران تورم قوانین کیفری شده است . باید در تماشا داشت که بحران به معنای ایجاد جای تنگ و گسست و شکاف در یک جهاز است، بگونه ای که حرکت ان سیستم متوقف الا دچار تزلزل گردد یا از حالت عادی خارج گردد. بحران مزبور تحقق و ظیفه اساسی نظام انصاف کیفری را که همان پشتوانه ادرار شهروندان و اجرای عدالت کیفری است را مشکل مواجه کرده است .
علی ایا حال قانونگذار ایران ، بری توجه به سمت تعاقب فاسد جرم انگاری متوالی و مکرر به طور مستمر به حجم قوانین کیفری می افزاید. تصویب افزون از 300 قانون کیفری ماهوی انقطاع نظر مقررات شکلی فروران مؤید این ادعاست. تالیف قوانین توسط مراجع غیر امین اعم از دیوان عالی کشور باب مقام توحید باب رویه ـ مجمع تشخیص مصلحت ، شورای عالی انقلاب فرهنگی ،و دیگر مرجعها به این تورم دامن خورده است . دبیر این سطرها اثنا طرح موضوع تورم کیفری بعنوان یک چالش در نظام حقوقی ایران ، به عوامل ایجاد کننده این مظهر و آثار آن و ایضاً به راههای برون رفت از بحران سابقالذکر در امان جرم شناسی و جنبش جرم زدایی و با عنایت به وجدان جمعی و روح و پهنه حاکم جامعه ایران اداشده است.
فصل اول: اصول
در فصل باب پیش چهره ضمن واژه شناسی برخی از اصطلاحات کلیدی و مهم تحقیق در پیش رو، مبانی و متدهای جسم انگاری مورد بحث و امعان واقع گردیده است . توجه به سمت آیین ضرر، درون جمعی را در راستای جرم انگاری اخلاقاً موجه ، مورد عنایت حقیقت شده است . مضافاً به این که حرف امعان فیلترهای جرم انگاری ، قایل به جسم انگاری حداقلی از جاده حقوق کیفری شده ایم. علاوه بر موارد پیشگفته ، به بحث و امعان در خاستگاه و پیشینه تحقیق مزبور ـ تورم قوانین کیفری ـ اداشده شده است .
مبحث اول: واژه شناسی از لحاظ لغوی و اصطلاحی بعضی از واژگان کلیدی و مهم.
در بحث باب سابق رو ، واژگان کلیدی و مهم را با گزینشی فهیمانه در جهت تبیین و آشنایی تمام چاه بیشتر خواننده برای ورود به بحث تحلیل و تعریف کرده ایم ،تا باب پرتو این اجمال باقدرت به حرکت در بطن بحث و تفصیل مباحث باشیم . واژگانی از قبیل: تورم قوانین کیفری ، بحران، جرم انگاری و جرم زدایی ، وجدان عمومی و کیفر زدایی.
گفتار آغاز : معنای لغوی و اصطلاحی تورم قوانین کیفری
معنای لغوی : واژه تورم بیشتر در جدال های اقتصادی بکار می رود . باب واقع این واژه در ادبیات و گفتمان اقتصادی جایگاه بهتر و بیشتری دارد و به سمت معنای ازدیاد سطح عمومی قیمت هاست باب لغت نامه دهخدا ،تورم به سمت معنای برآماهیدن ،تهییج و باد اجرا کردن ، آماسیدن پوست و پوز پر باد کردن معنا شده است . 1 در حلقه المعارف امریکن آمده است :تورم در اصطلاح عام « ازدیاد عمومی قیمت هاست» نگارنده با بود اقتصادی بودن واژه مزبور ،آنرا به سمت اعتبار افزایش جرایم در قانون استفاده کرده است .
معنای اصطلاحی و مفهومی تورم قوانین کیفری :
تصویب بدون ضرورت آییننامهها کیفری و قطور نمودن بدون رویه مجموعه قوانین جزایی با جرم انگاری اخیر را تورم قوانین کیفری باده گویند . از اینرو تورم قوانین کیفری ، نوعی جرم انگاری گوناگون قانونگذار است بگونه ای که ازدیاد بی رویه آن موجب عدم کارایی آن گردد. همانطور که در صرفهجویی ازدیاد بی رویه پول موجب بالا رفتن سطح عمومی ارز و در پاداش ناکارآمدی اقتصادی می گردد ، تورم قوانین کیفری موجب ناکارآمدی قوانین کیفری می گردد . از اینرو ناگفته پیداست که در ورای تورم قوانین کیفری و افزایش جز الزامی عناوین مجرمانه ، نوعی معظلاحات اجتماعی وجود دارد .
گفتار دوم : درون جمعی ؛
معنای لغوی : وجدان باب لغت به معنای یافتن مطلوب ، نفس و قوای باطنی که خوب وبد اعمال بواسطه آن ادارک شود . عمومی :به معنای شامل صیرورت ، تمام را فرا گرفتن ، آنچه منسوب به همگی مردم باشد .
معنای اصطلاحی و مفهومی وجدان جمعی :
افکار عمومی وجدان جمعی از دو بهر « افکار» و «عمومی» ترکیب یافته است که هر تاخت واژه گنگ و ابهامآمیز هستند و هنگامیکه حرف هم جمع می شوند ، عدم قطعیت آن پرواضح ومشهودتر می شود. باب یک تعریف حداقلی باده توان گفت : وجوان جمعی مجموعه ای از دیدگاه های شخصی حاوی منافع عام است . از آنجائیکه افکار عمومی ساختاری است مبتنی بر حقیقت و پندار ، تعریف دقیق و مشخصی از آن ـ حداقل در بادی امر ـ دسوار می نماید ؛ مؤید این ادعا تعاریف و نوعبهنوع معناها ارائه شده در این خصوص است .
امیل دورکهایم جامعه شناس مشهور فرانسوی ، درون عمومی را این گونه تعریف می کند : آلبوم اعتقادات و احساسات مشترک باب میانگین افراد یک جامعه واحد که آلت های معینی را تشکیل می دهد و برازنده با گستره های زمانی وارزشهای متفاوت ، متغیر است .
گفتار سوم : بحران
بحران به معنای ایجاد تنگنا و گسست بنیادی باب یک سیستم ، به نحوی که حرکت آن سیستم متوقف یا دستخوش تزلزل گردد و از حال عادی خارج شود. نتیجه آن سخط عام از عملکرد دستگاه متولی آن است. علمای حقایق اجتماعی آشفتگی را به سمت انواع مختلف تقسیم بندی کرده اند :
بحران از نظر منشأ: این بحران ممکن است ناشی از رشد الا توسعه جوامع نوخاسته و یا ناشی از تحول در جوامع رشد یافته باشد ، که امکانپذیر است از نوع غروب یا پیشرفت باشد ، زمانی با بحران ارتقا برابر هستیم که بحران در جهت استحکام و کارایی همه جانبه انتظام متمایل باشد وزمانی بحران از سنخ افول است که پدیده انفجار و از هم انفصال نظام در انتظار باشد .
بحران از نظر نتیجه : این آشفتگی ممکن دست شدید یا عادی باشد. بحران شدید منجر به یک حرکت بیرونی وفرافکنی باده شود که باب انقلاب ها و شورش ها مشهود است . آشفتگی عادی منجر به سمت حرکت باطنی و فروفکنی می گردد که نتیجه ثانیه اختلال و عدم کارایی در نهادهای مربوط است .
آشفتگی ازنظر ساختار: این بحران ممکن است مقطعی الا دیرپا باشد . در بحران مقطعی آشفتگی سیستم مقطعی و زودگذر است و باب آشفتگی مزمن نابسامانی سیستم ، طولانی و مداوم است .
بحران از نظر موضوع: این بحران ممکن است در موضوعات مختلف متجسد و نمایان گردد ، اعم از آشفتگی های سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی و سایر انواع بحران ها که ممکن است به وقوع بپیودند.
گفتار چهارم : جسم انگاری و جرم زدایی
جرم انگاری ، آنجا که مقام تقنینی ، رفتاری را باب جامعه معین و در زمانی خاص بنا به ملاحظات سیاسی، اقتصادی و گاه بین المللی واجد تبیین مجرمانه و کیفری آهسته ،جرم انگاری گفته می شود . در زبان فرانسویها از کلمه «in dicriminalization» «فرایند جرم انگاری» استعمال شده است .
بنابراین جرم انگاری فرایند جرم تلقی اجرا کردن یک فعل یا آذری فعل است که بواسطه آن رفتار جدیدی بموجب آن به سمت ارض قوانین کیفری داخل می گردد . از آنجائیکه مقام تقنینی تمام رفتارها را جرم انگاری نمی کند ، باید جرم انگاری ـ الصاق برچسب مجرمانه حرف رفتارها ـ را گزینشی توسط اقبال دانست تا برخی وقایع را به سمت قواعد تبدیل کند .
جرم زدایی؛ به سمت معنای زدودن انگ های مجرمانه از رفتارها یا کاهش عناوین مجرمانه است . تقلا به سمت تعدیل سازوکار عناوین مجرمانه به دو شکل محقق می شود:
بیان پنجم : کیفر زدایی
کیفر زدایی همان جرم زدایی به دستور ناقص است در حقیقت اصل عنوان مجرمانه در قانون بود دارد ولی حرف تغییر وصف یک جرم ، کیفری اتخاذ می شود که عوارض جنبی کمتری داشته باشد . مثلا تغییر تبیین بزه را به جنحه می توان کیفرزدایی دانست . مفهوم کیفرزدایی بیانگر تمام شکل های تقلیل در نظام کیفری است . بکارگیری پایندانی اجراهای جانشین ، سلب آزادی ،از قبیل: جزای نقدی ، آویختگی مراقبتی و بسان ثانیه را می توان از اقدامات کیفرزدایی دانست .
مبحث دوم : خاستگاه تحقیق
گستره موضوعی تاریخی جرم انگاری باب ادوار مختلف موسع و دارای نشیب و فراز بسیاری بوده است . حرف پیش از دور قانونمندی و نهضت عظیم بکاری تحت عنوان قانونمندی در رساله جرایم و مجازاتها ، نظارت قیم مآبانه بیعه در پناه آموزه های مذهبی باعث انبساط قلمرو حاکمیت و در پاداش تضییع و تحدید حوزه آزاد رفتاری شهروندان شده بود . با بروز قانونی بودن جسم و حضور مکت کلاسیک و اندیشمندانی همچون بکاریا و بنتام و منتسکیو ،اصول کلی حقوقی همچون اصل قانونی بودن جسم ومجازات ،آزادی آهنگ ومسئولیت کیفری پدیدار گشت و در نتیجه انگاشتن خودسرانه رفتارها وبدون موازین در پرتو اصول ذکر شده ، از حوزه استطاعت کلیسا خارج و به مقام امین تحویل گردید.
البته ناگفته پیداست با بود بزرگواری اقدام بکاریا در قانونی کردن جرایم و مجازاتها ، اسم قوانین گستردگی چشمگیری داشت که خود این مسأله دور از نقد و ارزیابی زعمای این مکتب نماند. منتسکیو در مورد تصویب بری احتیاج ، مقررات کیفری و ستبر و بدون حد و حصر کردن مجموعه قوانین جزایی معتقد است :« فساد یک اجتماع بر دو چیز است : موقعی که توده، قوانین را مراعات نمی کنند ، این درد چاره پذیر است . دیگر ثانیه که قوانین ، انبوه را فاسد می کند که این درد درمان ندارد؛ زیرا الم بیتجربه خود درمان است .»
از اینرو به سمت تماشا می رسد منتسکیو نخستین کسی است که در سال 1748 م با انتشار کتاب روح القوانین به آماس کیفری استعاره داشته است و آنرا موجب بی اعتمادی آدم انتساب به طبفه حاکم می دانسته است؛ چرا که تعدد قوانین کیفری باعث عدم تمکین آن از جانب شهروندان خواهد بود و زوال تمکین نسبت به قوانین از طرف شهروندان انگیزه ضمانت اجرای شدید از سوی اشکوبه حاکم می باشد که قطعا نتیجه ارزشمندی برای اجتماع در پی نخواهد داشت .
بکاریا در همین راستا معتقد است آنچه پوشش را از بیم جرایم حفظ می کند تصویب بلاوقفه وتورم قوانین کیفری نیست ، بلکه حتمی بودن و قطعیت کیفرهاست .
روند رو به سمت رشد اسم قوانین کیفری در دوران ( مکتب) کلاسیک باعث ظهور آنتی تز ثانیه یعنی مکاتب دفاع مدنی نوین و مکتب علمی تحققی شد. مکتب دفاع اجتماعی نوین با رویکردی تاخت سویه سخنگو به یک سیاست جنایی روشمند و کارآمد اعم از کیفری و جز کیفری با اعتنا به روشهای جرم زدایی ، کیفرزدایی و قضازدایی و در پاداش تحدید حقوق کیفری شد.
زین پس بجای عدالت الهی و کلیسایی , عدالت انسانی فرد معینی طرح گردید . بروز مکتب تحققی باعث علمی اجرا کردن حقوق کیفری در پهنه های پزشکی ، اجتماعی ، اقدامات تأمینی و تربیتی در جانب عقب نشینی حقوق کیفری و اسم آن بود.
از اینرو گام هایی باب جهت انفکاک خصلت از حقوق و دین زدایی از مباحث حقوقی برداشته شد. متعاقبا ادرار جزا اسم پایین تأثیر داده های دقیق و علمی جرم شناسی ، بین ثقل مطالعات خود را باب حول محور مجرم قرار داد که نه تنها قویا بر اخلاق زدایی از قلمرو حقوق اثر گذاشت ؛ حرف به جای برخوردهای واکنشی و شدید ، اقدمات و رویکردهای پسینی و کنشی ـ در جهت پیدا کردن علل و عوامل منتهی به سمت اتفاق بزه در جهت رفع آن ـ صورت گرفت .
در مقابل پدیده های بزهکاری بوجود آمد و یکی از توصیه های خود را باب افت بار انصاف کیفری از جاده جرم زدایی اعلام کرد. در ایران با تدقیق به اهتمام پست تقنینی به سمت پیاده کردن قوانین شرعی ، جرم شناسی از عملکرد محدودی برخوردار است . در پاداش تورم قوانین کیفری به سختی مهار می شود .
در شرایط و اوقات کنونی ، تردید فزاینده ایا درباره موقعیت کنونی نظام عدالت کیفری بوجود آمده است که اسباب آنرا نمی استطاعت درایجاد تغییر و آگاهی از برخی مسایل اجتماعی بویژه تعریف قدیمی از نظام عدالت کیفری ، تحول سریع نظام اجتماعی و پیشرفت خرده نظام های اجتماعی از جور آسایش ، بهداشت ، آموزش عمومی وتردید باب عملکرد انتظام عدالت کیفری و تأملات نظری دانش پژوهان علوم مدنی ، قضایی و نگرش ها و انگیزش های لیبرالی و انسان دوستانه ، واکاوی کرد.
عوامل یاد شده نقش انتظام عدالت کیفری را به خرامیدن کشاند و انگیزه ارزیابی دوباره حقوق کیفری شد و با تأکید حرف آزادیهای فردی و عدم تحدید ثانیه جز در مواقع اضطراری و جرم زدایی و برداشتن برچسب های مجرمانه از رفتارها و کاهش عناوین مجرمانه و نهایتا کاهش آفتابگردان کنترلی اقبال بر فضای آزاد رفتاری همراه بود.
مبحث سوم: اصول و مبنای جرم انگاری
ساختار این مدل بگونه ایا است که حرف تاکید و تکیه بر مفهوم آزادی بعنوان ارزش برتر و مرجع پایه ریزی شده است . استخلاص یعنی حالت اولیه آدم ، خاستگاه اولیه واصلی که به سمت سبب آن دولت نمی توند فرد را اجبار و محدود کند و چیزی که به انسان ، مقام و خصیصه آدم وجود داشتن را می دهد را از او بازستاند یا تحمل و تعدی کند. الگو لبیرالی در ارتقای تضییق حوزه بازدید رفتاری دولت به تفکیک انحراف از بزه باب راستای ناپیوستگی فشار هیأت در جامعه به فرد از یک سو و توسعه بخشی به سمت صفت آزاد رفتاری در جهت کاهش فشار روانی و اجبار درونی بر تک تقلا می ورزد.
بنابراین در مدل لیبرال ، مبنای حقوق باب اشعه قواعد برتر الهی یا طبیعی و آسمانی اظهار و تعریف نمی شود ؛ حرف مشروعیت را باید در میزان برخورداری شهروندان از آزادی و اندازه محدودیت و پایبندی دولت به سمت اصل قانونمندی جستجو کرد. پس وجاهت و مشروعیت دولت بر مبنای رسم داد اجتماعی احراز می شود.
در این مدل پتواز به اثم بر عهده دولت است و همچنین دولت حق دخالت و واکنش به انحراف را ندارد . کشورهای آزاده منش با مشخص کردن مبنای حقوقی ، باب جهت کاستن از بار نظام انصاف کیفری و تلطیف ثانیه هستند و سایر رشته های حقوق از قبیل ادرار اداری ، انتظامی در جهت پس نشینی حقوق کیفری ظهور وبروز کرده اند.
مدل اقبال اقتدارگرا؛
در انتظام های اصالت اجتماعی ،گاهی سلطه یک بابا یا یک نژاد و گاهی سلطه دین انگیزه تجمع توان می گردد. بانو دلماس ماری سخنگو است در فاشیسم (نژادپرستی) آزادی افراد و اعضاء فدای نوع ایدئولوژی حاکم باده گردد . اصل قانونمندی فرو می ریزد . دولت باید رسمیت شناختن قیاس نوعی جرم انگاری تعمیم پذیر را رواج دهد .
پتواز به سمت بزه و انحراف باب ید بلامنازع اقبال است . پشت دولت بر قانون استیلا و برتری دارد . در انتگریسم دینی ، امارت حرف پایه روحانیت است . شاخصه اصلی ثانیه رد دوری دولت و رسم از دین است . دین بعنوان ارزش برتر قلمداد می شود و قدرت در دست امام روحانی است . دین نه فقط ارشد قانون بلکه موجد قانون است .
در تدبیر جنایی دینی اساساً تمایل به تشیید و تقویت کنترل دولت بر پاسخها به پدیده مجرمانه است .
بنابراین در الگو استطاعت گرا، اقتداری بی روح ومبهم از هر زاویه زندگی شهروندان را پوشش باده دهد . دارا بودن شبکه های بزرگ امنیتی و بسیط انحراف از هنجارها را حرف پاسخ دولتی سازمان باده بخشد و به جرم انگاری متعدد و موسع و توسعه نظام کیفری مبادرت می ورزد.
گفتار اول : جرم انگاری مبتنی بر پالایش
در فرایند جرم انگاری براساس حرف پالایش ، برای جرم تلقی کردن یک رفتار ، نظام تقنینی باید رفتارها را از اصول و فیلترها و صافی های بگذارند حرف آنگاه امین از برای الصاق برچسب مجرمانه بر ثانیه رفتار یا رفتارها باشد . از اینرو دخول یک رفتار به سیاهه قوانین کیفری ، مستلزم عنایت پست تقنینی به پالایش ،ابتدا ابرام حرف فیلتر اصول است . بدین معنا که باید حرف اساس یکسری شرعیات تئوری استوار شود ، دولت به مداخله در حقوق و آزادیهای شهروندان از طریق محدودیت یا ممنوعیت مجاز است.
فیلتر دوم ؛ صافی کارکردهاست . در این صافی باید روش هایی را که حائز کمترین بیم و مزاحمت از بهر افراد است و کمتر آمرانه است را انتخاب کنند.
فیلتر سوم ؛ فیلتر کارکردهاست. در این پالایش عواقب شدنی جسم انگاری یک رفتار و برایند مضرتها و منافع جسم انگاری یک رفتار مورد بررسی قرار میگیرد .
با بود این فیلترها پرتره نظام عدالت کیفری ، نقشی محدود و استثنایی است . با گذر از این سه فیلتر پاکسازی به آغاز یک روند جرم انگاری ، جایگاه حقوق کیفری متقن و موجه خواهد بود. بدین سان امارت آنجا به جرم انگاری یک رفتار اهتمام باده ورزد که بتواند با ادله قطعی و یقینی ثابت کند ، راه حل دیگری برای جلوگیری از آن اقدام وجود نداشته است .
چنین آیین و مؤلفه ای برخاسته از پندار های آزادیخواهی و نهضت و دین پیرایی در جهت بسط بخشی به حوزه آزاده رفتاری شهروندان و تحدید و تضییق حوزه کنترل دولت ، بوده است که آقای جان شنتسک به سمت تفصیل بدان اداشده است .
با اعتنا به مباحث پیشگفته ، ناگفته پیداست آنگاه که مبنای ادرار اجتماع است حرف موقعیکه مبنای حقوق ، امارت است نوع و میزان جرم انگاری متفاوت است . گاهی مفسر ، جعبه و ضامن اجرای حقوق پذیرفته شده اجتماعی است و گاهی ادرار ضامن اسم حکومت و صیانت آن است . تمام کدام از این رویکردها، نتایج متفاوتی باب زمینه جرم انگاری و جرم زدایی دارد.
بیان دوم : قاعده wel Frae , harm بعنوان مبنای جرم انگاری .
عصر کنونی حرف استحاله مفهوم دین ـ به معنای عدم تحمیل ایمان واحدی بر شهروندان ـ و حرف فرض وجود آزادی ـ اساس شدن انسان و محق شدن او بجای تکلیف ـ مبنای جرم انگاری را حرف اساس و اصول ضرر جستجو می کند . آنچه که تا دیروز اسم پایین آغاز مفاهیم اخلاقی و دینی و اتقا عمومی بر مبنای ارزشهای مشترک ، توجیه گر جسم انگاری بود . بعلت تغییر مبنای جسم انگاری در یک جریان رو به رشد ، جرم زدایی باده شود .
مؤید این ادعا جسم زدایی از قوانینی جزایی کشورهای اروپایی از جمله فرانسه ، انگلیس ، آلمان و … از تکثر اعمال ضد اخلاقی و عفت عام است . پشت مبنای جرم انگاری بعلت ضرر جسمی و روحانی وارده حرف مبنی علیه و یا برهم خوردن نظم و آسایش عمومی است . حرف پذیرش مبنای ضرر بعنوان مبنای آمر و ناظر بر جرم انگاری ، حقوق کیفری کوچکتر و حوزه آزادیهای فردی بسیط تر خواهد شد .
بنابراین رضایت به اعمال منافی اتقا بر مبنای پیشگفته حاکم بر جرم انگاری ـ یعنی harm ـ جرم برداشت نمی شود . اضافه بر دو مبنا و قاعده پیشگفته از بهر جرم انگاری ، گاهی دولتمردان به جرم انگاری پاره ای از اعمالی که مرتبط به قلمرو آزادی های افراد است ، مجبور به سمت جرم انگاری باده شود . بعنوان مانند خوگیری ، نبستن کمربند ایمنی، نپوشیدن کلاه اطمینان در حین رانندگی و …
فی الواقع دولت ها در پست تتمیم و اتمام قاعده ضرر ، مبنای رفاه welfare را از بهر جرم انگاری چنین رفتارهایی که حیات اجتماع بدان وابسته است را ضروری بهتعمد اند .
از اینرو با وجود پذیرش مبناهای پیشگفته اعم از wel Frae , harm و مؤلفه پالایش از بهر جرم انگاری یک عملکرد یا ترک فعل ، پیش شرط های لازم است .
اولاَ: توالی جرم انگاری نباید بدتر و زیانبارتر از جرم انگاری باشد .
ثانیاَ: قانون کیفری باید تجلی خواست واراده عینی شهروندان باشد و نباید مخالف وجدان عمومی و انتظارات و عقاید عام شهروندان باشد.
ثالثاَ: ادرار کیفری بعنوان آخرین راه تجویز گردد وبه گونه ای حداقلی بوده و پاسدار ارزشهای انسانی باشد . از اینرو بایست است که صرف نامطلوبیت یک اقدام ملاک جرم انگاری قرار ندهیم و جز درمواردی که موجودیت اجتماع انسانی در خطر است به جرم انگاری گوناگون و متکثر اهتمام نورزیم ، برایچه که یکی از نشانه های ضعف حکومت و عدم مشروعیت نظام خواهد حیات . همچنین الزامی است ادرار کیفری از تعدی وتفریط به حوزه استخلاص فردی و قلمرو خصوصی افراد انسانی پشیمان شده و در این خصوص بیشتر به راه حل های فرهنگی و اجتماعی متمسک شود .
مقام تقنینی جمهوری اسلامی ایران مطابق مواد 226 و 295ق.م .ا. با رجعت به دوران انتقام خصوصی حمایت از مهمترین موضوع حقوق کیفری را ( انسان و تمامیت جسمانی او) به طور ناقص باب رسم پیش بینی کرده است . چنین رویکردی در قانون تادیب ایران انگیزه شده که بعضی از زعمای حقوق از جمله خانم دلماس مارتی ، سیستم حقوقی ایران را اسم پایین عنوان انتگریسم الا تام گرایی دینی مطرح کند .
وی سخنگو است که در سیاست دینی علی الاصول آرزو به تشدید قدرت و تقویت کنترل اقبال با پتواز های کیفری است . مشارکت مردم در این سیستم خیر باب جهت تحدید استطاعت دولت حرف در جهت تشویق مردم به افشای یکدیگر و بسط قدرت دولت از جاده همکاری حرف شبکه های امنیتی که حتی ورود به خدمت افراد ، آسیب پذیری جدی و مهمی به آنها وارد می آهسته باده باشد . بنابراین تمام رفتارهای افراد که به نوعی از هنجارهای مقبول و مرسوم اجتماع فاصله باده گیرند، بدون تفکیک از بزه انحراف ، تحمیلاً و تحکماً مورد پیگیری و سرکوب واقع می شوند . زودرنجی موضوعی بحث آنگاه دوبرابر باده شود که موادی همچون ؛ ماده 226و 295ق. م . بدون عنایت به قانون برتر انگاشته شده اند؛ چرا که قانون بنیادی تمام افراد از هر مذهب و نژاد و … را به نحو بهاندازه و در پناه رسم مورد حمایت قرار می دهد. عدم تدقیق به قانون اساسی ( ام القوانین) برداشت های تعبدی و دگم از منابع و آموزه های مذهبی ، اخذ از قوانین غربی و حرف عنایت به قانون بلژیک و بند پردازی از فرانسه ، مبنای حقوق را در سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران مشکک و مبهم کرده است و اگر تحمیلات انتظام آشکار المللی را بر آن اضافه کنیم به یقین آنگاه باید قایل شویم : که جهل و نادانی به سمت قانون رافع مسئولیت نمی آهسته بهجز قضاتی که برای اشتباهات آنها دادگاه تجدید نظر در نظر گرفته شده است !
عدم مبنا و موازین و شیوه ثابت جرم انگاری به تورم و قوانین کیفری دامن خورده است حرف جایی که تعداد ای قائلند که اساساً در انتظام عدالت کیفری ایران ، سیاست جنایی وجود ندارد ، حرف ازاصل یک سیاست کیفری بر آن حاکم است . اصحاب تکنیک ادرار رویکردهای مختلفی را در اساس ناهمگونی ادرار ایران اتخاذ کرده اند.
عده ای قایل به سمت حل مسایل حقوقی ایران باب پناه پیوندی دوباره با فرهنگ ونظام ارزش حقوقی قدیمی می دانند و قائلند که باید آنرا با خاک رویی از زیر گرد و خاک روزها بیرون آورد؛ چرا که قلمرو کاری ما فقه اسلامی و ادرار عرفی است که به جامعه ضمیر اول شخص جمع پهلو می زند . عده ای دیگر قائلند پیش را باید گذاشت و گذشت و دریچه ای نوبگشائیم و باب فضای تازه نفس بکشیم.
راقم این سطور همداستان به جامعه شناسان سخنگو است آداب حقوقی نااستوار و متغیرند و از طرفی تمام جامعه ای ادرار خود را می طلبد . از اینرو حقوقی فی نفسه و لنفسه متغیر است و پذیرفتنی هراکلیت « همه چیز در حرکت است ، حتی حقایق جنایی بازهم نمی تواند صفت دگرگونیهای مداوم نباشد»1 نگارنده سعی دارد حقوق متشتت ایران را بازهم به لحاظ اقتباس مقلدانه از دستاوردهای غربی و هم از منظر آموزه های دینی مناسبت نقد و واکاوی و آسیب شناسی رسم دهد و حتی المقدور بگونه ای مزجی و نه یک جانب به سمت این کار اهتمام و مبادرت ورزد.